به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگارانبه نقل از پايگاه خبري گلف نيوز ؛ محمد الاصومي ، کارشناس اماراتي در امور اقتصاد بين الملل در مقاله اي با اشاره به تشديد تحريم هاي کشورهاي غربي بخصوص آمريکا عليه تهران مي نويسد : واشنگتن تحريم هاي اقتصادي خودعليه جمهوري اسلامي ايران را به شدت افزايش داده است اما ناتواني دولت اين کشور در اجراي صحيح آن و عدم مشارکت بسياري از کشورهاي موردنظر آمريکا براي عمل به قوانين تحريم ،نتوانست اهداف سياسي و استرات‍ژيک کاخ سفيدرا بدست آورد .
کاخ سفيد هدف طراحي و اجراي تحريم هاي خود را ادامه برنامه هسته اي از سوي جمهوري اسلامي اعلام مي کند اما حقيقت چيز ديگري است . ايران از آن جهت بيش از سي سال مورد تحريم ها و فشارهاي همه جانبه از سوي غرب بوده که براي استقلال سياسي و جغرافيايي خود تلاش کرده است . همين رفتار خصمانه نيز 50 سال است عليه کوبا اعمال مي گردد چراکه اين کشور نيز با رهبري "فيدل کاسترو" همواره خواستار استقلال کشور و خروج از کنترل استعمارگران غربي بوده است .
در ادامه این گزارش آمده است : اگر کسانی هستند که این نظر _ بی تاثیری عملی تحریم های آمریکایی علیه تهران _ را انکار کرده یا نمی پذیرد بهتر است نگاهی به روند مذاکرات قدرت های جهانی باایران در رابطه با برنامه هسته ای این کشور بیندازند . چنانچه غرب و بخصوص آمریکا تاثیر محسوسی از تحریم های خود را در ایران و برنامه هسته ای آن مشاهده می کردند با توجه به سیاستهای خصمانه آنها هرگز چنین عقب نشینی و نرمشی از آنها در گفتگوها نمی دیدیم .
از سوی دیگر کنترل کامل ارتش ایران بر تنگه هرمز و نقش حیاتی این تنگه برای رفت و امد کشتی های باری و تجاری ایالات متحده موجب شده کاخ سفید با احتیاط بیشتری در مورد تشدید یا ادامه تحریم های ضدایرانی خود تصمیم گیری کند . به اذعان بسیاری از مقامات و سیاستمداران آمریکایی و غربی چنانچه فشارهای یک جانبه غرب علیه صنعت نفت یا دیگر برنامه های اقتصادی تهران تشدید شود منافع گسترده این کشورها که در مسیر تنگه هرمز تامین میشود با مسدود شدن آن از سوی ایران به خطر بیفتد .
این کارشناس اقتصاد در ادامه تحلیل خود تصریح کرد : تعدادی از کشورهای اروپایی و آسیایی مانند ژاپن و کره جنوبی در همصدایی با آمریکا واردات نفتی خود از ایران را کاهش دادند اما دولت جمهوری اسلامی موفق شد با جذب مشتریان جدید و انعقاد قراردادهای طولانی مدت نفتی با آنان به راحتی کاهش فروش خود را جبران کند . علاوه بر آن افزایش بی سابقه بهای جهانی نفت که در پی کاهش عرضه نفت ایران در کشورها رخ داد بیش از پیش موجب تامین هزینه های کاهش فروش در مقایسه با زمان قبل از تحریم گردیده است .
در حقیقت می توان این شکست در تحریم های غرب علیه حکومت ایران را حاصل سیاستگذاریهای مناسب و مقابله ای در داخل ایران دانست . " اقتصاد مقاومتی" طرحی است که از سوی رهبری ایران مطرح گردید و با استقابل ملت نیز مواجه شد . بر اساس این طرح تلاش می شود محصولات در داخل کشور تولید شده و نیاز به واردات حتی المقدور کاهش یابد .
این شرایط در حالی میان ایران و آمریکا برقرار است که موقعیت نظامی و پیروزی های استراتژیک تهران آن را در موضعی برتر از واشنگتن قرار داده است . موفقیت های ارتش سوریه در شهرهای مختلف این کشور را می توان پیروزی تهران در مقابل واشنگتن نیز دانست چرا که جمهوری اسلامی ایران در کنار حزب الله لبنان اصلی ترین حامی " بشار اسد " رییس جمهور قانونی سوریه محسوب می شود و ایالات متحده بهمراه تعدادی از کشور های اروپایی و عربی مرکز تقویت مالی و تسلیحاتی تروریستها و معارضان شورشی علیه حکومت اسد به شمار می آیند .
پیشرفت های همه جانبه ایران در عرصه اقتصاد ، سیاست داخلی و خارجی موجب شد کاخ سفید سال گذشته دو کشور بزرگ چین و هند را که از اصلی ترین مشتریان نفت ایران بودند از قانون تحریم ها مستثنی کند . تنها چند ماه پس از آن ده کشور دیگر آسیایی از جمله مالزی ، کره جنوبی و سنگاپور نیز از لیست این تحریم ها معاف شدند .
به عقیده بسیاری از کارشناسان مسائل استراتژیک و اقتصاد بین الملل اینگونه تصمیمات از سوی واشنگتن نشانه بارز عقب نشینی از سیاست فشار و تحریم علیه حکومت جمهوری اسلامی ایران می باشد . چرا که در حقیقت معاف نمودن این کشورها که بیش از 65 درصد واردات نفتی خود را از ایران خریداری می کنند از لیست تحریم ها ، حذف عملی تحریم نفت ایران است اما بر روی کاغذ ایران همچنان مورد تحریم نفتی واشنگتن است !
در ادامه عقب نشینی های کاخ سفید از تحریم و فشار علیه تهران کاهش تحریم برخی از ابزارآلات فناوری و تکنولوژی های مدرن است . این اقدام که ارتباط مستقیمی با برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ایران در تاریخ 14 ژوئن دارد ، خسارات مالی سنگینی را برای واشنگتن به همراه داشت و بار دیگر این موضوع را اثبات کرد که آمریکا در نهایت و با گذشت زمان ناچار است تحریم ها را یک یه یک برداشته و دیپلماسی و گفتگو را جایگزین سیاست خصمانه کند .
در انتهای این مقاله آمده است : مقامات ایالات متحده و بخصوص شخص باراک اوباما ، رییس جمهور آمریکا باید این حقیقت را بپذیرند که در جهان کنونی سیاست تجاوز ، تحریم و تهدید اگر پاسخ متقابلی را بهمراه نداشته باشد هرگز نمی تواند نتیجه مطلوب و مناسبی را ایجاد کند . این قاعده در مورد کشورهای قدرتمند و مستقلی مانند ایران بیشتر از سایرین صدق می کند .