به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگارانبه نقل از المانيتور ؛ نويسنده با اذعان به تاثير "بيداري اسلامي" بر تقويت روابط ميان جمهوري اسلامي ايران و مصر مي افزايد "پس از انقلاب مصر در ژانويه سال 2011 ميلادي، ماهيت روابط ايران و مصر تا حد زيادي تغيير يافت. برخلاف دوران "حسني مبارك" كه روابط ايران و مصر به گرمي امروز نبود، مصر جديد در پي افزايش روابط حسنه خود با جمهوري اسلامي ايران در سطح همكاري هاي منطقه اي است و حل مشكلات موجود در خاورميانه از طريق مشاركت دو جانبه است."
نويسنده در ادامه به قدرت منطقه اي جمهوري اسلامي ايران و مصر اشاره مي كند و مي افزايد "ايران و مصر موقعيت منحصر به فردي در جغرافياي سياسي منطقه دارند. هر دو داراي پيشينه فرهنگي و تاريخي مشتركي هستند و هويت ملي غني اي را دارا مي باشند. اين مسئله براي دو كشور مشروعيت بزرگي را فراهم نموده كه سبب مي شود تا دو كشور بتوانند رهبري منطقه اي را در منطقه خاورميانه بر عهده گيرند."
وي در ادامه به نقش مهم ايران و مصر در منطقه اذعان مي كند و مي افزايد "دو كشور نقش مهمي را در معادلات سياسي و امنيتي در منطقه ايفا مي نمايند. هر بازيگري در منطقه در نهايت به ايران و مصر براي افزايش تاثيرگذاري خود در منطقه نياز دارد. براي مثال روسيه براي افزايش نفوذ خود در خاورميانه به جمهوري اسلامي ايران نياز دارد." وي در ادامه با اذعان به نقش مهم باورهاي "مذهبي" دو ملت ايران و مصر مي افزايد "ايران و مصر داراي باورهاي ايدئولوژيك و مذهبي مهمي نيز هستند. مي توان ايران را قطب شيعيان جهان به حساب آورد و در كنار آن جمعيت "اخوان المسلمين" در مصر نيز منبع اصلي جريان هاي "سني" منطقه بوده است."
نويسنده به علل عدم ارتباط گرم و صميمانه ايران و مصر در دوران ديكتاتورهاي پيشين از جمله "حسني مبارك" ديكتاتور مخلوع مصر اشاره مي كند و مي افزايد "به سه دليل عمده در زمان زمامداري "انور سادات" و "حسني مبارك" ارتباط ميان جمهوري اسلامي ايران و كشور مصر كاهش يافت. دليل اول آنكه ايران داراي ايدئولوژي اي اسلامي بود در حاليكه زمامداران پيشين مصر باور مذهبي نداشتند. دليل دوم آنكه، نقش مصر در منطقه در دوران زمامداري حكام خودكامه پيشين در منطقه كاهش چشمگيري يافت و به همين خاطر مصر در آن زمان به ايران به چشم يك رقيب و نه يك دوست مي نگريست. دليل سوم آنكه، دولت مصر در دوران زمامداري سادات و مبارك همكاري امنيتي و نظامي شديدي با كشورهاي غربي و رژيم صهيونيستي داشت. كشور مصر در آن زمان توسط دستگاه امنيتي اداره مي شد و بسياري از جريانات اسلامي توسط حكومت سركوب مي شدند."
نويسنده با اذعان به پيروزي اسلامگرايان در مصر مي افزايد "با اين حال وضعيت در مصر پس از وقوع انقلاب در آن كشور كه در حقيقت ادامه روند "بيداري اسلامي" بود بسوي اسلام گرايي حركت نمود و "مذهب" به عاملي كليدي در عرصه سياسي آن كشور تبديل شد. همچنين در عرصه سياست خارجي مصر نيز تغيير و تحولات مهمي ايجاد شد. آن كشور ديگر متحد سنتي آمريكا و رژيم صهيونيستي نيست. مصر بسوي سياست خارجي مستقلي حركت مي كند. امروز "محمد مرسي" سعي دارد تا مصر را در جايگاه يك قدرت منطقه اي قرار دهد. بنابراين با ايجاد شرايط جديد روابط ايران و مصر وارد مرحله جديدي شده و تقويت شده است. از ديدگاه هر دو كشور گسترش روابط دو جانبه به نفع ثبات منطقه خواهد بود. ايران و مصر هر دو در مورد "بحران سوريه" نيز خواهان حل مسالمت آميز آن بحران هستند و هردو كشور مخالف با مداخله خارجي در امور سوريه هستند."
نويسنده با اذعان به نقش كليدي جمهوري اسلامي ايران در منطقه مي نويسد "ايران يك قدرت مسلط منطقه اي در خاورميانه است. در منطقه مهمي كه افغانستان، عراق و خليج فارس در آنجا واقع شده اند. همچنين ايران به درياي خزر نيز متصل است كه خود مسير ابي ارتباطي با كشورهاي همسايه مي باشد. به همين خاطر ايران در حفظ امنيت انرژي در منطقه نقش مهمي را بازي مي كند. در مقابل كشور مصر نيز يك قدرت منطقه اي است و در غرب خاورميانه واقع شده است. مصر مسيري براي اتصال شمال و مركز قاره آفريقا و جنوب مديترانه به يكديگر است. مصر به كانال سوئز و درياي سرخ راه دارد. ايران مي تواند از كانال سوئز براي دسترسي به مديترانه و افزايش جايگاه منطقه اي خود استفاده نمايد."
نويسنده در ادامه به منافع استراتژيك مشترك ايران و مصر اشاره مي كند و مي افزايد "ايران و مصر منافع استراتژيك مشتركي در خلع سلاح هسته اي شدن تمامي کشورها در خاورميانه دارند. مصر و ايران هر دو مخالف بروز جنگ هاي داخلي هستند. به همين خاطر هر دو كشور در صدد افزايش روابط تجاري و مبادلاتي دو طرفه هستند. مصر و ايران براي سرمايه گذاري اي 5 ميليارد دلاري با يكديگر به توافق رسيده اند كه خود باعث ايجاد بيش از 6 هزار شغل خواهد شد."
نويسنده با اذعان به روابط حسنه دو كشور و نبود اختلافات قابل توجه دو جانبه مي افزايد "دو كشور به خوبي بر برخي از اختلافات في مابين فائق آمده اند و شكاف ايدئولوژيك قابل توجهي ميان ايران و مصر وجود ندارد. با گسترش روابط دو جانبه ميان جمهوري اسلامي ايران و مصر توازن قوا در منطقه خاورميانه برقرار مي شود. تقويت روابط دو جانبه مي تواند از ايجاد تفرقه بيشتر در خاورميانه جلوگيري نمايد. افزايش همكاري دو جانبه بر پايه عقلانيت مي تواند به نفع هر دو كشور باشد. اين مسئله مي تواند باعث شود تا مشكلات منطقه اي راحت تر از گذشته حل شوند."