سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

شعر رمضاني شهريار

شب همه بي تو كار من شكوه به ماه كردن است


شب همه بي تو كار من شكوه به ماه كردن است
روز ستاره تا سحر تيره به آه كردن است

متن خبر كه يك قلم بي تو سياه شد جهان
حاشيه رفتنم دگر نامه سياه كردن است

چون تو نه در مقابلي عكس تو پيش رو نهيم
اينهمه از آب و آينده خواهش ماه كردن است 

نوگل نازنين من تا تو نگاه مي كني
لطف بهار عارفان در تو نگاه كردن است

ماه عبارت است و من نالب روزه دار از اين
قول و غزل نوشتنم بيم گناه كردن است 

كيك چراغ ذوق هم اين كشته داشتن
چشمه به گل گرفتن و ماه به چاه كردن است

غفلا كائنات را جنبش سايه ها همه
سجده به كاخ كبريا خواه نخواه كردن است

از غم خود بپرس كو با دل ما چه مي كند
اين همه گر چه شكوه ي شحنه به شاه كردن است

عهد تو سايه و صبا گو بشكن كه راه من
رو به حيم كعبه لطف اله كردن است

گاه به گاه پرسشي كن كه زكات زندگي
پرسش حال دوستان گاه به گاه كردن است

بوسه تو به كام من كوه نور تشنه را
كوزه آب زندگي توشه راه كردن است

خود برسان به شهريار اي كه درين محيط غم
بي تو نفس كشيدنم عمر تباه كردن است

شهريار

برچسب ها: شهریار ، رمضان ، شاعر
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.