به گزارش باشگاه خبرنگاران به نقل از روابط عمومي نمایش «درباره اِل اِی»؛ اين نمايش به کارگردانی بهزاد مرتضوی و نوشتهی امیر رضا طلاچیان که از 21 بهمن اجرای خود را در تماشاخانه «پارین» آغاز کرده است تا جمعه به روی صحنه خواهد رفت.به همین بهانه با امیر رضا طلاچیان"نویسنده ی این اثر گفتگویی انجام دادیم.
«دربارهی اِلاِی» اولین کار جدی و حرفهای طلاچیان در زمینهی نمایشنامهنویسی است که به گفته ایشان تجربهای موفقیتآمیز بوده و علاوه بر اجرای صحنه و بازخوردهای بسیار مثبت ، در «جشنوارهی نمایشنامهخوانی پارین» هم به عنوان یکی از نمایشنامههای برگزیده انتخاب شد و قرار است به زودی توسط نشر افراز منتشر شود.
طلاچیان در آخرین روزهای اجرا از نگارش این نمایشنامه میگوید: نگارش این متن ابتدا از سوی بهزاد مرتضوی به امید سهرابی پیشنهاد شد که امید بنا به دلایل شخصی و کاری یا هر چه که خود بهتر میداند، این پیشنهاد را نپذیرفت ولی چون میدانست بهزاد مرتضوی کارگردانی عملگرا است که کار را حتماً روی صحنه خواهد برد، این فرصت را سخاوتمندانه در اختیار من قرار داد تا برای اولین بار نمایشنامهنویسی حرفهای را تجربه کنم. البته بهزاد مرتضوی هم که شناختی از من نداشت، به واسطهی اعتمادش به امید سهرابی، به من اعتماد کرد و نگارش متن را به من سپرد. بسیار خوشحالم که در آخر هم از نتیجهی کار و نمایشنامهی نهایی بسیار راضی و خرسند مینمود.
این نویسنده پیرامون وفاداری به داستان پزشکزاد، نگارش وخلق شخصیتها اظهار داشت :
این نمایشنامه قرار بود اقتباسی از «خانوادهی نیکاختر» اثر ایرج پزشکزاد باشد. کتاب را که خواندم، خط اصلی قصه به نظرم جالب آمد ولی این را هم متوجه شدم که نوع روایت و همچنین جهانبینی داستان اصلی از ذهنیت من بسیار دور است. بنابراین تصمیم به برداشتی آزاد گرفتم تا بتوانم از همان پیرنگ، داستانی نو از نگاهی متفاوت خلق کنم. اتفاقی که برای شخصیتهای نمایش هم افتاد همین بود؛ شخصیتهایی از همان گِل ولی متفاوت که تقابلشان هم با هم متفاوت است. در داستان اصلی اگر شخصیتها از منظری با هم تقابل یا هماوردی میکنند، در این برداشت آزاد تقابلشان از منظری دیگر است. کلاً کنش آدمها متفاوت است با آدمهای داستان اصلی. بخواهم بهتر بگویم، داستان اصلی برای من قصهی جالبی بود ولی این قصه برای آدمهایی اتفاق میافتاد که من نمیشناختمشان. حالا نمایشنامه همان قصه است برای آدمهایی که من میشناسم و میفهمم. بالطبع پایان قصه هم دچار سرنوشتی دیگرگون است زیرا که آدمهای نمایشنامه آدمهای دیگری بودند که لزوماً همان سرنوشت را در قصهای مشابه پیدا نمیکنند.
طلاچیان در ادامه با اشاره به اجرای عمومی و تفاوت اجرا با ذهنیت نویسنده گفت : دربارهی اجرای عمومی به چند دلیل ترجیح میدهم صحبتی نکنم. یکی اینکه الان نمایش اجرا شده و صحبت دربارهی آن دیگر کمکی به اجرای آن نخواهد کرد. دیگر آنکه به هر حال هیچگاه تضمینی نیست که کارگردانها مطابق با ذهنیت نویسنده نمایش را اجرا کنند مگر اینکه خود نویسنده در مقام کارگردان به اجرای نمایشنامهاش اقدام کند. البته در مورد نویسندهی زنده میتوان از نظرات نویسنده – قبل از نهایی شدن تمرینها برای اجرا - استفاده کرد که خب ظاهراً این امری مرسوم به حساب نمیآید. ظاهراً آنچه مرسوم است این است که با بسیاری از نویسندگان زنده مانند نویسندگان درگذشته (بلاتشبیه همچون شکسپیر فقید) برخورد میشود؛ یعنی همانقدر که الان از شکسپیر (باز هم بلاتشبیه) در مورد اجرای آثارش نظر میپرسند، از ما نویسندگان زنده و موجود هم میپرسند؛ و چه بهتر از این؟ اگر در نوشتار به گرد پای استاد معظم نمیرسیم ولی در عوض احساس مقامی مشابه میکنیم؛ خدا خیرشان دهد!
نویسنده "درباره ی ال ای " در پایان ضمن تشکر از یازیگران این نمایش گفت : با آنکه این کار برای اکثرشان اولین تجربهی حرفهای صحنه به حساب میآمد، آنچه از آنها خواسته شده بود را به بهترین نحو و با تمام توان انجام دادند و شور و اشتیاقشان جبرانی بود بر بسیاری از کاستیها. همچنین سپاس از امید سهرابی که همواره سخاوتنمدانه هر آنچه از ادبیات و ادبیات نمایشی میداند به عنوان دوست، برادر و مشاور در اختیار من قرار میدهد. در آخر هر کسی که از صفر تا صد نگارش تا اجرای نمایش به نحوی در این کار سهیم بودهاند، دست همه را به گرمی میفشارم.
شایان ذکر است حمید احمدی، شادی اسد پور ،لاچین دربندی ، پریسا قاسمی راد،بهزاد مرتضوی و راد پور جبار در این نمایش بازی میکنند.
طراح وکارگردان:بهزاد مرتضوی ، دستیار کارگردان: تورج لقمانیپور، گریم: افسانه قلیزاده ، طراحی و انتخاب لباس: بهاره مرتضوی ، تهیه کننده: پویا نعمت الهی، انتخاب افکت و موسیقی: حمید احمدی ، مسئول فنی: مهران زاغری، دستیار تهیه و فیلمبردار پشت صحنه : سپیده حاتمی ، عکس : سارا ساسانی ، روابط عمومی:منصوره بسمل
مكان: ولي عصر، بعد از پارك وي، خيابان شهيد فلاحي(زعفرانيه)، نبش خيابان بغدادي، موزه زمان، تماشاخانه پارين .