سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

کرمان/

کرمان دیشب در فراق اسوه عدالت یکپارچه گریست!

مراسم احياء شب 21 رمضان مصادف با شهادت اسوه تقوي و دينداري حضرت علي (ع) با حضور خيل عاشقان و ارادتمندان به خاندان علوي در سراسر استان کرمان برگزار شد.

به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگارانِ کرمان :

دوستداران و عاشقان امامت و ولايت در سوگ از دست دادن امام اول شيعيان حضرت علي (ع) عزاداري و سوگواري كردند.

دیشب مصلي ها ، مساجد ، محلات و حسينيه های کرمان مملو از جمعيت شب زنده دار و عاشق اهل بيت (ع) بود و اقشار مختلف مردم اعم از زن و مرد، پير و جوان ، کوچک و بزرگ با به جاي آوردن نمازهاي مخصوص شب قدر، تلاوت آيات الهي و برسر نهادن قرآن كريم براي ظهور آقا امام زمان (عج) ، آمرزش گناهان، پيروزي اسلام و مسلمين ، گشايش رزق و روزي و حل مشكلات كشورهاي مسلمان جهان دعا و نيايش كردند.

کرمان همنوا با یتیمکان کوفه گریست.

آری ، دیشب عاشقان به ولایت در رساي شهادت ، اول مظلوم عالم ، حضرت علي (ع) به عزاداري پرداختند ، گریستند، قرآن بر سر گذاشتند و احیاء گرفتند.

جوشن کبیر قرائت کردند و نماز گزاردند ، الرحمن تلاوت کردند و عمّ یجیب خواندند.

کرمانیان یکصدا با خدای خویش نجوا کردند ، ناله های "یا رب ، یا ربشان" در دل تاریکی ، سکوت سهمگین شب را شکست.

همه آمده بودند بهترین سرنوشت را برای خود رقم بزنند.

دیشب در مساجد ، تکایا ، محله ها و مصلی های کرمان سراسر عشق موج می زد و دلدادگی ، دیشب روایت مردی بود از جنس نور ، سخن از یتیم نوازی فرشته ای دست نیافتنی بود ، دیشب صحبت از مهربانی پدر یتیمان دنیا بود و کرمان همنوا با یتیمکان کوفه گریست.

و اکنون:

مولای من ، آقای من ، دخترکان یتیم چشم به در دوخته اند تا کوله بار مهربانیت را در پیشگام نگاه منتظرشان بگذاری ، دیگر صدای پایت نمی آید ، این را پیرمرد کورِکوچه های کوفه می گوید ، دیگر صدای قاه قاه خنده ی یتیمکان کوفه نمی آید.

می گویند تو نباشی ، زندگی هم صفایی ندارد.

امروز، وقتی خورشید طلوع کرد ، همتای خود را در زمین ندید.

آقای من ، بابای یتیمان عالم ، اکنون جهان در ماتم از دست دادنت می گرید ، امروز، وقتی خورشید ، سر از بالین کوه‏ها برداشت و طلوع کرد، همتای خود را در زمین ندید.

مولای نخلستان‏های سکوت و چاه ، مولای شبگرد کوچه‏های کوفه ، آغاز تو را اما همه دیدند که در دست‏های زنی، از پس دیوارهای کعبه بیرون آمدی و لبخند زدی ، دیوارهایی که پیش پای خورشید شکاف برداشت ، تا روزگار معصوم عدالت آغاز شود ، تا آفتاب ، قدم بر خاک بگذارد.
سال‏های بعد، همان تو ، آن مولود معصوم، درهیئت سجده‏ای مهربان، با لب ‏های پرهیز رمضان ، با فرق شکافته ، خطبه رستگاری خواندی که این ، محراب خونین را به لرزه انداخت.

در کودکی، نامت را برای برخاستن آموختم و اکنون هستی دنیایم در پناه همان «یا علی‏» گفتنم رقم خورده است.
نمی‏دانم آن زمان که بر کوثر ایستاده‏ای و شیعیانت را سیراب می‏کنی، باز هم آن یاعلی کودکانه، ناچاری‏ام را چاره می‏کند؟
پس ای پروردگار! همان‏گونه که در راه شناسایی‏ات بر من منت نهادی و از شیعیانش قرار دادی، به شفاعتش در بهشت داخلم کن، ای مهربان‏ترین مهربانان!/س

گزارش از : مریم بهادری

برچسب ها: احیا ، شب قدر ، کرمان
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.