به گزارش
خبرنگار معارف باشگاه خبرنگاران، کچویی با زندانی هایش مهربان بود، مرتب با زندانی ها صحبت می کرد و همواره به این و آن امید هدایت آن ها را می داد.
شهید لاجوردی درباره کچویی می گوید: یک روز محمد با یکی از منافقین برخوردی داشت، محمد سرپرست زندان بود و در مقابل او یک زندانی قرار داشت وقتی نصیحتش می کرد که وضع زندان را به هم نریزد و مقررات را رعایت کند او با گستاخی هر چه تمام تر آب دهان به صورت محمد انداخت؛ او با آقایی هر چه تمام تر صورتش را پاک کرد و به او گفت که این برخورد شما یک برخورد انسانی نیست.
پس از انفجار دختر حزب، منافقین بر اساس برنامه قبلی در زندان اوین شورش کردند، کاظم افجه ای یکی از منافقین در زندان به سمت شهید کچویی شلیک می کند و او را به شهادت می رساند و سپس از پله ها به پشت بام فرار کرد و خودش را از آن بالا پرتاب کرد پایین و خودش را کشت.
شهید کچویی اهل حاجی آباد قم، او دوست محمد بخارایی از مبارزین گروه موتلفه اسلامی بود و جذب این گروه شد، به دلیل فعالیت های انقلابی اش یک سال حبس تادیبی محکوم شد و در طول مبارزاتش چند بار به زندان های رژیم پهلوی رفت . لقب جوانمردی را اسداله لاجوردی به او داده ... در حقیقت محمد شهید جوانمردی شد، بدون کشته شدن سرنوشت ببهوده است،" شهید اگر نتوان شد بهشت بیهوده است."/ز