به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگاران به نقل از المانيتور، موسويان با اشاره به تهديدات نظامي توخالي دولت آمريكا عليه كشورمان مي نويسد "سخنراني هاي مقامات دولت آمريكا مبني بر احتمال حمله نظامي عليه ايران غير كارآمد هستند. در تاريخ 3 مارس در جريان برگزاري نشست "آيپك" جو بايدن معاون رييس جمهور آمريكا ايران را تهديد كرد كه احتمال حمله نظامي عليه آن كشور وجود دارد. بايدن در راستاي خواسته هاي "بنيامين نتانياهو" نخست وزير رژيم صهيونيستي سخنراني كرد و خواستار جلوگيري از پيشرفت برنامه هسته اي جمهوري اسلامي ايران شد. در جريان ديدار "باراك اوباما" رييس جمهور آمريكا از سرزمين هاي اشغالي در ماه مارس نيز وي خطاب به خبرنگاران اظهار داشت "آمريكا به مشاوره نزديك خود با رژيم صهيونيستي براي تصميم گيري در مورد گام هاي بعدي ادامه خواهد داد. من تكرار مي كنم كه تمام گزينه ها بر روي ميز هستند. همچنين اخيرا نيز سناتورهاي آمريكايي با تصويب قطعنامه اي موسوم به "قطعنامه 65" تاكيد كردند كه آمريكا در صورت حمله نظامي احتمالي رژيم صهيونيستي عليه ايران مي بايستي از آن رژيم حمايت نمايد."
نويسنده با اشاره به خواسته هاي منطقي نمايندگان هسته اي كشورمان در جريان مذاكرات اخير هسته اي در آلماتي قزاقستان مي افزايد "در جريان مذاكرات هسته اي اخير نمايندگان جمهوري اسلامي ايران با نمايندگان كشورهاي عضو گروه 1+5 ، ايرانيان اظهار داشتند كه آنان نيز معتقد به لزوم شفافيت در برنامه هاي هسته اي هستند و در مقابل انتظار دارند كه قدرتهاي جهاني به حقوق اساسي جمهوري اسلامي ايران احترام بگذارند و حق غني سازي اورانيوم توسط ايران را برسميت شناسند و تحريم ها را لغو نمايند. واقعيت آنست، كه كشورهاي غربي نبايستي در مقابل چنين موضع گيري اي از جانب جمهوري اسلامي ايران با تهديد حمله احتمالي نظامي پاسخ دهند. تهديد نظامي ايران از سوي كشورهاي غربي تنها باعث مي شود موانعي بر سر راه ادامه مذاكرات هسته اي ايجاد شود."
وي در ادامه با اشاره به كوربيني مقامات غربي در مواضع خود نسبت به جمهوري اسلامي ايران مي افزايد "در اينجا دو نظريه وجود دارد كه مي توان با استفاده از آنها علت تهديد نظامي از سوي مقامات آمريكايي عليه ايران را توضيح داد. نخست آنكه آنان تصور مي كنند كه از اين طريق مي توانند در ديدگاه ايران نسبت به حق مسلم و قانوني خود در دستيابي به فناوري هسته اي تغيير ايجاد نمايند. با اين حال واقعيت آنست كه اين استراتژي به هيچ وجه كارآمد نيست و در آينده نيز كار نمي كند. مقامات جمهوري اسلامي ايران بارها گفته اند كه تحت شرايط "تهديد و اجبار" حاضر به هيچ گونه نرمشي در مواضع هسته اي خود نيستند. مقامات ايران بارها تكرار كرده اند كه از حق غني سازي اورانيوم دست برنخواهند داشت و در مقابل آمريكا تسليم نخواهند شد. ايرانيان مي دانند كه هرگونه نرمشي در مواضع هسته اي شان پيامدهاي ديگري را در پي خواهد داشت و دولت آمريكا در پي آن شروع به بهانه گيري هاي تازه اي در مورد مقوله حقوق بشر و غيره خواهد كرد."
موسويان با اشاره به بي تاثير بودن تحريم ها در عزم راسخ كشورمان در پيگيري برنامه هسته اي و ادامه پيشرفت ها در اين حوزه مي افزايد "تهديد به آغاز حمله نظامي عليه ايران از سوي كشورهاي غربي بي تاثير و ناكارآمد بوده است. ايران برنامه هسته اي صلح آميز خود را به حالت تعليق در نياورده است. كارشناسان نظامي در ايران نيز بر اين باورند كه آمريكا توان اقدام نظامي عليه ايران را ندارند . باور ايرانيان اين است که آمريكايي ها چنين اقدامي را انجام نخواهند داد چرا كه ايران مي تواند از روند حمل و نقل كشتي هاي نفتي در خليج فارس جلوگيري كرده و در اين مسير موانعي را ايجاد نمايد. در نتيجه اين اقدام قيمت جهاني نفت به طور ناگهاني و صعودي افزايش خواهد يافت و باعث خواهد شد تا نيروهاي نظامي آمريكايي تحت شرايط فشار اقتصادي وارد آمده بر دولت آمريكا از خليج فارس عقب نشيني نمايند. بنابراين شواهد نشان مي دهند كه زبان تهديد عليه ايران ناكارآمد و غير موثر است."
وي در ادامه مي افزايد "دومين نظريه اي كه مدعيان حمله نظامي احتمالي عليه ايران در آمريكا مطرح مي سازند مرتبط با اين موضوع است كه اين حمله مي تواند سبب شود تا آمريكا به اهداف خود دست يابد. اين نظر در حالي مطرح مي شود كه در تاريخ 13 سپتامبر سال 2012 ميلادي گزارشي تحت عنوان "وزن نفع و هزينه اقدام نظامي عليه ايران" منتشر شد كه امضاي بيش از 30 مقام ارشد دولت آمريكا و كارشناسان امنيتي آن كشور را به همراه داشت. اين مقامات از بخش هاي مختلف نظامي، سياسي و ديپلماتيك بودند. در ميان امضا كنندگان اين گزارش نام "چاك هيگل" وزير دفاع كنوني آمريكا نيز به چشم مي خورد. نكته قابل توجه در اين گزارش آن بود كه تهيه كنندگانش اذعان كرده بودند كه هيچ گونه حمله نظامي اي عليه تاسيسات هسته اي ايران نمي تواند به كلي برنامه هسته اي جمهوري اسلامي ايران را نابود سازد. در ادامه اين گزارش همچنين آمده بود در صورتيكه ايران مورد حمله قرار گيرد از پيمان منع گسترش سلاح هاي كشتار جمعي (ان پي تي) خارج خواهد شد و اين شكستي آشكار براي برنامه بازدارندگي دولت آمريكا خواهد بود."
موسويان با اين استدلال مي افزايد "به همين خاطر تهديد نظامي عليه ايران ناكارآمد است. در صورتيكه آمريكايي ها واقعا به دنبال راه حل ديپلماتيك با ايران هستند بايستي زبان و عمل شان را با هم هماهنگ سازند و رفتارهاي متناقض را كنار گذارند. همچنين، در صورتي كه آمريكايي قصد حمله نظامي عليه تاسيسات هسته اي ايران را داشته باشند نبايستي توانايي هاي ايران را دست كم بگيرند. در صورتي كه آمريكا به توان و قدرت جمهوري اسلامي ايران بي توجه باشد امكان ايجاد باتلاقي چون ويتنام و يا افغانستاني ديگر براي نيروهاي متجاوز آمريكايي وجود خواهد داشت. بعلاوه، تبعات چنين حمله اي براي دولت آمريكا بسيار بيش تر از پيامد هاي منفي حمله آمريكايي ها به افغانستان و عراق خواهد بود."
موسويان به گزارش اخير گروه "پروژه ايران" در مورد مذاكرات هسته اي كشورمان و توصيه نويسندگان اين گزارش اشاره مي كند و مي افزايد "در تاريخ 17 آوريل گزارشي از سوي گروه "پروژه ايران" تحت عنوان "گزينه هاي استراتژيك براي ايران: ايجاد توازن ميان فشار و ديپلماسي" منتشر شد. در اين گزارش مقامات پيشين امنيت ملي و مقامات نظامي و كارشناسان سياسي نظرات خود را در مورد ايجاد توازن ميان گزينه استراتژيك براي تعامل با ايران اعلام كرده بودند. در اين گزارش نتيجه گيري شده بود كه تاكنون بيش از 90 درصد از انرژي آمريكايي ها در مقوله مذاكرات هسته اي مصروف تحريم ها شده است و مقامات آمريكايي به كاربرد "ديپلماسي" در قبال برنامه هسته اي ايران بي توجه بوده اند. نويسندگان اين گزارش به مقامات آمريكايي توصيه كردند كه در پيشبرد مذاكرات هسته اي ايران نوعي توازن ايجاد نمايند. اين گزارش به مقامات دولت آمريكا توصيه كرده است كه بر سر مواردي كه جزو مسائل مشترك و مورد دغدغه دو طرف هستند از جمله افغانستان، عراق و سوريه با يكديگر تعامل نمايند. اين گزارش اذعان مي كند كه واقعيت آنست كه آمريكايي ها تاكنون واقعا وارد تعامل با ايران نشده اند."
موسويان با اشاره به شكست كشورهاي اروپايي در اعمال تحريم هاي ضد ايراني عليه بانكهاي كشورمان مي افزايد "پس از گذشت دو سال و نيم از تحريم هاي ضد ايراني، دادگاه اروپايي اخيرا دستور لغو تحريم هاي اعمال شده يك بانك ايراني را صادر كرد. اين تحريم ها از سوي اتحاديه اروپا تصويب و اجرا شده بودند. اين نخستين گامي است كه مي تواند به كاهش تنش ها بيانجامد و سبب شود تا راه حل ديپلماتيك به سرانجامي مثبت برسد. برداشتن گام مشابه از سوي آمريكا آسان ترين، سريع ترين و قانوني ترين گزينه ممكن براي آمريكايي هاست تا بتوانند اعتماد ايرانيان را بسوي خود جلب نمايند.