سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

احمد ميراحسان در گفتگو با باشگاه خبرنگاران:

مستند "ده نمكي" را خواهم ساخت/"ده نمكي" در آثارش در مقابل جريانات صاحب سرمايه موضع مي گيرد

داوری بر روی آثار "ده نمکی" بر اساس الگوهای مختلف صورت می‌گیرد و همچنین قضاوت بر روی فیلم "رسوایی" بیشتر بر اساس داوری در مورد فیلمساز آن پیش می‌رود که این مورد امروزه در نقد یک فیلم مورد پسند نیست.

احمد میر احسان منتقد سینما در گفتگو با خبرنگار حوزه سینما باشگاه خبرنگاران در خصوص فیلم سینمایی "رسوایی" ساخته "ده نمکی" گفت: بیشتر از یک سال روی یک پروژه مستند براساس فیلم های "ده نمکی" و شخصیت وی کار کردم. اگر چه این فیلم مستند هنوز کلید نخورده، ولی اندیشیدن به "ده نمکی" و آثارش برای من مسئله ی تازه ای نبود و من همواره از منظر سینما و انسان شناسی بر روی کارهای وی نقد نوشته ام.
وی افزود: داوری بر روی آثار "ده نمکی" بر اساس الگوهای مختلف صورت می گیرد و همچنین قضاوت بر روی فیلم "رسوایی" بیشتر بر اساس داوری در مورد فیلمساز آن پیش می رود که این مورد امروزه در نقد یک فیلم مورد پسند نیست.
"میر احسان " ادامه داد: تمام قضاوت های انجام شده در مورد آثار "ده نمکی" بر روی خود مولف اثر، پیشینه ی اعتقادی اش، کنش سیاسی و سابقه ی او در عرصه ی انقلاب، فرهنگ و روزنامه نگاری صورت می پذیرد و این موضوع علاوه بر همه ی اینها به حاصل عملکرد و حضورش در جریان های مختلف و فعالیتش از دوره ی آيت الله هاشمی رفسنجانی ختم می شود.
این منتقد تصریح کرد: "رسوایی" از این زاویه مورد داوری قرار می گیرد که یکی از مبناهای آن نقد نظام سیاسی جمهوری اسلامی است و او را متهم به سینمایی رانت خوار و مورد حمایت حکومت می دانند.
"میر احسان" بیان کرد: استعدادهای "ده نمکی" و اسناد، مدارک موجود برای پشتیبانی از او در سینما کمتر مورد بررسی قرار می گیرد و با پررنگ تر بودن منظر سیاسی به نوعی سبب ایجاد حساسیت علیه سینمایی او می شود.
وی عنوان کرد: در این دیدگاه نه تنها "ده نمکی" بلکه جملگی فیلمسازان بعد از انقلاب اسلامی گاه از آن منظر که متعلق به جناح و دیدگاهی هستند با محکوم شدن از منظر سیاسی مورد نقد قرار می گیرند و گاهی با بی انصافی و با بی توجهی به کارشان متهم به بی استعدادی می شوند.
"میر احسان" ادامه داد: منتقدان سینمای مذهبی در سینمای ایران خود نگرشی دینی، اخلاقی و ایدئولوژیک فیلمساز مورد قبول آن ها نیست و حساسیت پیدا کردن به آنها دچار پیش داوری در نقد می شوند.
وی اظهار داشت: فیلمسازانی از قبیل "ده نمکی" جایگاه فکریشان به عنوان یک فیلمساز مسلمان و نقادانه بودن آن مورد توجه قرار نمی گیرد و همین مسئله که آن ها پرورش یافته در بطن انقلاب اسلامی و نهادهای مرتبط آن هستند مورد نقد قرار می گیرد. این افراد در صورت خلق شاهکار نیز از پیش محکوم هستند.
وی در ادامه افزود: تنها اتهام افرادی مثل "ده نمکی" به وجود آوردن فضا توسط حکومت برای آنهاست و این مسئله که با پول مردم وی به تجربه و آزمایش می پردازد و بالاخره هم فیلمساز در نیامده است به عنوان یکی از دیدگاه های حاکم در این سینما است.
"میر احسان" بیان کرد: به نظر من شاید این منتقدان در مورد این موضوع که فیلمسازان جوان این امکانات را مثل این گونه افراد برای کشیده شدن به مرحله فیلمسازی نداشته و با ممیزی هایی روبرو شده اند، محق باشند ولی داوریشان در ارتباط با توانایی این آدم ها و تفاوت این افراد و آنچه که محصول این سینماست عادلانه نیست.
این منتقد تصریح کرد: درباره همین موضوعات نیز می توان نشان داد که در آمریکا نیز بسیاری از فیلمسازانی که به عنوان استادان بزرگ نما مطرح هستند به شکلی مورد حمایت و حتی هماهنگ با نظام اعتقادی آنها بوده اند و نقد فنی در برخی مواقع در باره ی "رسوایی " ریشه در این واقعیت دارد.
وی اظهار داشت: گروهی از منتقدان افرادی شبیه ده نمکی مثل "میر کریمي" و "حاتمی کیا" را مستثنی را می دانند و این یک برخورد سیاسی است.
میر احسان افزود: عده ای دیگر درباره ی "رسوایی " نقد را از اینجا شروع می کنند که این فیلم به عنوان یک فیلم فارسی عامه پسند و مبتذل، طبقات فرودست مردم را به خود جلب می کند و گروه دیگری می کوشند تا ساختار سینمایی "ده نمکی" را با قواعد و اصول سینمایی بسنجند و یک عده نیز با ارزش قائل شدن برای متن، متکی به نقد ساختاری فیلم هستند و بدون پیش داوری این فیلم را در چهارچوب قواعد و از منظر انسان شناسی و پس زمینه ی تاریخی، اجتماعی مورد بررسی قرار می دهند و محتوا و ساختار را از هم منفک نمی کنند و نگاه به این دو منظر را ضروری می دانند.
وی عنوان کرد: به نظر من گروه اول در سینمای دولتی نگاهی سطحی دارند و در شرایط واقعی و اجتناب ناپذیر انقلاب و خود پیشینه ی سینمای انقلاب و نقش دولت را از زمان مشروطه تا به امروز در رابطه با سینما را نادیده می انگارند.
"میر احسان" اظهار داشت: قبل از انقلاب در بطن انقلاب اسلامی شرایطی حاکم بوده که فیلمسازانی که جایگاهی برای ساخت اثر نداشته اند؛ ولی باید آثار آنها را با خودنگرشی و چهارچوب های فیلم سنجید.

وي ادامه داد: سينماي "ده نمکي" به دو دسته ي سينماي مستند و سينماي داستاني بلند تقسيم مي شود و در هر دو سينماي او دغدغه هاي شديد اجتماعي و سياسي به عنوان انسان درگير چالش و مضامين دوران خود وجود دارد و او با زاويه‌ي خود به اين چالش‌ها نگاه مي‌کند.
ميراحسان بيان کرد: ما حق داريم با  زاويه‌ي "ده نمک"ي به عنوان فيلمساز موافق و يا مخالف باشيم اما نمي توانيم به وي ساختن فيلمي را براساس تفکر موردپسند خودمان حکم کنيم پس تنها راه باقي مانده نگاه به درست عمل کردن در فيلمسازي اوست.
وي تصريح کرد: پيشنيه‌ي "رسوايي" را بايد در آثار مستند يا مقالات و نوشته‌هاي ده نمکي جستجو کرد و در واقع او جايگاه يک فرد طرفدار طبقات فردوست و عدالت را برگزيده و در برابر جريانات صاحب سرمايه و نظام طبقاتي جامعه موضع دارد.
وي عنوان کرد: موضع خود ده نمکي که موضع يک جوان برآمده از فضاي انقلاب اسلامي است اولين نکته اي است که بايد در رابطه با فيلم رسوايي و پيشنه ي او در کار و تفکر ده نمکي مورد توجه قرار گيرد.

این منتقد اظهار داشت: بعد از همه ی این موارد حال باید این فیلم را نقد کرد که این اثر آیا در حقیقت مشکلات و معضلات اجتماعی را به دوش فرد می اندازد به طور مثال حاجی بازاری دروغگو که دین را دستاویز منافع خودش قرار می دهد و به عنوان یک انسان نفاق پیشه با دیدی عمیق ساختارهای اجتماعی را مورد بررسی قرار می دهد.

وی ادامه داد: به نظر من "ده نمکی" از همان "اخراجی ها" در ارتباط با شکستن یکسری تابوهای جعلی که به وسیله ی قدرت در جامعه به وجود آمده است به نقد پایه می پردازد و همواره همه ی امتیازدهی هایی که در حوزه انقلاب اسلامی شکل گرفته و همه ی عواملی که باعث شده توده های بسیار وسیع مردم را دچار نارضایتی کرده مورد نقد قرار می دهد.

وی افزود: در "رسوایی" نیز با این دغدغه از نظر شماتیک روبرو می شویم که عوامل اجتماعی احساس عواl بوده و آنچه که باعث گمراهی فرد در جامعه می شود ریشه در مناسبات پیچیده تری مبتنی بر سوء استفاده از مکنت ها و ایدئولوژی هاست که این دیده نگرشی منتقدانه به حساب می آید.

وی بیان کرد: اولین ویژگی این فیلم، گرایش داشتن به تصویری از اسلام به عنوان اسلامی خالص، ژرف، باطنی و حقیقت خواه در برابر اسلام مورد استفاده واقع شده است در این داستان الگوهایی که "ده نمکی" پیشنهاد می کند بر گرفته از افرادی چون دولابی، امام خميني و سيدعلي قاضي است و به هر حال داستان ها و حکايت‌هايي که در ارتباط با اين شاخه از اسلام معرفت‌آموز در جامعه‌ي ما رواج دارد لايه‌ي دوم فيلم است.

ميراحسان اظهار داشت: دو شخصيت اصلي فيلم ميرزا روحاني که اکبر عبدي نقش آن را ايفا مي‌کرد نماد اسلام مذکور است و در برابر آن شريفي نيا اسلام منافقانه و سودجويانه و زراندوز را نمايندگي مي‌کند.

اين منتقد ادامه داد: توده‌هاي موجود در اين فيلم با داشتن موقعيتي جالب داراي قضاوت هايي عجولانه و اکثراً انسان هاي دنباله‌رويي هستند که با داشتن فطرتي پاک مورد استفاده واقع مي شوند و در صورت داشتن يک رهبري درست با توجه به تأثيرپذيري انسان ها به راه درست هدايت مي‌شوند و در صورت اثبات حقيقت به آن روي مي‌آورند.

ميراحسان بيان کرد: اين مفاهيم در عين حال با بيان چالش هاي دروني ديني ما آنها را دربرمي گيرد و به عنوان يک قصه هدايتگر است گرچه ظهور حضرت امام خميني به الگوي از دين داري و مرجعيت گره خورده و با عرفان و تزکيه‌ي نفس به اين جايگاه رسيده اما بعد از انقلاب سوءاستفاده هايي از اين موضع مورد نفع قرار گرفت همه مي‌دانيم که ارتباط با قدرت در بسياري از مواقع اين پديده را به وجود مي‌آورد که دينداري با رياکاري آلوده شود و در جامعه‌ي ما نيز همينطور بوده است.

وي افزود: در صدر اسلام هم منافقان  حق، نقش وحشتناکي را در تحريف حقايق دين داشته‌اند و جامعه از اين منظر دچار سردرگمي شده است از نظر من لايه‌هاي اجتماعي، انسان‌شناسي و عرفاني فيلم رسوايي محتوايي را بيان مي‌کند که دغدغه‌هاي ده نمکي در عرصه‌ي يک دين، نجات بخشي است ولي اين ايده از نظر روشن فکري لائيک هم از سوي دينداراني که خودشان جز رياکاران جامعه محسوب مي شوند مورد حمله قرار مي گيرد.

وي ادامه داد: کساني که اين فيلم را نمي‌پسندند خودشان را در فيلم مي‌بينند و بخش ديگر نيز از زاويه‌ي شريعت به دين نگاه مي‌کنند و آن را امري فاسد مي‌دانند که هنرپيشه‌اي با کفش قرمز و ماتيک پررنگ ديده مي شود ولي سينما به عنوان پديده‌اي مدرن طبيعتاً ناگريز به استفاده از چنين شيوه‌هايي است.

ميراحسان تصريح کرد: در اين چهارچوب و محدوديت که سينما در آن پديدار شده است بسياري از دينداران موقعيت الناز شاکردوست را قبول نمي‌کنند و اداي او براي درام حرام مي‌دانند.

" میر احسان " افزود: خود این موضوع یک چالش جدیدی در سینما و حوزه ی دینی به وجود می آورد و از زاویه ی دیگر بدون این فضا که میلیون ها دختر توانایی تحت تأثیر قرار گرفتن از این فیلم را دارند این امکان فراهم نمی شود.

وی ادامه داد: از نظر ساختاری فیلم "رسوایی" با کنار نهادن الگوی مفرح اقتصادی سه گانه ی اخراجی ها نشان داد که در متن سینمایی درآماتیک اجتماعی فیلمسازانی هستند که می توانند نظر بسیاری از مردم را به خود جلب کنند زیرا این فیلم بازتابی از ر وانشناسی عمومی و انسان شناسی جامعه ی ایران است.

"میر احسان" اظهار داشت: بسیاری از مردم ایران مسلمان هستند و در عین حال این مسلمان ها از اینکه دین ملعبه قدرت و هوای نفس قرار گیرد ناراضی اند و ما توانایی سر پوش گذاشتن بر معضلات اجتماعی خود را نداریم زیرا این کار فساد است.

وی عنوان کرد: در این مقطع تاریخی " رسوایی " پیشنهاد کننده ی یک شکل پاکیزه ی دین است در برابر اشکالی که از دین مورد استفاده قرار می گیرد./ي2

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.