انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۱
کتاب سوزی در ایران و مصر توسط مسلمان ها، دروغی بیش نیست؛ به جهت آنکه حقیقت اصلی را کتمان نموده و تصویری تاریک از اسلام در اذهان عمومی ایجاد نمایند. این دروغ توسط خودغربی ها و عوامل وابسته شان منتشر شده تا با فرافکنی واقعیتی مهم را پنهان نمایند و آنهم اینکه کشورهای غربی در طول چند قرن در کشورهای اسلامی توسط عوامل خود اقدام به خرید و یا سرقت کتب و تالیفات علما و دانشمندان اسلامی نموده اند و در اکثر شهرهای مهم اسلامی مامورینی داشتند که به این کار اقدام می کردند که بعنوان نمونه می توان به ماجرای آیت الله مرعشی نجفی اشاره کرد که با قبول نماز و روزه ی استیجاری تنها نسخه باقی مانده از یک کتاب را خرید و اجازه نداد تا آن کتاب به دست مامور انگلیسی بیفتد. هدف آنها این بود تا با این کار آن متون را ترجمه کرده و در اختیار دانشمندان خود قرار دهند تا آن پیشرفت ها را به نام خودشان ثبت نموده و موجبات پیشرفت خود را هم فراهم نمایند. که بعنوان نمونه باید به ترجمه کتب ابن سینا در چند قرن قبل در اروپا اشاره کرد که در مراکز علمی خود و در سطوح عالیه سال های متمادی آنها را تدریس می نمودند. باید به این موضوع اشاره نمود که متاسفانه بخش قابل توجهی از این کتاب ها در راه انتقال به غرب و یا در جنگ های داخلی اروپا از بین رفتند. هدف دیگر غربی ها، محروم کردن مسلمین از گنجینه های فکری و علمی خود بوده تا آنها را عقب نگه داشته و از شناخت درست تمدن اسلامی توسط نسل های بعدی جلوگیری نمایند. دلایلی وجود دارد که غربی ها برخی از کتاب های ارزشمند اسلامی که هیچ نسخه ای از آنها در کشورهای اسلامی موجود نیست را در اختیار دارند، و از افشای آنها خودداری می کنند. لطمه ای که غربی ها از لحاظ علمی و فکری به تمدن اسلامی زدند، بسیار سنگین تر از لطمه ای بود، که حمله مغولها بوجود آورد. مثلا در جنگ های اندلس و جنگ های صلیبی در بیت المقدس مراکز علمی و کتابخانه های بزرگی که در آنها وجود داشت، به آتش کشیده شدند و چیزی از آنها باقی نماند. در تاریخ آمده که تنها در یکی از کتابخانه های شهر قرطبه در اندلس(اسپانیا) حدود ششصد هزار جلد کتاب وجود داشته است در حالی که تمام نسخ خطی اسلامی موجود در اسپانیای امروز پنج هزار جلد نمی شود! که آنها هم در دوره استعمار به سرقت رفته اند و مربوط به تمدن اندلس نمی شوند. در جنگ های اندلس و جنگ های صلیبی جنایت های رعب انگیز و وحشیانه ای در مورد مسلمانان صورت گرفت و مسلمانان یا باید از اسلام دست برمی داشتند و مسیحی می شدند و یا به فجیع ترین شکل به قتل می رسیدند. اساسا دادگاه های تفتیش عقاید نیز به همین دلیل بوجود آمد که بتوانند افرادی که در باطن و بصورت مخفیانه مسلمان هستند باقی مانده اند، شناسایی شده و کشته شوند. و به همین دلیل گالیه محکوم به مرگ شد؛ چون حرف مسلمانان را بیان می کرد که اعتقاد داشتند زمین گرد است.