به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگاران، به نقل از "گلوبال ريسرچ"؛ پروفسور "ميشل چوسودوفسکي" در اين مقاله مي نويسد؛ اخوان المسلمين با حمايت واشنگتن به عنوان جايگزين "حسني مبارک" و نه "گزينه اي" به جاي او که دستورات واشنگتن را از شروع رياست جمهوري خود وفادارانه اطاعت کرده بود به حکومت رسيد.
در حاليکه اکنون نيروهاي مسلح اخوان المسلمين را سرکوب کرده اند، کودتا قصد دارد جنبش اعتراضي را دستکاري و از روي کارآمدن "دولت مردم واقعي " جلوگيري کند.
برکناري محمد مرسي توسط نيروهاي مسلح مصر عليه منافع ايالات متحده انجام نشد، بلکه براي اطمينان از "تداوم" منافع آمريکا به نيابت از واشنگتن انجام شد.
سرويس هاي اطلاعاتي غربي سابقه طولاني در همکاري با اخوان المسلمين دارند. حمايت انگلستان از اخوان المسلمين که توسط سرويس مخفي انگليس انجام مي شد، به دهه 40 قرن بيستم بر مي گردد.
به گفته "ويليام باتر"، از مقامات سابق سرويس اطلاعات آمريکا: سيا به دليل توانايي و ظرفيت اخوان المسلمين در جهت سرنگوني "جمال ناصر" ، از دهه 50 حمايت از آنها را شروع کرد. اين ارتباطات مخفيانه سيا با اخوان المسلمين در تمام دوران حکومت حسني مبارک حفظ شد.
اين تحليل گر مي افزايد؛ از شروع "بیداری اسلامی " هدف دولت اوباما از بين بردن دولتهاي سکولار در خاورميانه و شمال آفريقا و منصوب کردن مدلي از "دولت اسلامي" بود که در خدمت منافع ژئوپلتيکي و شرکت هاي آمريکايي باشد.
***** داروي اقتصادي قوي
جنبش اعتراضي عليه حسني مبارک در اوايل سال 2011 در واکنش به اثرات ويرانگر اصلاحات صندوق بين المللي پول صورت گرفت. اين اصلاحات که در اوج جنگ خليج فارس در اوايل سال 1991 در طول بيش از 20 سال گذشته آغاز شد، براي فقير کردن مردم مصر انجام شد و همچنين درهاي اقتصاد مصر را به روي سيل سرمايه گذاران خارجي گشود.
دلتاي نيل (حوزه رود نيل) که به مدت بيش از 300 سال ممر درآمد مصر بود، به دليل واردات مواد غذايي از آمريکا و اتحاديه اروپا ويران شد.
بي قانوني در بخش مواد غذايي، خصوصي سازي بي رويه و تدابير رياضتي منجر به فقر و بيکاري گسترده شد.درعوض، برنامه هاي اجتماعي از بين رفت، اقتصاد مصر و نظام مالي آن بي ثبات و سست شدند. تداوم اصلاحات اقتصادي نوليبرال محور اصلي تغيير رژيم مورد حمايت آمريکا است. رسيدن مرسي به رياست جمهوري منوط به پذيرش "داروي اقتصادي"، صندوق بين المللي پول از سوي او بود.
در اوت سال 2012 ، "کريستين لاگارد" رئیس صندوق بين المللي پول با لحني فريبکارانه گفت: "صندوق بين المللي پول با مصر همراهي خواهد کرد". مصر سفر چالشي خود (اصلاحات اقتصادي) را پي بگيرد. اين يک سفر مصري است و صندوق بين المللي پول در اين سفر شريک و همراه است.ما از استراتژي که "محمد مرسي" و نخست وزير مصر، قنديل، در طول ديدار يکروزه ما ارائه کردند، تحت تاثير قرار گرفتیم."اينها بخشي از سخناني است که لاگارد در کنفرانس مطبوعاتي مشترک با "هشام قنديل" در اوت سال 2012 عنوان کرد.
وي گفت: از سوي IMF يک بسته جديد اصلاحات اقتصادي کلان با نگاهي به کنترل و اداره انتقال قدرت اقتصادي و سياسي مصر آغاز شده است.
"اين انتقال" تحميل شده از سوي وام دهندگان خارجي به جاي آنکه بحران اقتصادي و اجتماعي مصر را مرتفع سازد، آنرا تشديد کرد.
از زمان کنار گذاشته شدن "حسني مبارک" شرايط اجتماعي به شدت وخيم شده است. بيشتر اعتراضات مردمي عليه مرسي در اصل به اين دليل صورت گرفت که اصلاحات اقتصادي کلان دوره مبارک توسط واشنگتن و وال استريت در همه امور چيره شد و منجر به بيشتر شدن فرآيند فقر گشت.
**** نقش نيروهاي مسلح و چراغ سبز از سوي پنتاگون
رسانه هاي گوناگون نيروهاي مسلح مصر را به عنوان "حامي" گسترده اعتراضات نشان داده اند بدون آنکه به روابط نزديک سران پشت پرده کودتا و همتايان آمريکايي آنها اشاره اي کنند. اين موضوع که بخش هايي از جنبش اعتراضي از نيروهاي مسلح خواسته اند "نقش حمايتي" برعهده بگيرند، دسيسه اي محض است.اين پيامي است که نيروهاي مسلح از تمامي شهرهاي مصر و روستاها دريافت کرده است!!
ارتش اين دعوت را به رسميت شناخت، نيات آن را درک کرد، لزوم آن را قدر دانست. با تمام محدوديت هاي کاري مسئوليت شناسي و صداقت به صحنه ملي نزديکتر شد.
کاملا مشخص و مستند است که به درون جنبش هاي اعتراضی نفوذ شده است. جنبش هايي از مخالفان اخوان المسلمين تحت حمايت دو نهاد آمريکايي به نام "خانه آزادي" و "موهبت ملي" براي دمکراسي قرار دارند.
جنبش جامع مدني کفايه تحت حمايت مرکز بين المللي براي درگيري هاي غير خشونت آميز نهادي مستقر در آمريکاست. نقش نيروهاي مسلح محافظت از اصل جنبش نيست، کاملا برعکس هدف دستکاري خيزش مردم و فرونشاندن مخالفت ها به نيابت از واشنگتن است.
هدف از در اختيار گرفتن قدرت توسط ارتش، اين است که به آمريکا اطمينان داده شود سقوط دولت اخوان المسلمين به انتقال سياسي که کنترل آمريکا بر مصر و ارتش را از بين ببرد، منجر نمي شود.
پروفسور چوسودوفسکي، مي گويد؛ بگذاريد شفاف بگويم، در حاليکه در بين ارتش انشقاق وجود داشته باشد، فرماندهان ارشد نهايتا از پنتاگون دستورات خود را مي گيرند. ژنرال عبدالفتاح السيسي که کودتا عليه مرسي را مديريت کرد، فارغ التحصيل کالج جنگ آمريکا از پنسيلوانيا است.
از زمان شروع جنبش اعتراضي السيسي از طريق تلفن با چاک هيگل، وزير دفاع آمريکا دائما در تماس بود. گزارش هاي خبري تائيد مي کنند که او در چند روز منتهي به کودتا، چندين بار با هيگل مشورت کرده است.
بسيار بعيد است که ژنرال السيسي بدون چراغ سبز پنتاگون دست به اقدامي زده باشد. وقتي تظاهرات گسترده مردمي در روز 30 ژوئن به تظاهراتي ضد آمريکايي تبديل شده، هيگل با السيسي به صورت تلفني گفتگو کرد.
سه شنبه هفته گذشته نيز پس از آنکه السيسي اولتيماتومي صادر کرد و گفت؛ اگر مرسي نتواند با مخالفان مصاحبه کند، ارتش وارد عمل خواهد شد .هيگل يکبار ديگر با ژنرال السيسي گفتگو کرد.
"مارتين دمپس"ي رئيس ستاد مشترک ارتش آمريکا نيز به نوبه خود با همتاي مصري اش، ژنرال "صدقي صبحي" رئيس ستاد مشترک شوراي عالي نيروهاي مسلح مصر دائما در تماس بود.
مقامات پنتاگون از جزئيات گفتگوي السيسي و هيگل چيزي فاش نکردند، اما "جورج ليتل" سخنگوي پنتاگون گفت: "مقامات آمريکا در تمام سطوح به صراحت گفته اند ما از فرآيند دمکراتيک در مصر حمايت مي کنيم و اميدواريم بتوانيم اين دوره تنش ها را به شيوه اي مسالمت آميز حل کنيم و از خشونت ها جلوگيري کنيم".
به نوشته پايگاه تحليلي Military.com؛ هيگل و دمپسي در يک خط سير خوب قدم مي زنند، آنها ابراز نگراني مي کنند در عين حال تلاش مي کنند از القاي اين نکته که آمريکا در پشت صحنه اين حوادث را رقم مي زند، اجتناب کنند. پس از اسرائيل، مصر بزرگترين دريافت کننده کمک نظامي از آمريکاست. ارتش مصر توسط پنتاگون اداره مي شود.
ژنرال "آنتوني زيني" فرمانده سابق سنتکام (فرماندهي مرکزي آمريکا) در خصوص اهميت مصر مي گويد؛ مصر مهمترين کشور در حوزه مسئوليت من است زيرا اين کشور به من امکان دسترسي به منطقه را مي دهد.