سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

قزوين/

چرایی وقوع طلاق/ راهکارهای پایین آوردن شیب رو به بالای طلاق

بر اساس نتایج پرسشنامه خبرگزاری فارس، سه عامل وضعیت نامساعد معیشتی، عدم تفاهم و دخالت خانواده‌ها از مهم‌ترین علت‌های طلاق در استان قزوین است.

به گزارش گروه استان هاي باشگاه خبرنگاران ، کافی است نگاهی گذرا به صف‌های طولانی طلاق در دادگاه‌های خانواده بیندازیم تا حساب کار دستمان بیاید.

هر کس نداند آنجا دادگاه است، فکر می‌کند حلوا خیرات می‌کنند، هرچند بی‌مناسبت نیست اگر حلوا هم خیرات کنند، حلوای مرگ یک زندگی مشترک، یک خانواده.

روزگاری مردم آنقدر طلاق را ناپسند می‌شمردند که با شنیدن خبر طلاق دو نفر، زبان خود را گاز می‌گرفتند و آهسته زیر گوش هم می‌گفتند، اما امروز می‌بینیم منفورترین عمل‌ها، تا آنجا قبح خود را از دست داده است که حتی بعضی با کوچک‌ترین فشار زندگی به آن روی می‌آورند.

اگر از آنها بپرسیم چرا طلاق؟ در بیشتر موارد هنوز سئوال از دهانمان بیرون نیامده، می‌گویند: تفاهم نداریم. جالب‌تر آنکه وقتی بپرسیم تفاهم یعنی چه؟ می‌گویند: یعنی طرز فکرمان یکی نیست.

واقعا معنی تفاهم این است؟ کسی نیست به آنها بگوید اگر قرار بود یکی شبیه خودت را پیدا کنی دیگر چه نیازی به ازدواج بود، ازدواج کرده‌ای تا کامل شوی، نقص‌های همدیگر را جبران کنید نه آنکه کپی هم باشید، تفاهم یعنی درک تفاوت‌های یکدیگر.

آمار از افزایش نرخ طلاق در ایران حکایت دارد تا آنجا که می‌توان وضعیت طلاق را در ایران قابل توجه تلقی کرد . البته به تبع رشد روزافزون طلاق شاهد سقوط نرخ ازدواج هستیم، مقایسه آمار ازدواج و طلاق طی 8 سال گذشته نشان می‌دهد سال 91 بحرانی‌ترین سال ازدواج و سال 90 بحرانی‌ترین سال طلاق بوده است و در سال 91 به ازای هر 6 ازدواج، یکی منجر به طلاق شده است.

وقتی جوانان ما با آمار سرسام آور طلاق مواجه می‌شوند طبیعی است که دیگر انگیزه‌ای برای ازدواج ندارند و این آمار نشان دهنده زنگ خطری است برای مسئولان.

علت طلاق می‌تواند مواردی همچون: بیکاری، اعتیاد، تورم، عدم تفاهم، عدم تعهد و خیانت، نارضایتی جنسی زوجین از یکدیگر، طلاق عاطفی، توقعات بالا و دخالت اطرافیان باشد.

در پاره‌ای موارد نیز زنجیره‌ای از علت‌ها منجر به طلاق می‌شود، به طور واضح‌تر می‌توان این موضوع را اینگونه شرح داد، در جامعه امروز خانواده‌ها ترجیح می‌دهند به جای فرزند بیشتر، یک یا دو فرزند داشته باشند و در عوض هیچ کمبودی برای او نگذارند و به بیانی می‌توان گفت شیوه تربیتی خانواده‌ها فرزند سالاری است حال زمانی که دختر یا پسر این خانواده که طعم سختی را نچشیده وارد زندگی مشترک می‌شود بار مسئولیت سنگینی را بر دوشش احساس می‌کند بی‌آنکه برای مسئولیت‌پذیری تربیت شده باشد.

به ویژه آنکه وضعیت اقتصادی و شغلی نامساعد و توقعات بالا می‌تواند مضاف بر علت هم باشد، نتیجه آنکه حداقل مشکلات را تاب نیاورده و طلاق را که باید آخرین راه حل باشد بر این زندگی ترجیح می‌دهند.

در نهج‌البلاغه می‌خوانیم: ای فرزند، من از تهیدستی بر تو هراسناکم، از فقر به خدا پناه ببر که همانا فقر دین انسان را ناقص و عقل را سرگردان می‌کند و عامل دشمنی است.

بنابر این وضعیت معیشتی مساعد از عوامل مهم در پایداری زندگی مشترک است، مادامی که زن و مرد مجبورند برای امرار معاش تا دیروقت در بیرون از خانه تلاش کنند، خستگی ناشی از کار، موجب می‌شود توجه به همسر و وقت گذاشتن برای یکدیگر در آنها کمرنگ‌تر شده و بین آنها فاصله به وجود بیاید.

عامل دیگر را می‌توان در نارضایتی جنسی زوجین در یکدیگر دانست که باعث سردی رابطه و طلاق عاطفی شده که خود دلیل طلاق واقعی است، بی‌شک مسئولان با آموزش صحیح مسائل جنسی و زناشویی می‌توانند در برطرف کردن این مسئله گام مؤثری بردارند.

در یک تحقیق پرسشنامه‌ای نظر مردم قزوین را درباره مهم‌ترین علت طلاق در جامعه امروز جویا شدیم.

در این پرسشنامه میزان درآمد افراد را هم مد نظر قرار دادیم تا بر اساس اینکه در کدام طبقه پایین، متوسط و بالا جای دارند نظرشان را بدانیم.

بر این اساس سه جامعه آماری مجزا (طبقه پایین، متوسط و بالا) را در نظر گرفته و نتایج را به صورت جداگانه بررسی می‌کنیم.

بر اساس نتایج پرسشنامه خبرگزاری فارس در استان قزوین 78 درصد طبقه پایین و 62 درصد افرادی که در طبقه متوسط قرار دارند وضعیت بد اقتصادی و بیکاری، تورم، گرانی و درآمد پایین را مهم‌ترین علت طلاق ذکر کردند.

46 درصد افراد طبقه بالا عدم تفاهم و درک متقابل را مهم‌ترین علت طلاق می‌دانند، البته عدم تفاهم می‌تواند فرهنگی، اخلاقی و یا مذهبی باشد که با شناخت بیشتر طرفین قبل از ازدواج می‌توان از آن جلوگیری کرد.

در مجموع بر اساس نتایج پرسشنامه سه عامل از مهم‌ترین عوامل طلاق هستند که عبارت اند از: وضعیت نامساعد معیشتی، عدم تفاهم و دخالت خانواده‌ها.

با توجه به اینکه تعداد افراد طبقه متوسط و پایین بیشتر از طبقه بالا است، بنابر این مسئولان باید در گام نخست توجه خود را معطوف به بهبود وضعیت اقتصادی کنند و در وهله دوم ایجاد محیط‌های سالم و مناسب و آموزش راه‌های صحیح برای شناخت طرفین از یکدیگر را مورد توجه قرار دهند.

هرچند متأسفانه از سوی برخی مسئولان فرهنگی نه تنها راهکار جدی برای کاهش آمار طلاق در هیچ زمینه‌ای ارائه نشده است، چه بسا از طریق بعضی فیلم‌ها به عرفی شدن طلاق کمک شایانی نیز می‌شود./ج1

برچسب ها: طلاق ، معیشت ، ازدواج ، پرسشنامه
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.