سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

يادداشت/ به بهانه فقدان سید جلال یحیی‌زاده؛

نماينده‌اي با موتور "ياماها 80" الگوي عملي ساده‌زيستي

اينجا خانه‌ نماينده مردم خوب ميبد و تفت است و مردم نجيب و بي‌رياي ميبد و تفت بايد هم اينگونه نماينده‌اي داشته باشند؛ هنوز به در و ديوار ساده و قديمي اتاق نشيمن خيره مانده‌اي كه ويلاهاي مجلل و آسمان‌خراش‌هاي برخي از مسئولان در نظرت مجسم مي‌شود و وقتي كه ماكسيما و الگانس برخي را با موتور ياماهاي 80 دم در خانه‌ي سيد در كنار هم مي‌گذاري كه با هم جور باشند، هيچ سنخيتي بين آنها نمي‌يابي.

به گزارش گروه سياسي باشگاه خبرنگاران؛ خداداد ابراهیمی طي يادداشتي به ابعادي از زندگي و ويژگي‌هاي "حجت‌السلام سيد جلال يحيي‌زاده" نماينده مردم تفت و ميبد پرداخته که در ادامه آمده است:
 
«از خود مي‌پرسي كه اصلا ميبد يزد كجا و ايلام كجا؟! انگیزه‌ای قوی و معنوی ترا به نوشتن اين مطلب وا داشته و آن اينكه سيد جلال مدت‌ها در ايلام خدمت كرده و در كسوت يك روحاني با‌نشاط و فرزانه خدمتگزار  مردم ايلام بوده است و بعد به خود نهيب مي‌زني كه مردان خدا در هر جايي كه باشند بايد به سراغشان رفت و از زندگي‌شان نوشت شايد سرمشقي براي ساير نماينده‌ها باشد، نمایندگانی که فریفته‌ی زر و زور و و انتصاب انساب و سرگرم خدمت گزاری به برادر و ایل و طایفه شده اند.

تسویه حساب های شخصی را در اولویت قرار می دهند و به حساب رقبای خود می رسندو با «حاسبوا قبل ان تحاسبوا » بیگانه‌اند، و صدای مردم بی صدا نیستند.  نمایندگانی که شعارهای انتخاباتی و سالوسی‌ها و چرب زبانی ها و پیشینه سیاسی و فرهنگی و هنری شان با هنر آفرینی و نقشه های مادی و دنیایی امروزیشان صد سال نوری فاصله دارد.آنان که ازراه زیاده خواهی و افزون طلبی ، به « الهکم التکاثر»  گرفتارمی شوند .شايد سخن گفتن از سید جلال الگويي باشد براي مردم كه در انتخابات فردي را از جنس خود ، ساده وصميمي و مردمي برگزينند.
 
از كنار مردمان ساده و صميمي ميبد كه مي‌گذري از كنار كوچه‌هاي باريك و ديوار‌هاي گلي با صفاي محلات ميبد كه عبور مي‌كني در محله فيروزآباد و در انتهاي كوچه‌اي بن‌بست به خانه‌اي کوچک و ساده مي‌رسي كه بوي عطر گل محمدي اش آسمان شهر را بغل كرده است و تو بي‌اختيار از صميم جان صلواتي مي‌فرستي هنوز داخل منزل كوچك نشده‌اي كه ديدن يك موتورسيكلت ياماهاي 80 تمام ذهنت را به خود مشغول مي‌كند. به منزل كه وارد مي‌شوي سيد‌ي با تبسم‌هاي زلالش به استقبالت مي‌آيد. و كمي بعد آرامشي سيال و معنوي فضا را آگنده مي‌كند  حرف‌هاي خودماني كه آغاز مي‌شود . واژه‌هايي برجسته‌تر به گوش مي‌خورد . «مجلس» ، «انرژي هسته‌اي» ،‌«قانون» ،‌«لايحه‌» و «عشق به مردم»  
تازه مي‌فهمي كه اينجا كجاست . تازه به ياد مي‌آوري كه اينجا خانه‌ي يك نماينده‌ي مجلس است.

اينجا خانه‌ي نماينده مردم خوب ميبد و تفت  است و مردم نجيب و بي‌رياي ميبد و تفت بايد هم اينگونه نماينده‌اي داشته باشند . هنوز به در و ديوار ساده و قديمي اتاق نشيمن خيره مانده‌اي كه ويلاهاي مجلل و آسمان‌خراش‌هاي برخي از مسئولان در نظرت مجسم مي‌شود . و وقتي كه ماكسيما و الگانس برخي را  با موتور ياماهاي 80 دم در خانه‌ي سيد  در كنار هم مي‌گذاري كه با هم جور باشند ، هيچ سنخيتي بين آنها نمي‌يابي.

« سيد جلال» با پوسترهايي كوچك و معمولي و كمترين هزينه در انتخابات حضور داشته‌است برعكس برخي از مديران پروازي ، وی از تهران با اتوبوس و قطار به حوزه‌ي انتخابيه سفر مي‌كند و با موتور سيكلت ياماهاي 80 خود به ديدار مردم مي رود. « سيد جلال» قاب عكس شهيد «رضا يحيي‌زاده» و دلش را در كوچه‌هاي خاكي ميبد جا گذاشته است و خود در يك حجره در حوزه علميه تهران دوران نمايندگي را سپري مي‌كند.  

از زندگي ساده و صميمي «سيد جلال» حيرت زده‌ مي‌شوي و با خود مي‌انديشي كه در زمين هم قطعه‌اي از بهشت پيدا مي‌شود ، آنجا كه رنگ خدا دارد گرم صحبت با سید جلال هستی و محو حرف‌هاي آسماني‌اش ،هرگز از او دل نمي‌كنی مي‌خواهي با او وداع كني كه صميمانه مي‌گويد : 

- من در زندگي با دو نفر پيمان اخوت بسته‌ام يكي از اين دو نفر رادمردي شريف از فرزندان ايلام شهيد پرور ( شریفی راد) است.  
از پيچ و خم كوه‌هاي گلي و صميمي ميبد كه خارج مي‌شوي در مي‌يابي كه هنوز تصويري در ذهنت رسوب كرده است ؛
‌يك خانه‌ي گلي ، يك موتور ‌ياماهاي 80 و يك جلال آل مردم .

 از خود مي‌پرسي كه اصلا ميبد يزد كجا و ايلام كجا؟!. انگیزه ای قوی و معنوی ترا به نوشتن اين مطلب وا داشته و آن اينكه سيد جلال مدت‌ها در ايلام خدمت كرده و در كسوت يك روحاني با‌نشاط و فرزانه خدمتگزار  مردم ايلام بوده است و بعد به خود نهيب مي‌زني كه مردان خدا در هر جايي كه باشند بايد به سراغشان رفت و از زندگي‌شان نوشت شايد سرمشقي براي ساير نماينده‌ها باشد، نمایندگانی که فریفته ی زر و زور و و انتصاب انساب و سرگرم خدمت گزاری به برادر و ایل و طایفه شده اند. تسویه حساب ها ی شخصی را در اولویت قرار می دهند و به حساب رقبای خود می رسندو با «حاسبوا قبل ان تحاسبوا » بیگانه اند ، و صدای مردم بی صدا نیستند. نمایندگانی که شعارهای انتخاباتی و سالوسی ها و چرب زبانی ها و پیشینه سیاسی و فرهنگی و هنری شان با هنر آفرینی و نقشه های مادی و دنیایی امروزیشان صد سال نوری فاصله دارد.آنان که ازراه زیاده خواهی و افزون طلبی ، به « الهکم التکاثر »  گرفتارمی شوند .شايد سخن گفتن از سید جلال الگويي باشد براي مردم كه در انتخابات فردي را از جنس خود ، ساده وصميمي و مردمي برگزينند.
 
حجت اسلام والمسلمين سيدجلال يحيي‌زاده در سال 1339 هجري شمسي همزمان با سوم شعبان المعظم خجسته سالروز ميلاد با سعادت سرور آزادگان جهان حضرت اباعبدالله الحسين(عليه‌السلام) در خانواده‌اي مذهبي در شهرستان ميبد چشم به جهان گشود .پدرش آقا سيد محمود ، همواره به امر تعليم و تربيت فرزند خود اهتمام ويژه داشت و علاوه بر آموزش قرآن و احكام در پرورش سجاياي اخلاقي و آداب پسنديده او همت گمارد.

وی بر حسب تكليف و امر پدر بزرگوارشان جهت تحصيل علوم اسلامي راهي حوزه‌ي علميه يزد و پس از گذشت يك سال رهسپار حوزه‌ي علميه قم گرديد و طي اين مدت به ترتيب از محضر اساتيد معظم حوزه و آيات عظام شيخ محمد ابراهيم اعرافي ، شيخ علي پناه اشتهاردي ، موسوي تهراني ، ستوده ، پاياني ،‌جوادي آملي ، سيد علي محقق داماد ، سيد مصطفي محقق داماد ، حسن زاده آملي و مراجع عظام تقليد ناصر مكارم شيرازي ، شيخ جواد تبريزي ، فاضل لنكراني و وحيد خراساني استفاده و به زيور دانش علوم مقدماتي و ادبيات عرب ،معاني و بيان ، منطق و فلسفه ،‌كلام و تفسير و فقه و اصول ‌با رتبه‌هاي ممتاز ،‌آراسته گرديد. هشت سال تلاش علمي در دروس خارج فقه (علاوه بر طي دوره‌هاي مقدماتي و سطح) مدارج علمي ايشان را به درجه‌اي رسانيده كه بر حسب مدارك دانشگاهي فراتر از دوره دكترا محسوب مي‌گردد .

همچنين با حضور مستمر در دروس اخلاق مربيان كامل و اساتيد فاضل حوزه‌ي علميه قم نظير آيت الله مشكيني و آيت‌الله مظاهري همراه با كوشش و تلاش و جهاد بانفس ، كمالات انساني را ملكه نفس خويش گردانيد. در اين دوره بر حسب مقتضيات زمان و با صلاحديد و معرفي اساتيد ،‌ به جمع معدود شركت كنندگان گزينش شده در دروس جديد مانند اقتصاد ،‌جامعه شناسي ، علوم سياسي و تاريخ و كلام كه توسط چهره‌هاي ارزشمند انقلاب اسلامي نظير مقام معظم رهبري ، شهيد دكتر بهشتي ، شهيد دكتر باهنر ، شهيد حسن آيت و آيت‌الله هاشمي رفسنجاني و ... ارائه مي‌گرديد ، پيوست ودر اين علوم نيز در حد كفايت تبحر يافت تا جايي كه درجمع انديشمندان جوان وطلاب فاضل حوزه ي علميه قم به مرد علم و عمل و دين و سياست شهره گرديد.

 يحيي‌زاده از بدو شروع تحصيل در حوزه‌ي علميه قم با انديشه‌هاي ديني و سياسي امام راحل (ره) آشنا و با علما و طلاب مبارز حوزه‌ مرتبط و در خدمت انقلاب اسلامي قرار گرفت . در روشنگري طلاب جوان و تبيين انديشه‌ها و افكار انقلابيون نهضت اسلامي نقش ارزنده‌اي داشته و سازماندهي قيام خونين 19 دي ماه پنجاه و هفت قم شركت داشته و در صفوف اول اين راهپيمايي تاريخي تامرزشهادت پيش رفت و از آن پس نيز در خدمت به گسترش انقلاب اسلامي سر از پا نمي‌شناخت.

با پيروزي انقلاب اسلامي پيوسته درهمه جا حاضر و چون سربازي فداكار درتمام صحنه‌هاي دفاع از كيان جمهوري اسلامي جانفشاني نمود . حضور مخلصانه و بي‌ريا در ميدان‌هاي جنگ تحميلي (12نوبت) و شركت در چند عمليات غرور آفرين سپاه اسلام نظير عمليات محرم ، كربلاي 5 و ... كارنامه او را در دفاع بي‌شائبه از نظام اسلامي و مام عزيز ميهن ،‌درخشان مي‌سازد . علاوه بر تصدي مسئوليت‌هاي اساسي و حياتي در امور فرهنگي و اجتماعي حوزه علميه ، همواره افتخار تدريس و تحقيق و تربيت طلاب را وجهه‌ي همت خويش قرار داده و مهمترين وظفيه‌ي خود راجهاد علمي وتشكيل حلقه‌هاي درس ومباحثه دانسته و در اين راه از پركارترين طلاب حوزه علميه محسوب مي‌گردد.با رحلت عالم رباني حضرت آيت الله اعرافي (ره) بنابه توصيه و تكليف بزرگان ،به شهرستان ميبد آمده و به عنوان مسئول دفتر امام جمعه به‌مدت چهار سال به خدمتگزاري مردم مشغول گرديد و علاوه برآن درهمان زمان مسئوليت تأسيس حوزه‌ي علميه خواهران و فعالتر نمودن حوزه‌ي برادران را نيز مي‌پذيرد و پس از چندي به دليل گسترش حوزه‌هاي فوق و در جهت غنا بخشيدن به امور آموزشي و توسعه اين دو مركز علمي و تحقيقاتي ،‌ضمن پذيرش مديريت هر دو حوزه به طور تمام وقت و شبانه روزي به كار مشغول مي‌شود و درهر حال لحظه‌اي از خدمت به مردم خوب اين شهر غافل نگشته تاجايي كه خانه گلين او چون بيت اجداد طاهرينش پناهگاه ومحل رجوع مرم بوده و مي‌باشد.

 مسئوليت امور دفتر امام جمعه محترم و تصدي حوزه‌ها و روحيه‌ي خدمتگزاري و مردمداري ، ايشان را يكي از آگاه‌ترين افراد نسبت به نياز‌ها و خواسته‌هاي مردم و بصير به امور و نارسائيها و كاستي‌هاي منطقه نموده است و پذيرش نامزدي نمايندگي مجلس را نيز در راستاي همين خبرگي وآگاهي از نيازهاي مردم اين حوزه‌ي انتخابيه مي‌داند . بر اين اساس و بنابر اصرار دوستان وعلاقه‌مندان در ششمين دوره انتخابات مجلس شوراي اسلامي داوطلب گرديد و در يك رقابت نزديك وفشرده و علي‌رغم بعضي بي‌مهري‌ها ،‌با كسب حدود هفده هزار رأي ، با اختلاف اندكي از راهيابي به مجلس شوراي اسلامي بازماند.

اما همچنان مصمم و پرتلاش و شادابتر از گذشته در سنگرهاي علم و عمل و ديانت وسياست به خدمت مردم ادامه داد و بالاخره در انتخابات هفتم مجلس با اكثريت آراء به عنوان نماينده شايسته ميبد برگزيده شد و مردم  میبد و تفت بر سه دوره  نمایندگی شایسته‌اش صحه گذاشتند.

زنده‌یاد یحیی‌زاده بامداد 15 اسفند سال گذشته به علت سکته مغزی در بیمارستان فیروزگر تهران بستری شده بود و هفته گذشته دعوت حق را لبیک گفت؛ روحش شاد و قرین رحمت الهی باد.»
انتهاي پيام/
برچسب ها: یحی زاده ، میبد ، تفت
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۶
در انتظار بررسی: ۱
مرتضی
۱۵:۳۷ ۲۴ فروردين ۱۳۹۲
روحش شاد
Behzad
۱۵:۳۲ ۲۴ فروردين ۱۳۹۲
خدا رحمتش کند. فاتحه مع الصلوات
گناهکار
۱۱:۵۲ ۲۴ فروردين ۱۳۹۲
خوشا به سعادتت سید
ما رو هم شفاعتی کن
ناشناس
۱۰:۳۷ ۲۴ فروردين ۱۳۹۲
جایگاه و شخصیت افراد را باید قبل از اینکه آنها را از دست دهیم قدر بدانیم.خدا رحمت کند ایشان و امثال ایشان را.
ناشناس
۱۰:۳۵ ۲۴ فروردين ۱۳۹۲
جایگاه و شخصیت افراد را باید قبل از اینکه آنها را از دست دهیم قدر بدانیم.خدا رحمت کند ایشان و امثال ایشان را.
علی
۰۸:۴۰ ۲۴ فروردين ۱۳۹۲
خوش به حال کسانی که هنوز هم بویی از مردانگی در وجودشان پیدا می شود به مقتدای خود علی بن ابیطالب امیر قلبها اقتدا می کنند