سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

حضرت خديجه (س) مادر امت

هنگامي که حضرت خديجه مريض شد، رسول خدا (ص) عظمت و بزرگي او را ستود و به آن حضرت فرمود: اي خديجه خداي تعالي تو را با مريم دختر عمران و آسيه دختر مزاحم برابري داده است.

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران،  بنا به نقل برخي از کتاب هاي تاريخي، امروز دهم رمضان سالروز درگذشت بزرگ بانوي اسلام، همسر گرامي پيامبر(ص) و مادر امت اسلامي است.

وفات آن حضرت حدود ۳ سال پيش از هجرت در مکه و با فاصله اي نه چندان زياد از رحلت عموي پيامبر(ص)حضرت ابوطالب اتفاق افتاد.حضرت خديجه(س) اولين همسر پيامبر اسلام(ص)و نخستين زني است که اسلام آورد و به همراه آن حضرت نماز گزارد.

او از زنان ثروتمند و از خانواده هاي اصيل مکه بود که از طرف پدر با رسول خدا(ص) عموزاده و نسب هر دو به قصي بن کلاب از اجداد پيامبر(ص) مي رسيد.

ازدواج با پيامبر(ص)

در آن زمان مردم مکه بيشتر از راه تجارت امرار معاش مي کردند و در تابستان و زمستان به تناسب به سفر تجاري شام و حبشه و يمن و... مي رفتند. خديجه(س) نيز مانند بسياري ديگر، در امر تجارت بود و کاروان تجاري او را کارگزارانش به سرزمين هاي شام، مصر و حبشه و ... مي بردند.

وقتي آوازه درستي، امانت داري و خوش خلقي پيامبر(ص)را شنيد، در پي مذاکراتي با ابوطالب عموي پيامبر(ص) آن حضرت را براي تصدي کارهاي تجارتي خود انتخاب کرد و از آن پس پيامبر(ص) کارهاي تجارتي خديجه را به انجام مي رساند.

البته چنان که آيت ا...جعفر سبحاني در فروغ ابديت نوشته است، پيامبر(ص)کارگر حضرت خديجه در امر تجارت نبود، بلکه حضور پيامبر(ص) در کاروان تجارتي خديجه (س) به صورت شراکت در تجارت بود و حالت قراردادي داشت به همين خاطر سفر تجارتي آن حضرت به شام سود سرشاري نصيب پيامبر(ص) کرد و علاوه بر آن کارداني و دلاوري پيامبر(ص) را براي خديجه (س) به اثبات رساند.

 به ويژه آن که پيامبر(ص) پيش تر هم با عموي بزرگوار خود ابوطالب (ع) به چنين سفر تجارتي رفته بود و از موانع و مشکلات اين سفر تجاري آگاهي داشت. ميسره غلام خديجه(س) که در اين سفر پيامبر(ص) را همراهي مي کرد، پس از بازگشت به مکه ، عظمت و معنويت پيامبر(ص) را که به چشم خود ديده بود، براي خديجه (س) تعريف و جريان راهب را براي او چنين توصيف کرد و گفت: در محلي به نام «بصري» پيامبر(ص) براي استراحت زير سايه درختي نشست.

در اين هنگام، چشم راهبي که در صومعه خود نشسته بود، به محمد امين(ص) افتاد و آمد از من نام او را پرسيد. سپس گفت: «اين مرد که زير سايه اين درخت نشسته است، همان پيامبري است که در تورات و انجيل درباره او بشارت هاي فراواني خوانده ام».به هر حال با سودي که از اين سفر نصيب پيامبر(ص) شد، عموي پيامبر(ص) نيز ۲ اسب و ۲ شتر در اختيار آن حضرت گذارد تا به شغل بازرگاني ادامه دهد. پيامبر(ص) نيز پولي را که از تجارت به دست آورده در اختيار عمويش گذاشت تا همسري براي او انتخاب کند.

در چنين شرايطي پيامبر(ص) تصميم گرفت ازدواج کند که قرعه به نام خديجه افتاد، بانويي که پيشنهاد ازدواج رجال متنفذ و ثروتمند قريش را رد کرده بود، اما اين بار خود اين بانو پيشنهاد ازدواج را مطرح کرد. «فروغ ابديت» در اين باره مي نويسد: قدر مسلم اين است که پيشنهاد ازدواج ابتدا از طرف خود خديجه (س) بوده است.

چنان که ابن هشام نقل مي کند: خديجه، شخصا تمايل خود را اظهار کرد و گفت: عموزاده! من بر اثر خويشي که ميان من و تو برقرار است و آن عظمت و عزتي که ميان قوم خود داري و امانت و حسن خلق و راست گويي که از تو مشهود است، جدا مايلم با تو ازدواج کنم.«امين» قريش در پاسخ فرمود که لازم است عموهاي خود را از اين امر آگاه کند و با مشورت آنان اين کار را انجام دهد.

البته بيش تر مورخان اين امر را به گونه اي ديگرنقل کرده و نوشته اند:پيشنهاد ازدواج توسط خانمي به نام نفيسه به وکالت از سوي خديجه مطرح شد و او واسطه اين ازدواج بود، به هر حال رسول گرامي اسلام(ص) با عموي بزرگوار خود ابوطالب مشورت کرد و به دنبال آن مجلس باشکوهي متشکل از شخصيت هاي بزرگ قريش برگزار شد و ابوطالب از طرف پيامبر(ص) و ورقة بن نوفل از جانب خديجه(س) خطبه اي ايراد کردند و عقد ازدواج با مهريه ۴۰۰ دينار ميان آنان جاري شد، در حالي که به نوشته بسياري از مورخان خديجه ۴۰ سال و پيامبر(ص)۲۵ سال داشتند و حدود ۲۵ سال نيز با هم زندگي کردند.اين ازدواج در حالي صورت گرفت که انگيزه خديجه از آن، جهات معنوي و شخصيت ممتاز پيامبر(ص) بود.

چنان که وقتي ميسره غلامش، داستان راهب را براي او تعريف کرد، خديجه گفت: ميسره! کافي است علاقه مرا به محمد دو چندان کردي. برو من، تو و همسرت را آزاد کردم و ۲۰۰ درهم، ۲ اسب و لباس گرانبهايي در اختيارت مي گذارم.

سپس آن چه را از «ميسره» شنيده بود. براي «ورقة بن نوفل» داناي عرب و از بستگانش نقل کرد و گفت: صاحب اين کرامات پيامبر است. اين ويژگي ها در زماني که خديجه نيز (س) زني پاک دامن و عفيف بود و پيوسته دنبال شوهري متقي و پرهيزگار مي گشت، سبب شد تا زمينه اين پيوند فراهم شود و خديجه به افتخار همسري پيامبر (ص) نائل آيد.

نخستين بانوي اسلام

خديجه (س) همان ارادت و نگرشي که به پيامبر (ص) پيش از ازدواج پيدا کرده بود، پس از ازدواج نيز داشت و تمام ثروت و اعتبار خود را در اختيار پيامبر (ص) قرار داد و از اين رو آن هنگام هم که فرشته وحي در غار حرا بر پيامبر (ص) نازل شد و فرمان رسالت را به آن حضرت ابلاغ کرد، نخستين بانويي بود که به آن حضرت ايمان آورد و اولين نماز جماعت را به امامت پيامبر (ص) و حضرت علي (ع) به جاي آورد.

آيت ا... سبحاني به نقل از ابن اثير و بسياري از مورخان از شخصي به نام «عفيف کندي» نقل مي کند که گفت: در روزگار جاهليت وارد مکه شدم و ميزبانم عباس بن عبدالمطلب بود و ما دو نفري در کنار کعبه بوديم. ناگهان ديدم مردي آمد، در برابر کعبه ايستاد و سپس پسري را ديدم که آمد در طرف راست او ايستاد.

چيزي نگذشت زني را ديدم که آمد و در پشت سر آن ها قرار گرفت و من مي ديدم که اين دو نفر به پيروي از آن مرد، رکوع و سجود مي کردند. جريان را از عباس پرسيدم، گفت: آن مرد محمدبن عبدا... است و آن پسر، عموزاده اش و زني که پشت سر آن هاست، همسر «محمد» است. همراهي حضرت خديجه (س) با پيامبر (ص) در دوران بعثت از دوران پرافتخار عمر آن حضرت است.

اين همراهي چنان بود که پيامبر (ص) همواره از آن حضرت ياد مي کرد. نقل شده است که عايشه گفت: «من بر همسري از همسران رسول خدا (ص) حسادت نورزيدم جز بر «خديجه» که او را درک نکردم و پيامبر (ص) از خانه بيرون نمي آمد مگر اين که از خديجه به نيکي ياد مي کرد. روزي پيامبر (ص) از او ياد کرد، حسودي کردم و گفتم: خديجه جز يک زن پير نبود، خدا بهتر از آن را نصيبت کرده است، در اين موقع خشم وجود پيامبر (ص) را فرا گرفت و فرمود: نه، سوگند به خدا، خدا به جاي او بهترش را به من نداده است.

زيرا او به من ايمان آورد، موقعي که مردم نپذيرفتند، مرا تصديق کرد، در حالي که مردم مرا تکذيب کردند، مرا با مالش کمک کرد، در صورتي که مردم مرا محروم کردند، خدا از او به من اولادي داد و از ديگر همسرانم محروم کرد»

مادر فاطمه (س)

يکي از فضايل خديجه (س) آن است که مادر فاطمه زهرا (س) کوثر نبوت است او که از پستان خود زهرا (س) را شير داد و در دامن خود تربيت کرد، فرزندي که دودمان پاک پيامبر (ص) از نسل او امتداد يافت و وصايت و خلافت به حق پيامبر (ص) در فرزندان او قرار گرفت.آري حضرت خديجه دوران سخت مکه را پيش از هجرت پيامبر به مدينه، با مرگ خود به پايان برد و در سال دهم هجري يعني سه سال پيش از هجرت و اندکي پس از درگذشت ابوطالب جان به جان آفرين تسليم کرد و در «قبرستان حجون» مکه به خاک سپرده شد.

هنگامي که حضرت خديجه مريض شد، رسول خدا (ص) عظمت و بزرگي او را ستود و به آن حضرت فرمود: اي خديجه خداي تعالي تو را با مريم دختر عمران و آسيه دختر مزاحم برابري داده است.


تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.