به گزارش
گروه وبگردي باشگاه خبرنگاران ؛ استاد و عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی گفت: رضایت از ازدواج نکردن یا ازدواج کردن در سن بسیار بالا مثل رضایت از کار نکردن یا حتی بیمار بودن است. خواهرها و برادرها به تنها دیدنش عادت کرده اند روز جمعه که تمام می شود و اتاقش دوباره پر از حجم تنهایی می شود ، تصویر لبخند خواهرش ملیحه و شوهرش، ذوق داداش امیر و زن داداش که دور دامادشان را گرم می گرفتند و حرص خوردن های آبجی سمیه که کتاب و دفتر مشق بچه هایش را همه جا با خودش می برد و شور و هیجان داداش مجید که هر هفته با یک برنامه مسافرت و طرح گردش های یک روزه دسته جمعی به خانه شان می آید جلوی چشمش نمایان می شود. شوخی خواهر و برادرها را که می گویند «بابابزرگ همیشه مجرد» با لبخند کوتاهی جواب می دهد ولی دیگر لذتی از این شوخی ها نصیبش نمی شود.انگار او هم دوست داشت سر سفره کنار همسرش باشد و گاهی با نگاه یا لبخندی یواشکی با هم حرفی رد و بدل کنند... دارد می فهمد رمز غبار آلودگی ته دلش را، حسرت می خورد و دریغ اشتباهی بزرگ را ....
ستون های بلند، محورهای کوتاه قصه این مرد تنها، شاید ماجرای همان 11 میلیون و 200 هزار جوان در شرف ازدواجی باشد که ستون نمودار سن ازدواجشان از محور عمودی در حال رد شدن است. هزار دغدغه ناگفته و هزار مسئله باریک تر از مو و هزار، هزارهای دیگر ... به کجا می رویم؟گفت وگویی کوتاه با دکتر جواد صالحی فدردی، روان شناس اجتماعی، استاد و عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد انجام داده ایم که حاصل آن را در ادامه می خوانید.
مواد لازم برای یک ازدواج مناسب صالحی، در توضیح دلایل مختلف خانوادگی، فرهنگی، اجتماعی و ... موثر بر افزایش سن ازدواج و مجرد ماندن جوانان می گوید: بیان همه دلایل نیازمند نشست های جدی با صاحب نظران و متخصصان و بحث از دیدگاه های مختلف علوم انسانی نظیر روان شناسی، جامعه شناسی، اقتصاد و سیاست است. در چنین مباحثی باید نمایندگان قشر جوان از زن و مرد و والدین نیز حضور داشته باشند تا در گفتمان ها بین فضای نظری و واقعیت های عینی آشتی برقرار شود.این روان شناس گفت: سن مناسب ازدواج از دیدگاه روان شناسی در فاصله 21 تا 28 سالگی است. در این محدوده سنی فرد باید آمادگی های لازم را برای جست وجوی همراه زندگی خود و قبول مسئولیت در قالب ازدواج پیدا کند.
استاد دانشگاه فردوسی بلوغ و پختگی عقلانی- عاطفی- هیجانی، رفتاری و اجتماعی را برای ازدواج لازم دانست و افزود: این سطح از بلوغ معمولا با بلوغ فکری و آمادگی های لازم برای تامین امکانات زندگی و عقل معاش نیز همراه است و فرد را برای پذیرش عاقلانه و مسئولانه همسر مناسب آماده می کند. وی با ضروری دانستن تفکر و احساسات مثبت نسبت به زندگی مشترک و شریک آینده زندگی ادامه داد: این احساسات بر پایه منطق و اخلاق فردی، جمعی و مولفه های فرهنگی شکل می گیرد. خود ارزشمندی، احساس اطمینان به خود، معیارهای اخلاقی و انسانی (نظیر اعتماد، وفاداری، راستگویی، ادب، مهارت های ارتباطی) از جمله شرایط ازدواج موفق محسوب می شود.
صالحی هم چنین به پژوهش های فراوانی اشاره کرد که نشان می دهد اعتقادات مذهبی راستین و دور از خرافات و وسواس های بی جا از مهم ترین عوامل احساس امنیت و آرامش در زندگی فردی و خانوادگی محسوب می شود. وی گفت: چنین سطح اعتقادی باید فرد را به راستی و درستی، مهر و گذشت، ثبات و اعتماد، وفاداری و امیدواری رهنمون کرده باشد و او را در برابر دشواری ها و فراز و نشیب های زندگی مستحکم و استوارتر کند. این روان شناس اجتماعی اظهار داشت: هر آن چه که در جریان آموزش و پرورش (تربیت) فردی، خانوادگی و یا اجتماعی به طور رسمی ( نظیر کتب درسی یا برنامه های دولتی) و یا غیر رسمی (نظیر فرهنگ، شبکه های اجتماعی، گروه دوستان) توانمندی ها و معیارهای یادشده را دچار آسیب کند، طبیعتا در به تاخیر و تعویق انداختن سن مناسب ازدواج نقش مهمی بازی خواهد کرد.
عبور از فرصتهای طلایی صالحی فدردی با بیان نقش جوانان در ساختن زندگی آینده خود ادامه داد: نوجوانان و جوانانی که فرصت های طلایی دوران رشد و تحصیل خود را صرف روابط هیجان مدار و مخفیانه می کنند و پسران و دخترانی که با چنین روابطی، روان پاک و دست نخورده خویش را آلوده می کنند اغلب در دامی که خویش در بافتن آن نقش اول را بازی کرده اند برای سالیان سال گرفتار می شوند. چنین روابطی همواره با دروغگویی، مخفی کاری، رقابت و حسادت، گناه و گاه آلوده به کلام و رفتار نامطلوب اخلاقی، فرهنگی و دینی همراه است؛ در چنین بستر آلوده ای انتظار شکوفایی احساسات و افکار سالم در قالب ازدواج موفق، امری محال به نظر می رسد.
بهانهگیری شخصیتهای ناپخته این مشاور خانواده گفت: بهانه های اقتصادی و بهانه های اجتماعی هر دو محصول ناپختگی های شخصیتی و رشدی است. خانواده، جامعه، دولت و از همه مهم تر خود فرد با تصمیمات هوشمندانه می توانند زمینه های سلامت و بلوغ همه جانبه جوانان را فراهم کنند و یا برعکس در دام غفلت ها و کوته بینی ها گرفتار شوند و هر یک دیگری را مقصر مشکلات بداند.این روان شناس اجتماعی افزود: وجود چنین رفتارها و رویکردهایی با شکوه و گلایه، سرمایه انسانی یک جامعه را در گیجی، گرفتاری و انواع بلایا نظیر روابط خارج از ازدواج، شکست های عشقی، بی هویتی، سوء مصرف مواد و طلاق رها می سازد.
چه مشکلی دارید؟ صالحی گفت: بنده شخصا تصمیم به ازدواج نکردن را نشانه وجود یک مشکل در نظام شخصیتی و روانی فرد می دانم مگر آن که به دلایل بسیار ویژه و خاص اصولا ازدواج کردن برای چنین فردی مقدور نباشد. اما رویکرد تربیتی رسمی و به خصوص غیررسمی جامعه و خانواده در این باره بسیار موثر است.وی در تبیین این نکته گفت: اقتصاد مهم و موثر است تا آن جا که بتوان از عهده معیشت اولیه برآمد؛ اما روحیه تلاش و شکست ناپذیری یک جوان بالغ با تفکر و مبانی شخصیتی سالم، نیرومندتر از هر چیز دیگری است. توصیه می کنم فیلم حوض نقاشی ساخته مازیار میری را ببینید تا منظور بنده را بهتر متوجه شوید.
رضایت با آسیب یا نارضایتی بی آسیب استاد دانشگاه در تبیین رضایت داشتن یا نداشتن جوانان از این شرایط گفت: مهم رضایت یا نارضایتی نیست. زمان های زیادی وجود دارد که افراد از چنین شرایطی رضایت دارند اما این رضایت مندی با آسیب هایی همراه است که بسیار بدتر از زمانی است که فرد از این شرایط مطلوب ناخرسند است.
حلقه را رها نکنید عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی با مهم دانستن وظیفه متولیان و مسئولان در مدیریت این مسئله افزود: متولیان یک جامعه باید مسئولیت خود را در این زمینه بپذیرند و به سوی کمیته های کارشناسی و تخصصی در برنامه ریزی های کوچک و بزرگ حرکت کنند و مهم ترین و بزرگ ترین بخش از انواع سرمایه های موجود را صرف تربیت انسانی و مهیا کردن شرایط چنین تربیتی کنند که در این میان «ازدواج سالم» تنها یک حلقه میانی در راه رشد و تعالی انسانی است.صالحی ادامه داد: این حلقه یک حلقه رها شده در فضا نیست بلکه حلقه ای است در زنجیره رشد یک انسان؛ زنجیره ای که در آن، هر حلقه باید در همنوایی و همسویی با حلقه های قبلی و بعدی خود باشد. بنابراین، رضایت از ازدواج نکردن یا ازدواج کردن در سن بسیار بالا مثل رضایت از کار نکردن یا حتی بیمار بودن است. این بینش یا محصول یک جهل مرکب است یا تسلیم و درماندگی فرد.
این همه آسیب... مشاور خانواده در بیان آسیب های این مسئله گفت: نگرش های رایج درباره روابط غیرعرفی پیش از ازدواج و ترس یا ناتوانی برای ازدواج در فاصله سنی طبیعی آن خود نوعی آسیب است. این خود نوعی بیماری است. بیماری از زاویه روان شناسی ازدواج و از زوایه اجتماعی آن. اما این بیماری خود سرچشمه بسیاری از آسیب های فردی، ارتباطی و اجتماعی دیگر است. ناامیدی و احساس تنهایی، سردرگمی و بی انگیزگی احساس خمودگی و اضطراب، بی اعتمادی به خانواده ها، به جامعه، به مسئولان، خشم های پنهان و آشکار و گاه تلاش هایی که برای غلبه غیراصولی بر این احساسات منفی می شود نظیر پناه بردن به مصرف مواد، شرکت در پارتی ها، خودنمایی، پرخاشگری و ...
گام برداریم... فاصلهها کم میشود محقق اجتماعی تاکید کرد: نیازمند یک تغییر نگرش در افراد و خانواده ها هستیم. شهروندان باید مسئولان لایق و شایسته را انتخاب کنند. مسئولان نیز نباید مهم ترین دردشان آمار و ارقام یا افتتاح ساختمان ها و پروژه های ناتمام باشد. بلکه دغدغه اصلی شان باید انسان ها باشند مسئولان باید در این راستا تلاش کنند که مادران و پدران برای فرزندان خود وقت پیدا کنند تا ساعتی را با کودک خود بازی کنند، آن ها را به پارک ببرند، از دین درس زندگی و انسانیت بیاموزند، به دیگران احترام بگذارند به آنان خدمت کنند و از مسلمان بودن و ایرانی بودن احساس شادمانی و سرافرازی کنند.
همه شب با تنی خسته اما روانی راضی و شاد از کار روزانه به منزل بیایند و منزل همان جای آرامشی باشد که بود و دو کلمه حرف عاشقی خالص و بی غل و غش. این ها خیال پردازی نیست شعر هم نیست؛ واقعیتی است که داریم روز به روز از آن فاصله می گیریم و مشکل ازدواج یک نشانه از این فاصله هاست.شما بگویید که سهم تان در کاستن از این فاصله ها چیست. شما. بله. خود شما.