سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

عامل سرقت مرگبار طلافروشی کرج به دام افتاد/ معمای 10 ساله به پایان رسید

با گذشت 10 سال از دستبرد خونين به يک طلافروشي در مشگين شهر کرج ، عامل اين جنايت توسط کارآگاهان پليس آگاهي استان البرز شناسايي و دستگير شد.

به گزارش خبرنگار اجتماعی باشگاه خبرنگاران، عصر هفتمين روز بهمن سال 82، زماني که مرد طلافروش در مغازه‌اش در مشگين شهر کرج سرگرم انجام کارهاي روزانه‌اش بود، 2 مرد نقابدار وارد طلافروشي شدند. هر دو مرد سلاح کلاشينکف به دست داشتند و به محض ورود به طلافروشي شروع به تيراندازي کردند. براي چند لحظه صداي شليک گلوله‌ها، فضاي طلافروشي را پر کرد و مرد طلافروش و يکي از دزدان مسلح ناگهان روي زمين افتادند و لباس‌هايشان غرق خون شد. سارق ديگر که با ديدن اين صحنه وحشت کرده بود، سراسيمه شروع به جمع‌آوري مقداري از طلاها کرد و با عجله از مغازه بيرون دويد و سوار بر يک پرايد يشمي‌رنگ پا به فرار گذاشت.

دقايقي از فرار دزد مسلح گذشته بود که خودروهاي پليس با اطلاع از حادثه، راهي طلافروشي شدند. ماموران در داخل مغازه، اجساد خونين 2مرد را ديدند که يکي از آنها نقاب به‌صورت داشت و در کنارش يک سلاح کلاشينکف افتاده بود. ديگري اما صاحب مغازه بود که بر اثر اصابت گلوله دزدان به قتل رسيده بود. همه‌‌چيز نشان مي‌داد که يکي از دزدان هنگام سرقت علاوه بر مرد طلافروش، همدستش را نيز هدف گلوله قرار داده و به قتل رسانده است.

کارآگاهان در نخستين اقدام به تحقيق از شاهدان پرداختند. آنها پس از شنيدن صداي تيراندازي در طلافروشي ديده بودند که جوان نقابداري با عجله از مغازه خارج شده و سوار بر يک پرايد يشمي رنگ‌شده و پا به فرار گذاشته است. از آنجا که کسي چهره سارق را نديده بود، مشخصات خودروي او در اختيار تيم‌هاي گشت پليس قرار گرفت و مأموران به گشتزني در خيابان‌هاي منتهي به محل سرقت پرداختند تا اينکه خودروي پرايد در حالي‌که کنار جاده ملارد رها شده بود، پيدا شد.

با استعلام شماره پلاک اين خودرو مشخص شد که 2سارق مسلح صبح همان روز اين خودرو را در جاده کرج دزديده بودند. صاحب خودرو پس از حضور در اداره آگاهي گفت: آن روز صبح مقابل در يک کارخانه توقف کرده بودم که ناگهان 2مرد مسلح به من حمله کردند. با ديدن اسلحه آنها وحشت کردم و وقتي که خواستند پياده شوم، به دستورشان عمل کردم و آنها هم ماشينم را دزديدند و فرار کردند.

تنها سرنخي که پليس براي حل معماي اين سرقت خونين داشت، جسد سارقي بود که در صحنه سرقت پيدا شده بود. ماموران در ادامه بررسي‌ها و با انگشت‌نگاري از جسد توانستند هويت قرباني را شناسايي کنند. او مردي به نام شهاب بود که در يکي از شهرهاي غربي کشور زندگي مي‌کرد. 2 اکيپ از کارآگاهان با دريافت نيابت قضايي شبانه راهي محل زندگي مقتول شدند و در پرس و جو از اعضاي خانواده وي دريافتند که شهاب 2روز قبل از سرقت همراه يکي از دوستانش به نام مجتبي به قصد رفتن به تهران از خانه خارج شده و ديگر خبري از وي نشده است.

با اين اطلاعات، ماموران که حدس مي‌زدند مجتبي همان همدست فراري دزد مسلح باشد راهي محل زندگي او شدند اما وي از آنجا فرار کرده بود و کسي از مخفيگاهش اطلاع نداشت. شکي براي تيم تحقيق باقي نمانده بود که مجتبي حلقه گمشده سرقت خونين و همان کسي است که نه‌تنها صاحب طلافروشي را به قتل رسانده که همدست خودش را نيز با شليک گلوله از پاي درآورده است. جست‌وجو‌ها براي دستگيري اين مرد جوان ادامه يافت و مشخصات و عکس او به پليس سراسر کشور مخابره شد اما هر بار که ردي از وي به دست مي‌آمد، او موفق مي‌شد قبل از رسيدن پليس فرار کند.

بررسي‌هاي تخصصي براي دستگيري مرد جنايتکار ادامه داشت اما مدتي بعد، زماني که معلوم شد اين مرد از مرزهاي غربي کشور خارج شده و به يکي از کشورهاي همسايه گريخته است، تحقيقات پليس به بن‌بست رسيد. با اين حال مشخصات وي در اختيار اينترپل ايران قرار گرفت و به دستور قاضي پرونده تبادل اطلاعات بين اينترپل ايران و کشور همسايه براي به دام انداختن متهم فراري شروع شد اما اين اقدامات هم نتيجه‌اي در بر نداشت.

اوايل امسال کارآگاهان باخبر شدند ردپاي مجتبي در جريان يک سرقت در جنوب کشور به دست آمده است. تيمي از کارآگاهان به سرعت راهي شهر جنوبي شدند و دريافتند که قاتل فراري به خانه يکي از آشنايانش در اين شهر رفت‌وآمد داشته اما پس از ارتکاب سرقت در آن شهر، ديگر در آنجا ديده نشده است. حتي آشنايان او نيز اطلاعي از مخفيگاه جديد وي نداشتند و اين بار نيز تحقيقات براي دستگيري او به بن‌بست رسيد. با اين حال کارآگاهان که مطمئن بودند مجتبي به کشور برگشته و هنوز در ايران به سر مي‌برد، تلاش براي به دام انداختن وي را ادامه دادند تا اينکه ارديبهشت ماه امسال ماموران باانجام اقدامات اطلاعاتي گسترده واستفاده از شگرد هاي نوين کشف جرم مخفيگاه اين مرد جنايت کار راشناسايي وموفق به دستگيري او شدند.

سرهنگ حميد رضا گل صباحي"رئيس پليس آگاهي استان البرز" با اعلام اين خبر اعلام کرد: قاتل 38 ساله به اداره آگاهي منتقل شد و در بازجويي‌ها به جنايت در طلافروشي اعتراف کرد و گفت: من و شهاب قبل از حادثه 2قبضه کلاشينکف خريده و به تهران آمده بوديم تا آنها را بفروشيم. وقتي موفق به فروش آنها نشديم، تصميم گرفتيم به يک طلافروشي دستبرد بزنيم. به همين خاطر صبح روز حادثه ابتدا يک خودروي پرايد سرقت کرديم و با آن به طلافروشي دستبرد زديم اما هنگام سرقت نمي‌دانم چه اتفاقي رخ داد که گلوله به همدستم شهاب برخورد کرد و او و صاحب طلافروشي به قتل رسيدند.

گفتني است، بعد از اعترافات متهم براي او قرار قانوني صادر شد و تحقيقات براي کشف ديگر جرائم احتمالي وي ادامه دارد.
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.