به گزارش
خبرنگار اجتماعي باشگاه خبرنگاران؛ تمام تنهايي ام را با خدا قسمت کرده؛انگار چارهاي نيست وقتي از روزگار زخم ميخوري. ديگر نمي تواني خودت باشي. آسمان سياهترين و تلخترين ابرهايش را بالاي سرت چتر ميکند. ديگر حتي نميخواهي در تنهاترين تنهايي هايت خدا باشد. ديگر کوه عظمتي ندارد. آسمان آبي نيست، جنگل سبز نيست و ماه سفيد نيست.
ديگر حتي نمي تواني عشق را با نفرت جابجا کني طوري از اين زخم به خود ميپيچي که همه گمان ميکنند ميرقصي. ديگر اصولت را تنهاييهايت افصا ميکند ووجودت را تنهايي ها ميخورند تا تمام شوي.
به گفته ابراهيمي مقدم روانشناس، شخص تنها به رغم حضور ديگران در اطراف خود و برقراري ارتباط دائمي و منظم با آنها از لحاظ عاطفي احساس تنهايي ميکند.
وي گفت: تنهايي از نوع عاطفي صرفا با دوست يابي زائل نميگردد بلکه به صميميت محبت ودوست داشتن نياز دارد. در کنار گلها، خار نشسته، در کنار تنهايي، خدا با اينکه سه حرف بيشتر ندارد اما براي پر کردن تنهايي ها حرف ندارد. از اين که تنها شويم هراسي نيست، امان از اينکه تنهايي حس ششم ما شود. به گفته رحماني عدم بهره برداري از مهارتهاي اجتماعي لازم، کمبود عزت نفس، ادراک نادرست ديگران، مشکلات رفتاري، اجتماعي، شغلي همچون بحرانهاي اقتصادي در ايجاد احساس تنهايي موثر است.
وي ادامه داد: امروزه با وجود وسايل ارتباط جمعي گسترده و پيشرفتهاي تکنولوژي به خصوص در حوزه ارتباطات صرفاً به خاطر مجازي بودن اين وسايل افراد جامعه بيش از پيش احساس تنهايي ميکنند.
گفتني است لحظه گشايش اولين پلکهايمان به سوي دنيا، احساس غربت نکرديم با آنکه تنها بوديم چون خدا بود آن هنگام که پلکهايمان را براي ابد ميبنديم باز هم کسي نيست جز خدا. بين اين آمدن و رفتن ها اگر هم تنهايي هست باور کنيم که در کنار تنهايي هايمان خدا نشسته .
تنهايي همزاد هر آدمي است حتي بزرگترين آدم ها و مشهورترين ما، با آن بيگانه نيستند چه بسا به دنبال آن معناي واقعي زندگي را چشيده و گوهر وجود خود را در اين صدف جستجو کرده اند.
تنها بايد دل به دريا سپرد..../جم
گزارش از زينب مرادي