"م ر" در آخرین مطلب خود چنین می نویسد: سایت های فرقه جنایتکار رجوی خبر درگذشت اسیر و قربانی فرقه رجوی (رضا نصیری ) را درج کرده اند؛ اما با کلی دروغ و دغل برای فرار از پاسخگویی به جنایات بیشماری که در حق اعضا خودشان مرتکب شده اند .
اکثر اعضا فرقه رضا را به یک دلیل می شناختند ! به دلیل مریضی خاصی که داشت و چهره پریشان و درد مندش همیشه وی را در میان جمع متمایز میکرد ؛ چهره سیاه و لاغر ناشی از دردی که همیشه می کشید .
رضا نصیری از هر 2 کلیه ناراحتی داشت و مجبور بود با دیالیز به اسارت در درون اشرف ادامه بدهد . با اینکه سران فرقه جنایتکار رجوی می دانستند این نگون بخت آنقدر مشکل جسمی دارد که حتی نمی تواند 100 متر را بدود چه برسد به جنگیدن ! ولی رجوی وی را همچنان در اسارت نگه داشت و اجازه نداد از اردوگاه بدنام اشرف برای ادامه درمان خارج شود.
بارها در نشست های مختلف، شخص رجوی و یا مهوش سپهری معروف به هند جگرخوار، از موضع بالا با رضا بر خورد میکردند ؛ یادم هست در نشست موسوم به "حوض" که شخص رجوی رذل زنباره مسئول و برگزار کننده آن بود به رضا نصیری گفت :« فکر رفتن برای معالجه به خارج از سر بیرون کن اگر قرار باشه بمیری در همین اشرف بمیری بهتر تا بروی در خارجه مردار شوی !!!
یا در نشست هایی که نسرین ( مهوش سپهری) برگزار میکرد بارها به خاطر تو سری زدن به این نگون بخت می گفت :« رضا نصیری تو از ما انرژی میگیری آشپز مجبور است برای تو غذای خاص درست کند» !
حالا هر کس نمی دانست فکر میکرد برای رضا نصیری هر روز چه چیزی درست می کنند که اینقدر انرژی گیر شده در حالیکه همان غذایی که به همه میدادند تنها فرق اش این بود که مال رضا را نمک نمیزدند ! اما سران فرقه آن را آنچنان انرژی گیر و بزرگ میکردند تا همیشه وی را در گوشه رینگ قرار بدهند .
اما اشاره کوتاه هم به گفته های اطلاعیه شیاد خانه رجوی تحت نام" دبیر خانه شورای دست ساز" که همه از جیره خواران وی تشکیل شده و حاضر هستند پای هر برگه جنایتکارانه را امضا کنند تا خدای نکرده جیره مواجبشان قطع نشود مدعی شده :
دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران طی اطلاعیه ای درباره شهادت مجاهد خلق، رضا نصیری، اعلام کرد: رضا نصیری که سال 1377 به دلیل نارسایی کلیه تحت عمل پیوند کلیه بود و تنها با یک کلیه به سر می برد تحت مراقبت مستمر پزشکان مجاهد قرار داشت .
حال رجوی رذل زنباره به این سوالات جواب بدهد :
ــ این اسیری که هر 2 کلیه اش از کار افتاده بود به چه دردی می خورد که رجوی آن را برای جنگیدن نگه داشته بود؟
ــ آیا کسی که هر 2 کلیه اش از کار افتاده و هر لحظه درد می کشد و خود نیاز به مراقبت های پزشکی دارد می تواند بجنگد؟
ــ اطلاعیه شورای دست ساز رجوی مدعی شده که رضا در سال 1377 تحت عمل پیوند کلیه قرار گرفته پس چرا رجوی اجازه نداد وی برای ادامه معالجه از اردوگاه بد نام اشرف خارج شود؟ رجوی که همه امکانات داشت و می توانست به راحتی این نگون بخت را به خارج برای معالجه بفرستد؛ ولی چرا اینکار را نکرد؟
ــ بعد از سرنگونی ارباب رجوی ( صدام) رجوی که جلو آمریکایی ها دامن پوشید و چاچا رقصید چرا آن زمان اجازه نداد رضا نصیری برای ادامه معالجه از اردوگاه بد نام اشرف خارج شود؟
ــ رجوی در خوش خدمتی و جاسوسی، وطن فروشی برای آمریکایی ها و جنایتکاران پنتاگون داشت بوزینه وار بالا پایین می پرید و همه شب بساط عیش و رقص برای سوگـلی های آمریکایی اش بر پا میکرد؛ چرا از آنها نخواست اقدام به معالجه رضا نصیری بکنند؟
ــ چرا زهره اخیانی یکی از زنان رجوی می توانست با هلی کوپتر آمریکایی ها به بیمارستان های آنها تردد بکند و سرما خوردگی اش را رفع کند؛ اما رضا نصیری با این مریضی جدی که داشت این امکان برایش نبود!
ـ چرا مریم قجر برای افرادی که به خاطر تجاوز به دختر 14 ساله و قاچاق مواد مخدر، یا برای دزد و اراذل اوباش، همجنس باز و ..... می تواند خرج کند و آنها را به اروپا بیاورد تا از آنها برای پاک کردن دست های خون آلودش دست نوشته بگیرد؛ ولی نمی تواند برای یک عضو مریض خود اینکار را بکند ؟!
و چرا های زیادی که می دانم مریم قجر و یا رجوی رذل زنباره و یا دیگر سران فرقه به آنها جواب نخواهند داد و این را هم اضافه بکنم همین جیره خواران شورایی هم در این جنایات رجوی دست داشته و دارند و دیر نیست که باید در پیشگاه مردم و خلق ایران و یک دادگاه عادلانه جواب جنایت هایشان را بدهند .
از این طریق می خواهم به اطلاع همه ارگان های بین المللی، حقوق بشری، شخصیت های سیاسی و فعالان حقوق بشری برسانم گرچه خیلی از اعضا پیر و از کار افتاده و دچار بیماری های مختلف هستند؛ اما اینها قابل درمان هست و اگر این مریضی ها به مرگ زود رس منتهی شود باعث آن شخص رجوی و مریم قجر و دیگر سران فرقه رجوی هستند که به همراه جیره خواران و همپالگی هایشان راه خروج برای این نگون بختها بسته اند و آنها را از همه امکانات محروم کرده اند تا از مرده آنها هم برای اهداف و امیال کثیف خودشان سوء استفاده کنند .
این آرزوی رجوی و مریم قجر که از اعضا اسیر هر روزِ هفته چند نفر به هر طریق ممکن کشته شوند تا آنها بتوانند در ویلاهای خود در اروپا و آمریکا به خوش گذرانی های خودشان با سس مبارزه ادامه بدهند و از این طریق برای ادامه حیات خفیف و خائنانه خودشان بهانه مبارزه را داشته باشند؛ اما سران فرقه باید این را بدانند اه و ناله پدردان و مادران و فرزندان اسیران فرقه رجوی دامن آنها را گرفته و خواهد گرفت و به هر شیادی هم دست بزنند آنها را از حکم خدا، تاریخ و طبیعت گریزی نیست و باید جواب جنایت هایشان را بدهند .