سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

بی تاب لحظه آمدنت تا به کی باید بود

هر چند گاهی اسیر گرد و غبار زمانه می شویم اما در دل و قلبمان لحظه های بی تو سنگین می گذرد.

به گزارش خبرنگار معارف باشگاه خبرنگاران؛ این روزها، روزهای انتظار است و انتظار به گمانم بی اعتراف بی معناست و هر چند اعتراف جز در پیشگاه حضرت یگانه ناپسند است اما شما که از خود ما به احوال دلمان آگاه ترید...
بگذار به هر آنچه نمی خواستیم اما انجام دادیم و هر بار پس از آن نادم تر از قبل بودیم اعتراف کنیم، بگذار بگوییم هر آنچه که می خواستم باشیم و نبودیم . . .
نمی دانم تا کی و کجا بی تاب لحظه ی آمدنت باید بود، بدان که هر گاه نامت یا نشانت را می بینیم با آهی آمدنت را در آسمان به دعا می نشینیم . . .
این بار نیز چون همیشه با تو عهدی بندیم هر چند که شاید بارها عهد شکسته ایم اما یگانه باور هایمان این گونه گفته که صد بار اگر توبه شکستی باز آی و بخوان مرا تا تو را استجابت کنم . . .
مهدی جان این روزها روزهای میلاد توست به انصاف که باید به شادی و جشن پرداخت بخاطر روزی از تاریخ که آن را جاودانه خواهی کرد.
اما در میان این جشن وسرور عده ای بر ما خرده می گیرند که قلب و دلمان از تو دور شده اما تو می دانی که به ظاهر نیست و در دل و قلبمان لحظه ها بی تو سینگین می گذرد. . 
هر چند که گاهی اسیر گرد و غبار زمانه می شویم اما از خودت و پدرانت شیوه ی معرفت و بندگی را آموخته ایم، هر زمان و هر کجا که باشیم به نام عاشورا و حسین خونمان به جوشش و دلمان به لرزه می افتد، هر کجا که باشیم با نام یا علی بر می خیزیم و هر کجا نامت را بشنویم بی اختیار می ایستیم و با قطره اشکی گوشه چشمان پاکی درونمان را به رخ آسمانیان می کشیم . . .
بی تکلف و ساده بگوییم دلمان برای تو تنگ است و همچنان انتظار باقی است و تا انتظار است ما منتظریم ./ز
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.