به گزارش
حوزه سياسي باشگاه خبرنگاران؛ سخنرانی سالیانهی رهبر انقلاب اسلامی در حرم امام رحمهالله ضمن تبیین
گفتمان كلان نظام اسلامی، نقشه راه حركت جامعه و وظایف اقشار مختلف مردم و
مسئولان را مشخص میسازد.
بسماللَّهالرّحمنالرّحيم
الحمدللَّه ربّ العالمين والصّلاة والسّلام على سيّدنا و نبيّنا و حبيب قلوبنا و شفيع ذنوبنا ابىالقاسم محمّد و على اله الأطيبين الأطهرين المنتجبين الهداة المهديّين المعصومين سيّما بقيّةاللَّه فىالارضين. اللّهم سدّد السنتنا بالصّواب والحكمة واملأقلوبنا بالعلم والمعرفة. قالاللَّه الحكيم فى كتابه: و مثلهم فىالانجيل كزرع اخرج شطئه فازره فاستغلظ فاستوى على سوقه يعجب الزّرّاع ليغيظ بهم الكفّار(1)
آغاز سخن، با سلام و درود به اين روح مطهر ملكوتى است: «السّلام عليك ايّهاالعبد الصّالح المطيع للَّه و لرسوله اشهد انّك قد اقمت الصّلوة و اتيت الزّكوة وامرت بالمعروف و نهيت عنالمنكر و جاهدت فىاللَّه حق جهاده».
سالگرد رحلت امام بزرگوار را به همهى مسلمانان آزادهى عالم، به همهى مستضعفان، به همهى دلسوزان بشريت، به همهى كسانى كه براى انسان وانسانيت ارزشى قايلند، و به ملت بزرگ و عظيمالشأن ايران، بخصوص به خانوادهى محترم و معزز آن بزرگوار و به فرزند عزيز يگانهى ايشان، نور چشم ما و امام بزرگوار ما - حجةالاسلام والمسلمين آقاى حاج سيّد احمد آقا - تسليت عرض مىكنم.
اين فرزند اهل و صالح آن بزرگوار، داراى سه خصوصيت هستند كه هريك از اين سه خصوصيت، بسيار ارزشمند و قابل تكريم است: اول اينكه امام بزرگوار از ايشان راضى بودند و به ايشان با همهى وجود محبت داشتند و ايشان را عزيز مىداشتند. دوم اينكه چندسالهى اخير عمر بابركت امام، مرهون زحمات و خدمات و پرستاريها و محبتها و مراقبتهاى ايشان از آن بزرگوار است. در اين فضيلت، هيچكس با ايشان شريك نيست. سوم اينكه اين فرزند اهل و صالح، از لحظهى درگذشت آن راحل عظيمالشأن تا امروز، همواره در مواضع صحيح عملى و انقلابى، پشتيبان مسؤولان نظام و يك عنصر مؤثر و مفيد بودهاند و انشاءاللَّه همواره خواهند بود. ايشان راه امام، خط امام، حرف زبان و دل امام را رعايت كردهاند و بر مواضع صحيح پاى فشردهاند. خداوند به ايشان و همهى بازماندگان و همهى فرزندان جسمانى و روحانى و فكرى، و به شما ملت ايران - كه فرزندان آن عزيز يگانهى زمان هستيد - توفيق عنايت كند.
من امروز چند حقيقت بديهى و روشن را عرض مىكنم و بعد از آن، يك نتيجهگيرى براى ملت ايران، و يك نتيجهگيرى براى همهى ملتهاى مسلمان جهان خواهم كرد.
حقيقت اول كه كسى منكر آن نيست و هيچ منصفى نمىتواند آن را انكار كند، اين است كه امام بزرگوار ما به اسلام و مسلمين قوّت و عزت بخشيد. دشمنان اسلام، اسلام را ضعيف مىخواستند. آنها تلاش كرده بودند تا اسلام را از صحنهى عمل، بلكه از ذهن ملتهاى مسلمان - چه برسد به غير آنها - خارج كنند؛ متأسفانه تا حدود زيادى هم موفق شده بودند. در اين سياست پليد، حكومتهاى فاسد و وابسته، با استكبار و شبكهى جهانى دشمنان اسلام هماهنگى كامل داشتند.
امام بزرگوار با اين انقلاب، مسلمانان را نشاط بخشيد و اسلام را زنده كرد. امروز در كشورهاى بسيارى، اسلام آرزو و آرمان نسلهاى جوان و بهپاخاسته و روشنفكر است. يك نمونه، فلسطين عزيز است. سالها به نام فلسطين حرف زده شد و مبارزه گرديد؛ اما ناكام و ناموفق. امروز ملت فلسطين، به نام اسلام مبارزه و مقاومت مىكند؛ لذا مبارزه از شكل سازمانها و گروهها و شخصيتها و سردمدارها، به ميان تودهى مردم كشيده شده است. چنين مبارزهيى، هرگز ناكام نخواهد شد. مبارزهى مردمى اگر باقى بماند، بىشك در نهايت به پيروزى خواهد رسيد. اين، به بركت اسلامى بود كه امام نام آن را زنده كرد و وجدان اسلامى را در مسلمين بيدار نمود.
امروز در كشورهاى اسلامى شمال آفريقا، گروههايى به نام اسلام و با هدف ايجاد حكومت و نظام اسلامى مبارزه مىكنند؛ پيشرفت هم كردهاند. قبل از نهضت امام بزرگوار ما، چه كسى چنين چيزى را حتّى به خاطر مىگذرانيد؟ در شرق و غرب جهان اسلام، مسلمانان بيدار شدهاند. اقليتهاى مسلمان در كشورهاى اروپايى و غير اروپايىِ داراى حاكميت كفر و الحاد، احساس شخصيت مىكنند. هويت و شخصيت اسلامى، در ميان مسلمانان زنده شد. اين، به بركت امام و حركت عظيم امام بود.
حقيقت دوم اين است كه آنچه امام بزرگوار و ملت شجاع ما را در راه اين مبارزهى بزرگ موفق كرد، بصيرت و صبر بود - مقاومتى همراه با بصيرت - همانطور كه اميرالمؤمنين (عليهالصّلاةوالسّلام) فرمود: «و لا يحمل هذا العلم الّا اهل البصر والصّبر»(2). علت آن هم اين است كه امروز مبارزه با كفر خالص و شرك خالص نيست، تا مطلب روشن، و صفبنديها مجزا و جداى از هم باشد؛ بلكه امروز مبارزه با نفاق و دورويى و تزوير و شعارهاى توخالى و دروغزنيها و لافزنيهايى است كه بلندگوهاى استكبار را در همهى انحاى عالم پُر كرده است. بسيارى دم از طرفدارى از حقوق بشر مىزنند و دروغ مىگويند. بسيارى دم از اسلام مىزنند و دروغ مىگويند. اسلام آنها، اسلام باب طبع و ميل سردمداران استكبار است. بسيارى دم از مساوات و برابرى انسانها مىزدند و مىزنند و دروغ مىگفتند و مىگويند. بنابراين، مبارزه در دوران كنونى، مبارزهيى دشوار است؛ هم به خاطر قدرت زر و زور استكبار، و هم به خاطر قدرت تبليغاتى و توجيهگر دروغگوييها و نفاقهاى استكبار و اياديش.
انسانهاى بىبصيرت، زود فريب مىخورند. همين امروز هم در دنيا آدمهاى دلسوزى هستند كه فريب خوردهاند؛ دشمن را نشناختهاند و صف را تشخيص ندادهاند. در ايران، امام عظيمالشأن ما، به بركت بصيرت مردم - كه با صبر و مقاومت آنها همراه بود - اين راه را طى كرد و به موفقيت رسيد. خود او، در ايجاد اين بصيرت و صبر در مردم، بزرگترين مؤثر بود. هرجا در انحاى عالم مبارزهيى صورت مىگيرد، حركتى مىشود، انسان دلسوزى در پى نجات تودههاى مردم حركت مىكند، بايد بداند كه اين راه، با هوشمندى و بصيرت و نيز با صبر و مقاومت طىشدنى است، و لاغير.
حقيقت سوم اين است كه همهى دنيا - هم تودههاى مسلمان و مستضعف و محروم عالم، و هم اردوگاه استكبار - تشخيص داده و فهميدهاند كه كانون و محور و مركز اين حركتى كه امروز در جهت آرمانهاى اسلامى در دنيا مشاهده مىشود، جمهورى اسلامى است؛ لذا در درجهى اول، همهى دشمنيهاى عالم متوجه ماست. ما در لابلاى سخنان گرم و بهظاهر دوستانه، همواره نشانههاى خصومت و كينه را مىشناسيم. ما مىدانيم كه استكبار نسبت به جمهورى اسلامى و شما ملت و اين امام بزرگوار، چهقدر دشمن است. دشمن چون او را زنده مىداند، يك سر سوزن از دشمنيش با او كم نشده است. اگر بوقهاى استكبارى و اردوگاه استكبار و دشمنان امام فكر مىكردند كه او مرده و تمام شده است، بعد از گذشت دو سال از رحلت جانسوز او، اينقدر با شخص او و با نام او دشمنى نمىكردند، كه امروز مىكنند.
ايران اسلامى، ايران امام، ايران انقلاب، مركز و محور حركت عظيم جهانى مسلمانان است، و به همين نسبت محور دشمنيهاست. اين، بهجاى آنكه ما را غمگين كند، خوشحال مىكند؛ و بهجاى آنكه ما را وحشتزده كند، اميدوار مىكند؛ چون نشان مىدهد كه ما قدرتمنديم و عليه منافع استكبار و منافع دزدان و غارتگران، همچنان تهديد بزرگى به شمار مىرويم. دشمنى استكبار، ما را مطمئنتر مىكند كه راهى را كه در حركت پيشروندهى انقلاب و سازندهى كشور و جامعه انتخاب كردهايم، درست و موفق و صائب بوده است. اگر ما در حركتمان عليه منافع دشمنان بشريت و در جهت مصالح انقلاب و كشور، راه خطا را پيموده بوديم، دشمن اينقدر با ما دشمنى نمىكرد.
امروز همهى تبليغات جهانى با شيوههاى مختلف عليه ماست. ممكن است بعضى از راديوها و بعضى از دستگاههاى خبرى و تبليغاتى به ما صريحاً دشنام ندهند، اما اين دليل دوستى آنها نيست. آنها مىدانند كه دشنام صريحشان به ما، دل ملتهاى عالم را به ما بيشتر نزديك مىكند. به همين خاطر، به جاى دشنام صريح، تهمت مىزنند؛ خودشان را به ما نزديك، و ما را به خودشان خوشبين نشان مىدهند! اين هم از همان ترفندها و خباثتهاست.
دنياى استكبارى، به جمهورى اسلامى و به اسلام و به امام و شاگردان امام و شما ملت - كه اهلبيت امام و ياران امام هستيد - هرگز اعتماد نمىكند و دلخوش نمىشود؛ و همين به نفع ماست. دوازده سال است كه ما پيش رفتهايم، روزبهروز جلوتر گام برداشتهايم و به هدفها نزديكتر شدهايم. در تمام اين دوازده سال، با ما دشمنى كردهاند. در اين مدت، استكبار و در رأس آن امريكا، يك لحظه با ما كنار نيامد، كوتاه نيامد؛ نمىتوانست بيايد.
ما دشمن همهى مستكبران عالم و همهى چپاولگران و غارتگران ملتها هستيم. تا وقتى كه رژيم صهيونيستى، اينگونه مسلمانان مظلوم فلسطين را قتلعام و سركوب مىكند و وحشيانه مىزند و مىكوبد، مگر ممكن است كه ما دلمان با رژيم منافق امريكا صاف بشود؟ تا وقتى كه مسلمانان در هر نقطهيى از عالم، در منطقهى ما، در خليج فارس، در كشور عراق و در نقاط مختلف، مستقيم و غيرمستقيم، از قِبل سياستهاى امريكا فشار و محنت مىبينند، مگر ممكن است كه يك لحظه نسبت به آن رژيمِ زورگوى غدارِ انسانكشِ نسلكش، حسنظن پيدا كنيم؟ مگر چنين چيزى مىشود؟!
استنتاجى كه من از اين سه حقيقت مىكنم، اين است كه شما ملت عزيزمان بايد بدانيد، اگر به فضل الهى همين حركت مباركى را كه دوازده سال است با قدرت در پيش گرفتهايد، با وحدت حركت كردهايد، به اسلام متمسك بودهايد، با همين تمسك به اسلام، با همين وحدت كلمه و با همين قدرت و عزت، پشت سر مسؤولان دلسوز ادامه بدهيد، تمام مشكلاتى را كه دشمنان بزرگ اسلام عليه اين ملت به وجود آوردهاند - چه در طول پنجاه سال گذشته، چه در جنگ تحميلى، و چه در حولوحوش آن - خود شما خواهيد توانست برطرف كنيد و كشور را يك كشور اسلامىِ حقيقىِ نمونهى آزاد آباد بسازيد.
چند توصيه به ملت عزيزمان: مواظب باشيد صبرتان را از دست ندهيد. ما با صبر پيروز شديم؛ باز هم بايد با صبر پيشروى بكنيم. مواظب باشيد بصيرتتان را از دست ندهيد، دشمن را بشناسيد و دشمنيها و ترفندهاى او را درست تشخيص بدهيد. تبليغاتى كه دشمن مىكند، حرفى كه دشمن مىزند و شايعهيى كه دشمن مىاندازد، به چشمتان بيايد. توجه كنيد كه دشمن با چه انگيزهيى اين حرف را مىزند، اين شايعه را مىپراكند، اين خبر دروغ را نقل مىكند و اين اظهار منافقانه را بر زبان جارى مىنمايد. بههرحال، دشمن، دشمن است.
صبر و بصيرت و وحدتتان را حفظ كنيد. نگذاريد به بهانههاى گوناگون، آدمهاى كمبصيرت، يا كمصبر، يا خودخواه، يا بىتوجه به مصالح عمومى مردم، ميان صفوف مستحكم شما فاصله بيندازند و شما را نسبت به يكديگر، يا نسبت به مسؤولان دلچركين و نگران كنند. آگاه باشيد و بدانيد كه اين راه به هدف خواهد رسيد؛ چون راه پيامبران و راه اوصيا و آرزوى مؤمنان صالح در طول همهى زمانهاى گذشته است. ملتهاى ديگر به شما نگاه مىكنند و مىخواهند از شما بياموزند.
و اما چند توصيه به ملتهاى مسلمان: ملتهاى مسلمان، مخصوصاً علما و روشنفكران و قشرهاى مبارز بدانند كه سرّ و راز اصلى براى پيروزى اين است كه از قدرتهاى پوشالى و توخالى - يعنى همين قدرتهاى استكبارى - نترسند. اگر شما ملتهاى مبارز مسلمان مىخواهيد پيروز بشويد، بايد از امريكا نترسيد؛ اينها چيزى در چنته ندارند. اينها توپ و تفنگ و قدرت نظامى و آتش دارند؛ اما اين وسايل فقط در مقابل مردم بىصبر و كممقاومت كارگر است. توپ و تفنگ و فشارهاى اينگونه، در مقابل انسانهايى كه صبور باشند، به كار نمىآيد و تأثيرى نمىكند. البته بر انسانهايى كه دل به دنيا بستهاند، تأثير دارد. در اين قضاياى خليج فارس (3) ديديد كه اين سردمداران ديكتاتور كشور عراق، با همهى اظهار شجاعتها و قدرتهايشان، چون به جان و به مقام خودشان علاقه داشتند، چهطور عقب نشستند و كوتاه آمدند! اين، دليل قدرت امريكا نيست؛ دليل ضعف آنهايى است كه در مقابل امريكا قرار داشتند. لذا يك ملت و يك گروه مبارز، اگر آماده باشند كه در راه هدف فداكارى كنند، هيچ قدرتى بر آنان فايق نخواهد آمد. راز پيشرفت ملت ايران در اين بود. همهى ملتهاى مبارز بايد اين را به ياد داشته باشند.
نكتهى ديگر و بسيار مهمى كه بايد ملتهاى مسلمان و مبارز به ياد داشته باشند، اين است كه فريب ترفندها و تبليغات و حيلهگريهاى دشمن را نخورند؛ دوست و دشمن را بشناسند و دشمن را در اظهاراتش متهم كنند. اگر اينطور باشد، اين حركتهاى اسلامى به پيروزى خواهد رسيد. ما معتقديم كه اين دوران، دوران اسلام و دوران غلبهى ارزشهاى الهى و معنوى است، و همانطورى كه سال گذشته عرض كردم، اين دوران، دوران امام خمينى است و انشاءاللَّه نسلهاى جوان ما اين آينده را خواهند ديد.
من به عرايضم خاتمه مىدهم. حال من خيلى مناسب و مساعد براى سخنرانى نبود؛ اما ديدم كه نمىتوانم در مثل چنين روزى، در اين محفل با شما همنشين نشوم و از نزديك عرض ارادتى به اين روح مقدس و والا نكنم.
پروردگارا ! تو را به حق اوليا و انبيا و فرشتگان مقرب و به حق محمّد و آل محمّد و به حق خون شهدا سوگند مىدهيم، روزبهروز نام امام را بلندتر و راه او را روشنتر كن. پروردگارا ! ملت عظيمالشأن ايران را در وصول به هدفهاى والاى امامش، روزبهروز موفقتر بگردان. پروردگارا ! همهى ملتهاى مسلمان را در سراسر عالم عزت ببخش. پروردگارا ! دشمنان اسلام و مسلمين را منكوب و نابود كن. پروردگارا ! به حق محمّد وآل محمّد، روزبهروز بر صبر و بصيرت ما بيفزاى. پروردگارا ! به حق محمّد و آل محمّد، ما را آنچنانى كه مورد رضاى توست، زنده بدار؛ و آنچنانى كه مورد رضاى توست، بميران. پروردگارا ! به محمّد و آل محمّد، قلب مقدس ولىّعصر(ارواحنافداه) و روح مطهر امام(ره) را از ما راضى و خشنود بگردان؛ دلهاى اين ملت عزيز را مهبط انوار و هدايتها و بركات خود قرار بده؛ زندگى اين ملت را روزبهروز بهتر و مرفهتر بگردان و مشكلات را از سر راهش برطرف بفرما.
والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته
1) فتح: 29
2) نهجالبلاغه، خطبهى 173
3) ر.ك: جلد ششم، پاورقى ص 14
انتهاي پيام/