مجله
شبانه باشگاه خبرنگاران،ستون سر مقاله امروز روزنامه کیهان،به مقاله ای ازسعدالله زارعي با عنوان«فراتر از تحليلها و نظريهپردازيها »اختصاص یافت:انتخابات يازدهمين دوره رياستجمهوري اسلامي ايران، روز گذشته با شکوه وصفناپذيري در سراسر ايران با آرامش و آراستگي تمام برگزار شد و ميتوان گفت از حيث تعداد جمعيت شرکتکننده شهري و روستايي و سبک برگزاري و درجه اتقان و سلامت آن در دنيا «بينظير» است و از اين رو در سطح بينالمللي داراي تاثيرات شگرف و مهمي ميباشد.
حدود 34 سال قبل خانم «تدا اسکاچپول» نظريهپرداز معروف تحولات اجتماعي در کتاب «دولتها و انقلابهاي اجتماعي» با صراحت نوشت: «آيتالله خميني، تئوريهاي مرا بهم ريخت» او در نظريه خود گفته بود «انقلابهاي سياسي ساختار حکومت را تغيير ميدهند ولي قادر نيستند ساختار اجتماعي را تغيير دهند» او 4 سال بعد (1361) در مقاله «دولت تحصيلدار و اسلام شيعه در انقلاب ايران» نيز نوشت: «اگر در واقع بتوان گفت که يک انقلاب در دنيا وجود داشته که عمدتا و آگاهانه توسط يک نهضت اجتماعي تودهاي ساخته شده است تا نظام پيشين را سرنگون سازد به طور قطع آن انقلاب، انقلاب ايران عليه شاه است».
از نظر اسکاچپول و بسياري ديگر از نظريهپردازان علوم اجتماعي، انقلابها در مجامع بشري ماهيتي عمدتا سياسي دارند و معطوف به تغيير ساخت سياسي جامعهاند و از اين رو به مرور به حوزه طبقات برگزيده و حاکم محدود ميگردند. اسکاچپول انقلاب ايران را يک استثنا به حساب ميآورد و ميگويد «کاري که آيتالله خميني در عرصه سياسي انجام داد بيش از نخبگان تودههاي جامعه را به حرکت درآورده و متحول کرده است.»
اين يادداشت در حالي نوشته شد که هنوز آمار رسمي مشارکتکنندگان منتشر نشده بود ولي همه چيز حکايت از آن داشت که ديروز دستکم 75 درصد واجدان شرايط راي يعني حدود 38 ميليون نفر به پاي صندوقهاي راي رفته و به کانديداها راي دادهاند.
يک جنبه مهم اين حضور آن است که نظام سياسي زمينه چنين حضوري را فراهم کرده است و اين بدان معناست که نظام سياسي هيچ نگراني از «مقبوليت» خود در فضاي اجتماعي ندارد و اين براي دنيا يک پديده بسيار جالب است. اينکه يک انقلاب سياسي و يا يک نظام سياسي نزديک به 35 سال پس از به وجود آمدن، خود را در معرض اقبال يا عدم اقبال شهروندانش قرار ميدهد و بعد هم اقبال شهروندان آن، رکوردهاي جهاني انتخابات را ميشکند، بسيار جذاب است و به تعبير خانم اسکاچپول «دومي» ندارد.
ديروز در اين انتخابات - براساس گمانهزنيها- نزديک به 17 ميليون نفر جمعيت روستايي- يعني حدود 87 درصد- در انتخابات شرکت کردهاند. اين شرکت به خوبي نشان ميدهد که اين انقلاب و نظام سياسي برآمده از آن، جايگاه خود را در طبقات کمدرآمد و دور از مرکزيت در همه نقاط شمالي، جنوبي، مرکزي، شرقي و غربي کشور حفظ کرده است.
اين موضوع علاوه بر آن که عمق نفوذ نظام جمهوري اسلامي را نشان ميدهد، عمق امنيتي ايران را نيز نشان ميدهد. دنيا به خوبي ميداند که اعتراضات اجتماعي ابتدا از نقاط حاشيهاي و کمتر برخوردار شکل ميگيرد و کشور زماني که اين نقاط بيش از نياز امنيتي به مرکزيت متصل باشند، از رخدادهاي نامطلوب دور ميشود.
در کنار آن به احتمال زياد روز گذشته نزديک به 60درصد از واجدان شرايط رأي در پايتخت به پاي صندوقهاي رأي رفتهاند، اين حضور جلوه ديگري از مقبوليت نظام سياسي در مرکزيت ميباشد و البته با توجه به تنوع قومي و بافت بشدت متفاوت اجتماعي در پايتختها، مشارکت اکثريت بخوبي جلوه نظام در مرکز را نيز به نمايش ميگذارد.
در واقع توجه همزمان پايتختنشينها و روستانشينها به انقلاب و حکومت پس از 35سال، از انقلاب اسلامي «پديدهاي شگرف» ساخته است. براساس برآوردها مشارکت مردم در 10 شهر بزرگ کشور- شامل کرج، قم، رشت، ساري، کرمان، اصفهان، مشهد، شيراز، اهواز و تبريز- از مرز 9 ميليون نفر يعني 72 درصد عبور کرده و در شهرهاي کوچکتر اين عدد به حدود 10 ميليون نفر يعني حدود 81 درصد رسيده است و اين آمار به خوبي قدرتي که ديروز در يک نقطه جمع شده و به سبد «قدرت ملي» ايران وارد شده است را نشان ميدهد.
جمهوري اسلامي ديروز، يکبار ديگر به نقطهاي برگشت که آمريکاييها حدود 3 سال پيش به شرکاي اروپايي و غير اروپايي خود ميگفتند اگر همراهي کنيم ميتوانيم با تحريمهاي اقتصادي و فشارهاي ديپلماتيک ايران را وادار به عقبنشيني نمائيم. در واقع غرب ديروز بايد ميوه اين تحريمها و فشارها را با کاهش شديد مشارکت مردم در انتخابات ميچيد ولي ديروز به نحو وحشتناکي ناچار به اعتراف و عقبنشيني شد. ديروز بيبيسي عربي گفت «برگ جديد تاريخ ايران رقم خورد» و تلويزيون فرانسه گفت که تحريمها تقريبا هيچ اثري بر ايران بر جاي نگذاشته است.
واقع مطلب اين است که انقلاب ايران عميقا يک انقلاب اجتماعي است و از ملتي با سابقهاي عظيم نشأت ميگيرد. اسکاچپول ميگويد هيچ قومي به اندازه ملت ايران سابقه قيام و انقلاب نداشته و مردم ايران در برابر «آنچه نميخواهند» زودتر از هر ملتي واکنش نشان دادهاند. وي معتقد است «تشيع» و «عاشورا» ايرانيها را همواره در جايگاه مخالف وضع موجود قرار داده است و حالا اين ملت با اين روحيه تحولطلب با يک انقلاب و نظام تحولطلب پيوند خورده و بر يکديگر همافزايي دارند.
مردم در ايران بيش از مردم عرب از پيامبري که گويش و قوميتي عربي داشت، تبعيت ميکنند و بيش از آنان عاشق و مدافع ائمهاي هستند که اکثر آنان دوره حيات خود را در سرزمينهاي عربي سپري کردهاند. در واقع ايران جز در يک دوره کوتاه 4 ساله شاهد حضور يک امام معصوم در خاک خود نبوده است. ولي محبت به اين ائمه که مظهر اسلام ناب هستند را همواره بيش از اعراب و ساکنان حجاز و عراق در سينه خود پروريدهاند. بسياري از نظريهپردازان چنين پديدهاي را عجيب و استثنايي دانستهاند.
يکي از جامعهشناسان معتقد است ايرانيها هميشه آنچه را که نميپسنديدهاند «اهريمني» دانسته و آنچه نزدشان پذيرفتني بوده «اهورايي» دانسته و از آن دفاع کرده و به نظر ديگران هم کاري نداشتهاند. اين نظريهپردازان ميگويند ايرانيها، غرب و مناسبات آن را هيچگاه به نفع خود ارزيابي نکردهاند تا در برابر آن کرنش نمايند. در حالي که وقتي اسلام بر آنان عرضه شد سريع آن را پذيرفتند و به جديترين حاميان آن تبديل شدند اما واکنش ايرانيها به مدرنيته و غرب در دو وجه تبلور پيدا کرد.
از يک سو ايرانيها عليرغم تبليغات وسيع و فشار غرب، مدرنيته را بعنوان يک روش براي زندگي نپذيرفتند و از سوي ديگر به زبان انگليسي و فرانسوي روي خوشنشان ندادند در حاليکه مردم ترکيه يا مردم هند و مردم پاکستان و بسياري از مناطق ديگر در مواجهه باغرب، هم زبان مادري خود را به حاشيه بردند و هم بسياري از سنن و قوانين مدرنيته را قبول کردند. ايران البته بعضي از مظاهر مدرنيسم مثل تفکيک قوا و يا انتخابات و حزب را پذيرفت اما همه تار و پود آن را تغيير داد بعنوان مثال انتخابات در ايران از اقتضاي مدني به اقتضاي شرعي تبديل و تکميل شد و مراجع تقليد آن را در رأس فرائض ديني دانستند.
در نظريهپردازيها گفته ميشد رهبران تحولات سياسي اجتماعي براي آنکه مسير حرکت مردم را برمبناي بنيانهاي نظري خود حفظ نمايند، حرکت «عقربهها» رابا دستان خود کنترل ميکنند. ولي پس از مدتي ناچارند آن را رها کنند و کنار بروند. «اريک ارتوربلر» داستاننويس سياسي انگليسي که به «جرج اورل» شهرت پيدا کرده و صاحب اثر معروف «مزرعه حيوانات» ميباشد، در کتاب خود ميگويد: تحولات اجتماعي، تحولات سياسي را در خود هضم ميکنند و رهبران سياسي را به حاشيه ميرانند و از اين رو هيچ انقلابي قادر نيست اصالت و جايگاه خود را در ميان پديدآورندگانش حفظ نمايد.
او که سابقه چپگرايي دارد، انقلاب روسيه را يک مصداق از همه انقلابهاي سياسي ميداند که کمتر از 10 سال پس از پديد آمدن در ميان روندهاي اجتماعي مدفون شد. البته ارتور بلر يا همان جرج اورل آنقدر زنده نماند تا انقلاب اسلامي راتجربه کند او سه دهه پيش از تحقق انقلاب اسلامي درگذشت و مسلماً اگر زنده بود ناچار به تجديدنظر در تئوري خود ميشد.
انتخابات ديروز به خوبي نشان داد که از يک سو رهبري با اعتماد به پديدآورندگان و حتي اعتماد به ميليونها شهروند جديدي که هيچ نقشي هم در پيروزي انقلاب و مهمترين حادثههاي پس از آن نداشتهاند، چرخش عقربهها رابه آنان سپردهاند و از سوي ديگر اين انتخابات ثابت کرد که انقلاب ميتواند يک پديده صرفاً تاريخي و از جنس يک رويداد نباشد، انقلاب ميتواند يک روند باشد، «روندي نو شونده» که حتي تغيير نسلها آن رامتوقف نگرداند.
انتخابات ديروز نشان داد که «انقلاب اسلامي 57» در 92 هم کاملاً زنده و فعال است و متولدين 68 تا 74 هم که نه انقلاب و نه جنگ راتجربه کردهاند به اندازه پدران و پدربزرگهاي خود، اهداف،منطق و روايي انقلاب اسلامي 57 را قبول دارند و براي حفظ آن هم پيمان هستند.
در واقع انتخابات ديروز نشان داد که انقلاب اسلامي و نظام برآمده از آن با استواري تمام در متن اجتماعي- تودههاي عظيم- جريان دارد و ساير حوادث را تحتالشعاع قرار ميدهد.
در ادامه مقاله ای از سیروس محمودیان را با عنوان «تدفین ملی سناریوی تقلب!»منتشر شده در ستون یادداشت روز روزنامه وطن امروز از نظر می گذرانید :1- حضور پرشور و هوشمند آحاد ملت ایران در یازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری بار دیگر نشان داد ولایتمداری و بصیرت مردم بسیار فراتر از تصورات باطل دشمن است. در حقیقت غرب سالیان متمادی است کوشش آشکار و پنهان گستردهای دارد تا در قالب مفاهیم نظری – فلسفی به سازوکارهای قانونی انتخابات ایران شکل و شمایل کاملا غربی بدهد یا با القائات نرم رسانهای – عقیدتی به جهتگیریهای انتخاباتی مردم ایران جنس لیبرالی بدهد.
حضور پرشور مردم در انتخابات دیروز بار دیگر روشن کرد غرب کمترین توفیقی در دستیابی به این هدف استعماری کسب نکرده است. تکلیفمحور بودن شرکت در انتخابات و تاکید معنادار ملت بر قداست انتخابات در ایران از مختصات میدانی یک مردمسالاری حقیقی دینی و وجه ممیزه آن از دموکراسی مبتذل غربی است.
2- از سوی دیگر مشاهده طیفهای متنوع رایدهندگان در صفهای به هم فشرده انتخاباتی دیروز در عین حال که بهطور اصولی مایه خشم و ناامیدی دشمن بود قطعا زمینهساز شکوفایی عزت ملی در عرصههای مختلف خواهد شد. ملاحظه زوایای متنوع حضور حماسی مردم در این انتخابات حاکی از آن است که مردم در چارچوب آرمانهای بیبدیل انقلاب اسلامی منسجم و یکپارچه به نظام جمهوری اسلامی دلبستگی عمیق و ناگسستنی دارند و دشمنان دیرینه ملت ایران با وجود همه خصومتورزیهای دامنهدار و سازمانیافتهشان کماکان از شناخت یا پذیرش حقیقتهای انکارناپذیر درباره ایران و ایرانی عاجز و ناتوانند.
3- بیشک شعور بالای سیاسی و بالندگی والای فرهنگی از ویژگیهای بارز و لاینفک جامعه متعالی ایرانی است. شعوری که موجب شده در طول 35 سال گذشته ملت ایران با قامتی به بلندای ابدیت مقابل جبهه متحد استکبار ایستادگی کند. بالندگی فرهنگی مردم متمدن ایران نیز سبب شده است انواع دسیسهها و ترفندهای پیچیده دشمن خنثی شده و در نهایت زمینه مساعدی برای تحقق اهداف و آرمانهای نظام و پیشرفت و توسعه کشور فراهم شود.
چون انتخابات در ایران موضوعیت مبنایی دارد قطع یقین فارغ از دستهبندیها و تعلقات سلیقهای ـ جناحی و نتیجه نهایی انتخابات، هر رای سرنوشتساز مردم در انتخابات دیروز رای به حقانیت نظام جمهوری اسلامی بود. در واقع مجموع آرای پرشور آحاد مردم در عین حال که نشان روشنی از مقبولیت فراتر از تصور جمهوری اسلامی در نزد ملت است رای به نظام اسلامی حاکم بر کشور است.
4- دشمن از ماهها پیش با توسل به انواع دروغها و ترفندهای سیاسی- خبری در تلاش بود با دامن زدن به اختلافات داخلی کشور و تشدید تحریمها و فشارهای اقتصادی مردم را از حضور در انتخابات ریاستجمهوری دلسرد کرده و عملا مانع از حضور غرورآفرین ملت ایران پای صندوقهای رای شود. حضور پرشور مردم پای صندوقهای رای نشان داد فشارهای اقتصادی اگرچه در بخشهای مختلفی برای مردم مشکلات گاه قابل تاملی ایجاد کرده است اما در عین حال هیچ تاثیری در کاستن از میزان پایبندی مردم و جریانات سیاسی به کارآمدی و حقانیت حکومت اسلامی در پی نداشته است. بهرغم فشارهای سنگین اقتصادی وارده از سوی دشمن، مردم به شعار «استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی» که میثاق تاریخی ملت ایران است همچنان وفادارند و اقدامات ریز و درشت دشمن خللی در اراده مردم نداشته است.
5- برگزاری حماسی انتخابات دیروز منبعث از یک وحدت شورآفرین ملی بود که بخشهای مختلف مردمی ـ سازمانی در آفرینش آن نقش موثر داشتند، در این میان نمیتوان از نقش راهبردی صدا و سیما چشمپوشی کرد. بیشک رسانه ملی در چارچوب قوانین موضوعه در عین رعایت بیطرفی، فرصت برابری را در اختیار نامزدهای ریاستجمهوری قرار داد تا آنها بتوانند بهطور مستقیم دیدگاهها و برنامههای خویش را به مردم عرضه کرده و خود را در معرض انتخاب مردم قرار دهند.
6- حضور مردم در انتخابات بهطور عینی رای اعتماد آنان به سازوکارهای انتخاباتی نظام جمهوری اسلامی بود. در عین حال حضور پرشور آنان مهر ابطالی بر سناریوی تقلب در انتخابات 88 بود. حضور حماسی مردم در این انتخابات آخرین میخ را بر تابوت پوسیده تقلب کوبید. این جشن بزرگ، عملا مراسم تدفین ملی سناریوی تقلب را در عرصه جهانی به نمایش همگانی گذاشت. این انتخابات بدون شک خون تازهای در رگهای رو به گسترش بیداری اسلامی در اقصی نقاط عالم تزریق خواهد کرد و بار دیگر موج امیدواری ملل مستضعف به کارآمدی نظام جمهوری اسلامی و مدل حکمرانی آن را تقویت کرد.
امید آن میرود رئیسجمهور برگزيده، مدیران و مسؤولان اجرایی کشور در این دوره از حیات نظام اسلامی فصل نوینی را در خدمترسانی به ملت ایران رقم بزنند و با افتخار طوق خدمت به مردم نجیب ایران را به گردن آویخته و به آن نیز مفتخر باشند.
صبح امروز ستون یادداشت روز روزنامه خراسان به مقاله ای از مهدي ياراحمدي خراساني با عنوان«من ايراني ام ... من انقلابي ام!»اختصاص یافت:«من ديپلمات نيستم، من انقلابى ام، حرف را صريح و صادقانه مي گويم. ديپلمات يک کلمه اى را مي گويد، معناى ديگرى را اراده مي کند. ما صريح و صادقانه حرف خودمان را مي زنيم؛ ما قاطع و جازم حرف خودمان را مي زنيم.» اين جمله بخشي از فرمايشات رهبر معظم انقلاب بود که چندي پيش در ديدار با فرماندهان و جمعى از کارکنان نيروى هوايى ارتش جمهورى اسلامى ايران ايراد فرمودند.
اکنون و در يازدهمين دوره انتخابات رياست جمهوري و چهارمين دوره انتخابات شوراهاي اسلامي شهر و روستا مردم شريف ايران اسلامي با تأسي به ولايت و هم کلام با رهبر فرزانه خويش ساده و بي آلايش با صداقت و اخلاص ناب خود بيمه نامه جمهوري اسلامي را بار ديگر تمديد کردند و فريادشان در تمام دنيا طنين انداز شدکه: "من ايراني ام ... من انقلابي ام"
مشارکت مردم از تمام اقشار، گروه ها، احزاب و اقوام به چشم آمد و ايرانيان بار ديگر حماسه آفريدند و عشق به اسلام، وطن و رهبر را به تصويرکشيدند. مردم چقدر صريح و صادقانه سخن مي گويند. انگار نه انگار در اين کشور تورم بيداد مي کند. اثري از فشارهاي اقتصادي و تحريم هاي دشمنان در رفتار مردم ديده نمي شود. به اختلاف نظرها کسي توجهي ندارد.
اينجا که مي رسد همه در دفاع از آرمان هاي نظام به وحدت توصيف ناپذيري در نظر و عمل مي رسند و مصمم تر از هميشه و استوار گام برمي دارند و عِرق ملي و انقلابي خود را به رخ دشمنان مي کشند. اما در اين ميان در ارتباط با حضور گسترده مردم در انتخابات ذکر چند نکته ضرورت دارد:
اول: طبق تعبير مقام معظم رهبري "رأي مردم يک امانت و حق الناس است"؛ هرچند مخاطب اوليه اين جمله مسئولان صندوق ها و مجريان برگزاري انتخابات بودند اما مي توان از آن يک برداشت مهم ديگري هم کرد و مخاطب ديگر آن را افراد ديگري هم دانست. همان افرادي که بر اساس آراي عاشقانه مردم بر کرسي هاي قدرت در دولت و شوراهاي اسلامي شهرها و روستاها تکيه مي زنند. شما که در نظام مقدس جمهوري اسلامي ميراث امام و شهدا را در اختيار گرفته ايد بدانيد که براي هر عملي که انجام مي دهيد و هر تصميمي که مي گيريد بايد در برابر يکايک مردم و تک تک آراي آن ها پاسخگو باشيد.
دوم: هرچند مردم از خيلي از مسائل و اتفاقات جاري کشور از قبيل؛ تورم، تبعيض و بي عدالتي در نظام اداري، بي کفايتي برخي مديران، اختلافات غير قابل توجيه برخي سران، تحريم هاي همه جانبه و ... شديداً گلايه مند هستند ولي اين امر هيچ ربطي به عشق و علاقه آن ها به کشور و انقلاب ندارد. به بيان ديگر حماسه سياسي ملت ايران اين نکته را نمايان کرد که مردم شريف کشور در دفاع از ايران اسلامي هيچ گونه مسامحه و تساهلي نخواهند کرد و استوار و بدون ترديد در اين مسير گام برمي دارند.
سوم: اکنون که ملت ايران حماسه سياسي را به بهترين شکل ممکن رقم زده اند به دو دليل عمده زمينه خلق حماسه اقتصادي براي مسئولان کشور مهيا گرديده است: اول اينکه مشارکت حداکثري مردم سبب افزايش وجهه و اعتبار استراتژيک ايران در عرصه اقتصاد و به دنبال آن افزايش اراده سرمايه گذاران خارجي در عرصه اقتصادي کشور مي شود. به بيان ديگر مشارکت حداکثري مردم احتمال شکل گيري دور جديدي از همکاري هاي اقتصادي ميان ايران و بازيگران منطقه اي را به وجود مي آورد و دوم اينکه حضور مجدد مردم ايران پاي صندوق هاي رأي سبب افزايش قدرت مانور رواني ايران و اعتماد به نفس رهبران و نخبگان سياسي کشور در فرآيندهاي مديريتي و تصميم گيري مي شود.
چهارم: مشارکت مردم در انتخابات اين پيام را به عناصر اپوزيسيون داد که ايران با کشورهايي نظير عراق، افغانستان و حتي سوريه متفاوت است. کشوري که از پشتوانه مردمي برخوردار باشد براي دشمنان خود پيام رسا و شفافي را مي رساند که "هيچ غلطي نمي توانند بکنند".
بر اين اساس فراي نتيجه انتخابات، مشارکت حداکثري مردم سبب کاهش ضريب چالشگري اپوزيسيون در داخل و خارج و همچنين سبب کاهش نسبي احتمال مداخله نظامي عليه ايران(به ويژه رژيم صهيونيستي) مي گردد.
پنجم: توسعه دموکراسي و مشارکت حداکثري مردم در اين انتخابات سبب افزايش ضريب امنيت منطقه اي ايران و به دنبال آن کاهش نسبي انگيزه بازيگران فرامنطقه اي در خصومت و براندازي نظام اسلامي در کشور مي گردد. همچنين افزايش ميزان مقبوليت و نفوذ نظام سياسي در لايه هاي مختلف اجتماعي از ديگر پيامدهاي اين امر مي باشد.
ششم: همراهي مردم با رهبري و انقلاب اسلامي در فرآيند يازدهمين دوره انتخابات رياست جمهوري مي تواند سبب کاهش فشارهاي بين المللي در ابعاد رواني و سياسي و به دنبال آن شکل گيري زمينه رفع برخي تحريم هاي اقتصادي از سوي آمريکا و اروپا گردد. به تعبير ديگر زماني که دشمنان مشاهده نمايند تحريم هاي آن ها خللي به فرآيند حمايت مردم از نظام جمهوري اسلامي وارد نکرده است به ناچار مجبور به کاهش فشارهاي ناجوانمردانه و بي اساس خود مي شوند.
اما اکنون بعد از انتخابات ؛ آقاي رئيس جمهور آينده! اعضاي شوراهاي اسلامي شهر و روستا! الان نوبت شماست. آيا شما هم به اندازه مردم انقلابي هستيد؟ آيا شما هم به اندازه مردم ياد امام و شهدا را در خاطر داريد؟ آيا شما هم به اندازه مردم (علي رغم همه مشکلات و محدوديت ها) پاي نظام و رهبري ايستاده ايد؟ مردم حماسه سياسي خود را رقم زدند. اکنون نوبت شماست که حماسه اقتصادي را محقق سازيد. اين گوي و اين ميدان. به بيان ديگر حرف و سخن بس است. به عمل کار برآيد.
سخن پاياني اين که؛ ما کلي تلاش کرديم، کلي تقلا کرديم! خود را به هر دري زديم براي فهماندن حرفمان به بقيه اما مقام معظم رهبري چقدر آرام و خوش بين به اين راه مي نگريست. چقدر مطمئن از مشارکت مردم سخن مي گفت. تا آنجا که ما هيچ تقلايي در کلامشان نديديم. شايد اين بدان دليل است که رهبر بيشتر از همه مدعيانِ عاشق امام زمان! به حضور و حمايت ايشان اعتقاد دارد. شايد براساس همين اعتقاد است که مي فرمايد: "ديپلمات نيستم، انقلابي ام، صريح و صادقانه حرف مي زنم"
حسین کاشفی(فعال سیاسی اصلاحطلب)در مقاله ای با عنوان «حضور مردم را ارج نهیم»برای ستون سرمقاله روزنامه آرمان این ظور نوشت:بعد از حمایت آیتا... هاشمی و رئیس دولت اصلاحات از آقای روحانی، جو شرکت در انتخابات و شور انتخاباتی در کشور افزایش یافت. انصراف آقای دکتر محمدرضا عارف به نفع آقای روحانی و حمایت گسترده گروهها و افراد مختلف از این کاندیدا باعث شد تا حضور مردم در انتخابات گستردهتر و پررنگتر شود. وضعیت ستادهای آقای روحانی با این حمایتها روزبهروز بهتر شد و حامیانش جان تازهای گرفتند و با این وضعیت و موجی که ایجاد شد حضور حداکثری مردم پای صندوقهای رای، اتفاق افتاد.
طبق اصل ششم قانون اساسی کشورمان، امور اجرایی کشور باید به اتکای آراء عمومی اداره شود؛ آن هم از راه انتخابات از جمله انتخاب رئیسجمهور، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، اعضای شوراها و نظایر اینها، یا از راه همهپرسی در مواردی که در اصول دیگر این قانون معین شده است.
بهعبارت دیگر سرنوشت مردم به اراده خود مردم و با اتکا به آرای عمومی کشور رقم میخورد. یعنی میتوان از انتخابات و نقد وضعیت موجود راهی برای حل مشکلات و ارتقای جایگاه ایران در عرصه بینالمللی یافت هر چند همیشه ایران قدرتی بلامنازع در منطقه است. انتخابات نشان همبستگی مردم است چراکه مردم در به ثمر رسیدن این انقلاب و مسیری که تا به حال طی کرده نقش تعیینکنندهای داشتهاند. مردم و حضور پرشور آنها پای صندوقهای رای افتخار نظام جمهوری اسلامی ایران است.
تاکید بر حضور مردم پای صندوقهای رای از این لحاظ با اهمیت است که مسئولان پاسخگو باشند و مردم بتوانند در قالب تشکلهای سیاسی و صنفی مثل احزاب و سندیکاها از کاندیدای موردنظر خود حمایت کنند. اگر تشکلها در انتخابات حضور نداشته یا حضور کمرنگی داشته باشند، مردم نمیتوانند در انتخابات حضور همیشگی یا موثری داشته باشند تا این همبستگی بهوجود آمده، کماکان حفظ شود.
جبهه اصلاحات هم در انتخابات پیشرو تا همین مرحله، موفقیتهای بینظیری را به دست آورده است. انسجام فراوان جناح اصلاحطلب و برخورد اخلاقمدارانه آیتا... هاشمی و دکتر عارف در انتخابات اثری شگرف در آینده سیاسی اصلاحطلبان خواهد داشت و نمیتوان این خشنودی را پنهان کرد که حضور فعال آقای هاشمی و رئیس دولت اصلاحات برخی جداییها را تبدیل به همدلی کرد و با فداکاری دکتر عارف و رفتار اخلاقمدارانهشان گروههای مختلف به سمت انسجام بیشتر پیش رفتند.
بیشک برنده اخلاقی انتخابات ریاستجمهوری این دوره دکتر عارف خواهند بود که به سازوکار اصلاحات باور داشت و وقتی قرار شد با توجه به نظرسنجی، کاندیدای اصلاحطلبان انتخاب شود و بعد از نظرسنجیها پیشنهاد شد که وی به نفع دکتر روحانی کنار برود این مساله را پذیرفت. در جامعه هم اثر این رفتار فداکارانه را میبینید که بهرغم فرصت کم تبلیغات برای فعالان سیاسی در راستای معرفی دکتر حسن روحانی، چه شور انتخاباتی بزرگی به راه افتاد و جامعه به دلیل انسجام و همبستگی فراوان میان گروههای مختلف، به صورت پرشور در فعالیتهای انتخاباتی حضور پیدا کرد و این سرمایه بزرگی برای کشور است.
در هر صورت، اصلاحطلبان صرفنظر از نتیجه انتخابات باید برنامههای خود را که بر مبنای حل مشکلات و رفع برخی گلایهها و انتقادات است را در اختیار فرد برنده قرار دهند و در برنامههای دیگر نیز همین وضعیت انسجام را حفظ کنند تا مشکلات حل شود و وضعیت بهتری برای آینده رقم بخورد.
سيدرضا تقوي(رئيس شوراي سياستگذاري ائمه جمعه)در مقاله ای با عنوان «حماسه شگفت»برای ستون یادداشت روز روزنامه تهران امروز این طور نوشت:پيش از برگزاري انتخابات رياستجمهوري تحليلهاي متفاوتي درباره حضور مردم در انتخابات در رسانههاي داخلي و خارجي مطرح ميشد كه حضور بينظير مردم در انتخابات خط بطلاني بر اطلاعات و ارزيابيهاي رسانهاي و سياسي بود و نشان داد اين كشورها شناختي بر مبناي واقعيت از جامعه ايراني و فرهنگ و اصول مردم جمهوري اسلامي ندارند. اين درحالي است كه ملت ايران در طول سي و سه سالي كه از پيروزي انقلاب گذشته است در رخدادهاي مهم امتحان خود را پس داده است.
بر اين اساس بايد گفت كه مردم با توجه به واقعيتها و جاييكه بايد وارد صحنه ميشدند، اقدام كردند. به عبارت ديگر بهويژه در مسائلي كه مربوط به كل جامعه است، موقعيتها را به خوبي شناخته و بر اساس شرايط و موقعيتها تصميمگيري ميكنند. به عنوان مثال مسئله هستهاي ايران و چالشهايي كه ايران با كشورهاي غربي در اين باره دارد از آن نمونههايي است كه همه ايرانيان با هر سليقه و گرايش سياسي،آن را حق مسلم جمهوري اسلامي دانسته و خيلي مسائل جناحي را وارد نميسازند. حتي كساني كه نظام را هم قبول ندارند بر حق قانوني ايران در داشتن انرژي صلحآميز هستهاي پافشاري ميكنند. مسئله انتخابات رياستجمهوري هم كه جنبه ملي دارد و در سرنوشت جامعه و ملت تاثيرگذار است فارغ از نگاههاي سياسي و جرياني است.
در واقع حساسيت مردم در اين مواقع افزايش يافته و براي جلوگيري از تفرقهآفريني دشمنان كه در راستاي كاهش حضور سياسي مردم در صحنه جمهوري اسلامي تلاش ميكنند،حضور حداكثري به هم ميرسانند و اين مسئله حاكي از وقتشناسي و دشمنشناسي مردم است و هم اينكه منافع ملي خود را برمنافع حزبي، گروهي و شخصي ترجيح ميدهند. در نتيجه حضور كم نظير مردم،پشتوانه عظيمي براي جمهوري اسلامي در صحنه فعاليتهاي داخلي و بينالمللي ايجاد ميشود.
لذا انتخابات تنها صرف انتخاب كردن يك فرد نيست بلكه پيامهاي مختلفي دارد. هرچه انتخابات با شور بيشتري انجام شود طبعا بر سياستهاي كشور تاثيرگذار است. وقتي كه مردم با قاطعيت فراوان و با حضور گسترده در اين صحنه حاضر شوند، نمايانگر پيوند مردم و نظام است و طبعا ملتي كه پشتيبان نظام خود باشد ادبيات دنيا نسبت به چنين نظامي ادبيات خاصي است كه ميتواند در صحنههاي مهم در عرصه سياست خارجي و تصميمگيريهاي مهم در حوزه بينالملل تاثيرگذار باشد.
از اين رو هر چه بيشتر آرا در صندوق ريخته شود و حضور، گستردهتر باشد،بيانگر اقتدار نظام خواهد بود و اين مسئله باعث ميشود كه ديگر بازيگران بينالملل، در تصميم خود درباره ايران تجديد نظر كرده و امتيازات بيشتري را به ايران واگذار نمايند. در عرصه مسئله هستهاي و جريان تحريمها شاهد بوديم كه روند تحريمها بهدنبال ايجاد نارضايتي در مردم و در نتيجه ترديد افكني بود تا مردم را عليه نظام بشورانند اما هوشمندي و وقتشناسي مردم در انتخابات روز گذشته اين پروسه عليه ايران را ناكام گذاشت.
در ادامه مقاله امروز روزنامه رسالت نوشته محمد كاظم انبارلويي را با عنوان«انتخابات آزاد و اخلاقي مقدمه خلق حماسه اقتصادي»می خوانید:24 خرداد 92 بدون شك يك روز تاريخي در حيات سياسي ملت ماست . ديروز هجوم مردم به صندوقها، صفهاي طولاني و نشاط و طراوت حضورمردم و بلوغ سياسي آنها درچشم دوربينها و ناظران جهاني خيره كننده بود.بيش از يك ميليون نفر از همين مردم به عنوان ناظر و مجري بر سر صندوقها، برگزار كننده انتخابات مردمي اين دوره بودند . اين عده از مومنترين و مطمئن ترين امناي مردم مي باشند.
مدل مردم سالاري در ايران يك مدل بي بديل است . قدمت مردم سالاري در ايران به يكصد سال پيش ميرسد . اما از سه دهه قبل به دليل پديداري انقلاب اسلامي كه مردم سالاري در ايران باپسوند ديني مزين شد، توجه محافل جهاني بويژه فيلسوفان سياسي را به خود جلب كرد.
اين مردم هستند كه در ايران حكومت ميكنند اين واقعيتي است كه حتي دشمنان اسلام و ايران نميتوانند آن را انكار كنند.
مردم سرنوشت سياسي كشور را رقم ميزنند و حاكمان را با راي مستقيم و غير مستقيم خود بر ميگزينند و مسئوليت حسن و قبح انتخاب خود را ميپذيرند . اين مردم هستند كه هر دوره با كسب تجربه و جمع بندي آن در اسلامي كردن مناسبات نظام با تدبير و هوشمندانه عمل ميكنند.
دولت يازدهم كه با سرانگشت هدايت مردم و با حماسه سياسي روي كار ميآيد ماموريت دارد حماسه اقتصادي را با همت همين مردم به وجود آورد.حماسه اقتصادي اگر در پي حماسه سياسي پديد نيايد بدون شك بي مهري به حضور هوشمندانه و آگاهانه مردم است .
دولت برخاسته از راي حماسي مردم بايد سينه خود را در برابر زياده خواهيهاي غرب بويژه آمريكا سپر كند و هوشمندانه از تهديدها و تحريمها عبور نمايد.
شرط عبور از تحريمها اين است كه دولت كمك كند مردم در مزارع، كارخانجات ، بازار و زير سقف آزمايشگاهها و دانشگاهها توليد ملي را سامان دهند .
اكنون فهرستي از مطالبات معيشتي مردم در برابر منتخب مردم قرار دارد .
1- دور زدن تحريمها و مقابله با جنگ اقتصادي دشمن
2- سامان دادن به بازار و قيمت ها از طريق راه اندازي چرخ توليد ملي
3- كنترل تورم و برون رفت از ركود
4- رفع بيكاري و اهتمام به تامين مسكن و مهار گرانيهاي افسار گسيخته
اگر منتخب ملت بتواند به اين مطالبات همت بگمارد ميتواند روي حمايت و همكاري مردم حساب باز كند تا انشاءالله حماسه اقتصادي به عنوان دومين شعار كليدي سال 92 خلق شود.
انتخابات دوره يازدهم رياست جمهوري و شوراها پايان يافت . اين دوره يك دوره كاملا متفاوت استثنايي بود . رفتار مردم و نامزدها در خور يك رقابت سالم ، آزاد ، قانونمند ، جدي و اخلاقي بود . انتخابات آزاد ، سالم و اخلاقي ميتواند يك مقدمه خوب براي خلق حماسه اقتصادي باشد.
انتخابات دوره يازدهم را مي توان يك پايه يا الگو براي انتخاباتهاي بعدي تلقي كرد.چارچوبهاي قانوني و اخلاقي انتخابات جايي براي شرارت دشمن باقي نگذاشت. از اين بابت بايد از انضباط سياسي دولت در اجرا و انضباط اجتماعي شوراي نگهبان در نظارت و انضباط اخلاقي نامزدها در نقد درون گفتماني مسائل مربوط به انتخابات و نيز از حضور حماسي و قانونمند مردم در اين انتخابات تشكر كرد.
هر كس كه مورد اعتماد مردم قرار گيرد و به عنوان منتخب ملت انتخاب شود بايد به او تبريك گفت و به او احترام گذاشت و تلخيهاي رقابتها را فراموش كرد و به شيريني وحدت ملي و انسجام اسلامي فكر كرد و در سايه اين وحدت، گفتمان پيشرفت ، خدمت و عدالت را به پيش برد.
صبح امروز روزنامه جمهوری اسلامی ستون سرمقاله خود را به مقاله ای با موضوع«پيروزي ديگري براي جمهوري اسلامي»اختصاص داد:بسمالله الرحمن الرحيم
امروز، نتيجه انتخابات يازدهمين دوره رياست جمهوري مشخص خواهد شد ولي نكته جالب اينست كه ثمرات اين انتخابات، همان ديروز براي همه مشخص شد. ديروز مردم ايران در داخل و خارج از كشور، با حضور گسترده در پاي صندوقهاي رأي، وفاداري خود به نظام جمهوري اسلامي را بار ديگر به اثبات رساندند. اين حضور پرمعني چند پيام مهم با خود داشت. اول آنكه دشمنان خارجي بايد بدانند اختلافات و مشكلات داخلي ايران هرگز نميتواند مانع حضور مردم در صحنه باشد.
اين واقعيت را سردمداران قدرتهاي جهاني در طول 35 سال بعد از پيروزي انقلاب اسلامي ايران بارها تجربه كردهاند ولي هر بار كه انتخاباتي پيش ميآيد يا واقعه مهمي رخ ميدهد آنها تلاش ميكنند با تبليغات پرحجم خود يا مردم را از حضور در صحنه مأيوس كنند و يا وانمود نمايند كه مردم در صحنه نيستند.
در نقطه مقابل، مردم نيز نقش خود را با مهارت تمام بازي ميكنند و همواره در مواقع لازم به صحنه ميآيند و دشمنان را مأيوس ميكنند، توطئههاي آنها را خنثي مينمايند و نقشه هايشان را نقش برآب ميكنند. ديروز يكي از اين مواقع بود كه مردم ايران با رفتن به پاي صندوقهاي رأي، تمام رشتههاي دشمنان خود را پنبه كردند و خون تازهاي به رگهاي نظام جمهوري اسلامي تزريق نمودند.
نظام جمهوري اسلامي با قدرت و توان جديدي كه از رهگذر حضور مردم در پاي صندوقهاي رأي كسب كرده، با نشاط و بالندگي بيشتري به حيات پربركت خود ادامه خواهد داد و نفوذ معنوي خود در ميان ملتهاي جهان را بيشتر خواهد كرد. ميدانيم كه مشكل قدرتهاي سلطه گر با ايران، اصل وجود نظام جمهوري اسلامي است و موضوعاتي كه توسط آنها مطرح ميشود بهانهاي بيش نيستند. درست به همين دليل است كه مردم ايران در نقطه مقابل اهداف دشمنان حركت ميكنند و اجازه نميدهند آنان به هدفشان برسند. وقتي مردم در مواقع لزوم، اصل نظام را مورد حمايت قرار ميدهند، تير اصلي دشمنان به سنگ ميخورد و تكليف امور فرعي نيز به دنبال اين اصل روشن ميشود. در اين انتخابات هم تير دشمنان به سنگ خورده و يك پيروزي ديگر براي نظام جمهوري اسلامي به ثبت رسيده است.
پيام دوم، به منطقه مربوط ميشود. منطقه خاورميانه مدتي است كه گرفتار مشكلات پيچيدهايست. بحران سوريه، منازعات عراق، تنشهاي موجود در لبنان، پس لرزههاي انقلابهاي كشورهاي عربي و شمال آفريقا و قيامهاي مردم كشورهاي حوزه خليج فارس عليه استبداد داخلي و استعمار خارجي، منطقه را ملتهب و آبستن حوادث جديدي كرده است. تركيه و قطر و عربستان هم كه در ايجاد تنش در سوريه دخالت مستقيم داشتند اكنون در تب و تاب حوادث سنگيني هستند و آينده مبهمي در انتظار حكام آنهاست.
در اين شرايط، وجود يك ايران باثبات كه بتواند براي برقرار كردن تعادل در خاورميانه تلاش كند و آرامش را به كشورهاي منطقه برگرداند، نعمت بزرگي براي تمام ملتهاي منطقه و جهان اسلام است. حضور قوي مردم ايران در انتخابات رياست جمهوري ديروز، نقش مهمي در افزايش ثبات نظام جمهوري اسلامي و بالا بردن قدرت آن براي ايفاي نقش در منطقه ايفا كرده و قطعاً به حل مشكلات ملتها كمك خواهد كرد. افزايش قدرت نظام جمهوري اسلامي ايران در منطقه، رابطهاي مستقيم با كاهش نفوذ قدرتهاي سلطه گر در اين منطقه دارد. اين پيام را سران قدرتهاي استكباري به روشني درك و در سياستهاي خود لحاظ ميكنند.
پيام سوم به مسئولين نظام جمهوري اسلامي مربوط ميشود. آنها نبايد حضور مردم در پاي صندوقهاي رأي را به حساب خودشان بگذارند. مردم، حساب اصل نظام را از حساب مسئولين آن جدا ميدانند و عليرغم ايرادها و اعتراضات زيادي كه به عملكرد مسئولين دارند، هر وقت پاي خود نظام به ميان ميآيد در صحنه حاضر ميشوند و از هيچ تلاش و كوششي براي حمايت از نظام دريغ نمينمايند. افراد، در هر مقام و منصبي كه باشند، حضورشان در آن مسئوليت و مقام و منصب، زوالپذير است.
آنچه ميماند و بايد همه براي اثبات و ماندگاري آن تلاش كنند اصل نظام جمهوري اسلامي است كه حاصل فداكاريها و پايمرديهاي ملت و رهبري بينظير بنيانگذار نظام جمهوري اسلامي حضرت امام خميني رضوانالله تعالي عليه است. مردم ايران اين واقعيت را درك كردهاند و علاوه بر اين به درستي ميدانند كه اشكالات از عملكرد مسئولين ناشي ميشود و به اصل نظام ربطي ندارد و هيچ نظام حكومتي ديگري نيز نميتواند جايگزين نظام جمهوري اسلامي شود. آنچه مردم را در 35 سال گذشته در صحنه نگهداشته همين واقعيت هاست. درست به همين دليل است كه مسئولان بايد پيام حضور مردم در انتخابات را درك كنند و در روشها و سياستهاي خود تجديدنظر نمايند، روشها و سياستهائي كه كشور را دچار مشكلات كنوني كرده است.
قطعاً اين انتخابات پيام ديگري هم دارد كه به فرد منتخب مربوط ميشود. مردم با آرائشان به رئيسجمهور آينده گوشزد ميكنند مبادا قرار گرفتن بر كرسي قدرت، او را هم فريب بدهد و آنچه به مردم وعده داده است را از ياد ببرد. صندلي رياست جمهوري، اين واقعيت تلخ را به اثبات رسانده كه صندلي وسوسه و فريب و فراموشي وعدههاي داده شده است.
نامزدها در دوران تبليغات انتخاباتي به ميان مردم ميروند و آنها را در آغوش ميگيرند و با كلمات مودبانه با آنها صحبت ميكنند و مردم را عزير و گرامي ميدارند و ولي نعمتهاي خود ميدانند، ولي همين كه به صندلي رياست جمهوري ميرسند، اسير تشريفات و پروتكل و پس فنگ و پيش فنگ ميشوند و حافظه شان براي بازخواني وعدههائي كه به مردم دادهاند ياريشان نميكند. مردم با حضور خود در پاي صندوقهاي رأي، به نامزدها گوشزد ميكنند كه دهها ميليون ذهن، مطالب شما را در خود دارند و چشماني به اندازه دو برابر همين تعداد ناظر عملكردهاي شما هستند، پس كاري كنيد كه سرافراز باشيد نزد مردمي كه هميشه سرافرازند.