به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگارانبه نقل از روزنامه هافينگتون پست ؛ نويسندگان اين مقاله که هر دو از تحليلگران ارشد اطلاعاتي پيشين آمريکا هستند و کتابي را نيز تحت عنوان "سفر به تهران" به نگارش درآورده اند با اذعان به "استحکام" و "انسجام" نظام جمهوري اسلامي ايران مي افزايند "انتخابات رياست جمهوري و شوراي هاي شهر و روستاي ايران که در روز 24 خرداد برگزار شد نشان داد که نظام ايران مستحکم تر و باثبات تر از آن چيزي است که بسياري از تحليلگران غربي تصور مي کردند. در اين انتخابات "حسن روحاني" به عنوان رييس جمهور منتخب ملت ايران به پيروزي رسيد. روحاني 16 سال سابقه رياست شوراي امنيت ملي جمهوري اسلامي ايران را برعهده دارد و مذاکره کننده ارشد هسته اي ايران با کشورهاي غربي در ساليان گذشته بوده است. انتخاب وي فرصتي براي آمريکا و ساير کشورهاي غربي فراهم آورده است تا تلاش نمايند تعامل مستقيمي با ايران برقرار نمايند."
نويسندگان مقاله براي به نتيجه رسيدن تلاش دولت آمريکا به منظور "تعامل مستقيم" با کشورمان توصيه هايي را به دولت اوباما ارايه داده اند و در اين باره افزوده اند "گرچه دولت اوباما مايل است تا با دولت جديد ايران تعامل مستقيم داشته باشد ام مي بايستي در اين باره به نکاتي مهم توجه نمايد. نخست آنکه، واشنگتن مي بايستي موجوديت نظام " ايران" را بعنوان واحدي سياسي، مشورع و داراي حاکميت ملي برسميت بشناسد. از زمان پيروزي انقلاب اسلامي ايران، نخبگان آمريکايي اظهار داشته اند که مشروعيت نظام جمهوري اسلامي ايران را برسميت نمي شناسند و موضعي خصمانه در قبال آن نظام ابراز نموده اند که سبب شده تا نفرت ايرانيان از دولت آمريکا افزايش يابد و گمان کنند که دولت آمريکا در صدد سرنگون ساختن نظام سياسي مشروع آنان مي باشد."
"واقعيت آنست که نظام جمهوري اسلامي ايران از ديدگاه ايرانيان نظامي مشروع و محبوب است. بايستي اشاره نمود که مسلمانان نه تنها در ايران بلکه در تمامي کشورهاي خاورميانه خواهان حاکميت حکومتي هستند که برآمده از آيين و اعتقادات شان به اسلام باشد. عليرغم دهه ها تحريم ايران پيشرفت هاي قابل توجهي در عرصه آموزشي، بهداشتي، رفع فقر و ايجاد فرصت هاي برابر شغلي و آموزشي براي زنان داشته است. به جرات مي توان گفت که وضعيت جمهوري اسلامي ايران در اين موارد از بسياير از کشورهاي همسايه آن کشور از جمله ترکيه و عربستان سعودي که از متحدان آمريکا هستند بهتر مي باشد."
نويسندگان مقاله با اذعان به استحکام نظام مقدس جمهوري اسلامي مي افزايند "انتخاب "حسن روحاني" بعنوان رييس جمهور منتخب ايران نشان داد که نظام جمهوري اسلامي ايران با ثبات و پابرجاست و تزلزلي در آن ايجاد نشده است. واشنگتن در صورتي که خواستار مذاکرات سازنده با ايران است مي بايد اين واقعيت را بپذيرد. در اين ميان آمريکايي ها باید"جنگ کثيف" عليه ايران از جمله جنگ اقتصادي عليه شهروندان ايراني در قالب تشديد تحريم ها، حملات سايبري، حمايت از گروههاي تروريستي ضد انقلاب فعال در داخل ايران را کنار گذارد."
ذکر عنوان "جمهوري اسلامي" در بيانيه جديد کاخ سفيد که پيرامون انتخابات رياست جمهوري ابراز شد مي تواند گام مثبتي از سوي دولت اوباما براي کنار گذاشتن کدورت هاي في مابين تلقي گردد. با اين حال در پيام تبريک کاخ سفيد به رييس جمهور منتخب ملت ايران تبريک نگفت. چنين موضع گيريهايي کمکي به تسهيل روابط ديپلماتيک سازنده و دوجانبه نخواهند کرد. تجارب پيشين نشان داده است که تلاش هاي بيل کلينتون رييس جمهور پيشين آمريکا و باراک اوباما رييس جمهور فعلي براي برقراري تعامل مستقيم با مقامات جمهوري اسلامي ايران شکست خورده است."
نويسندگان مقاله در ادامه توصيه هاي خود با اذعان به "حق مسلم" هسته اي کشورمان مي افزايند "نکته سومي که دولت اوباما باید مورد توجه قرار دهد آنست که براي تعامل مستقيم با جمهوري اسلامي ايران مي بايستي "حق قانوني" و مشروع آن کشور بعنوان کشوري داراي حاکميت مستقل و عضو پيمان منع گسترش سلاح هاي کشتار جمعي برسميت شناسد. آمريکا مي بايستي حق سازي اورانيوم توسط ايران در چارچوب پيمان ان پي تي و هنجارهاي بين المللي را برسميت شناسد."
نويسندگان مقاله در ادامه اذعان مي کنند که تمامي روساي جمهوري اسلامي ايران از جمله "حسن روحاني" خود را مقيد به دفاع از حقوق مسلم و انکارناپذير هسته اي ايران مي دانند مي افزايد "روحاني در سخنراني اخير خود از رفتار نامناسب غربي ها در جريان مذاکرات هسته اي سالهاي 2003 تا 2005 ميلادي انتقاد کرد. روحاني در اين باره اظهار داشت که جمهوري اسلامي ايران در طول ساليان گذشته حسن نيت نشان داد اما کشورهاي غربي تنها سياست تشديد تحريم هاي ضد ايراني را در پيش گرفتند. "
نويسندگان مقاله در ادامه توصيه خود به دولت اوباما خاطر نشان مي سازند که آمريکايي ها براي نزديکي به جمهوري اسلامي ايران مي بايستي حمايت از کشورهاي عضو "محور ارتجاع عرب" را کنار گذارند و در اين باره مي افزايد "نکته چهارمي که دولت اوباما مي بايستي به آن توجه نمايد آنست که توقف همکاري آمريکايي ها با عربستان سعودي و گروههاي تروريستي مرتبط با آن کشور از جمله القاعده امري ضروري است. دولت اوباما اين استراتژي را هم اکنون در سوريه و در جريان بحران آن کشور در پيش گرفته است. اوباما از سال 2011 ميلادي و آغاز آشوب در سوريه از گروههاي افراطي و تروريست هاي خارجي وارد شده به خاک سوريه حمايت بعمل مي آورد تا عليه نيروهاي دولتي ارتش سوريه به اقدامات خرابکارانه بپردازند.
دولت اوباما اقدامات خود را اين گونه توجيه مي کند که قصد دارد تا از پيروزي ايران در بحران سوريه جلوگيري نمايد. اين در حاليست که ايران مي تواند شريکي مفيد براي کشورهاي غربي در مبارزه عليه تهديد واقعي "تروريسم" در منطقه باشد. با گسترش دامنه بحران سوريه، واشنگتن از تروريست هاي سوري حمايت بعمل مي آورد و سبب کشته شدن بيش از هزاران نفر در آن کشور مي شود اقدامي که پيش تر در افغانستان و ليبي آن را عملي نموده بود و موجب شد تا تهديد امنيتي بلند مدتي عليه آن کشور و عليه ثبات خاورميانه ايجاد شود. تنها راه خروج از بحران سوريه بکارگيري ديپلماسي جدي و پيگيري راهکار سياسي ميان مقامات دولتي سوريه و نمايندگان معارضين سوري است."