به گزارش خبرنگار
سیاست خارجی باشگاه خبرنگاران جنگ محدود نبردی مسلحانه بوده که هدفی محدودتر از انهدام کامل دشمن و تسلیم بیقید و شرط آن دارد.
جنگ محدود (Limited war) ممکن است توسط عوامل قدرت تخریبی طرفهای درگیر، وسعت میدان جنگ و یا جایگزینی ملاحظات سیاسی بهجای استراتژی نظامی، به تنهایی و یا در اثر ترکیب دو یا چند عامل مذکور تجدید شود.
اشکال متصور جنگ محدود را میتوان در برخوردهای میان قدرتهای هستهای که در آن هیچیک از طرفین، نه تسلیحات کشتار جمعی خود را به کار میبرند و نه مراکز جمعیت طرف دیگر را مورد حمله قرار میدهند، مشاهده كرد.
همچنین برخوردهای میان کشورهای کوچک مورد حمایت مستقیم یا غیرمستقیم قدرتهای هستهای که در یک حوزه جغرافیایی محدود و بدون استفاده از تسلیحات هستهای یا اتمی انجام و اقدامات نظامی که توسط یک قدرت هستهای علیه یک کشور کوچک بدون مداخله قدرتهای بزرگ دیگر صورت پذیرد از موارد دیگر جنگهای محدود است.
اما میتوان به قیامهای داخلی علیه یک قدرت استعماری و یا یک حکومت مستمر که در آن طرفین از سلاحهای متعارف بهره میجویند و کمک دریافت میکنند هم اشاره کرد.
اقدامات جمعی که از سوی واحدهای پلیس یک سازمان بینالمللی به منظور جلوگیری از تصرف اراضی یا نیل به اهداف سیاسی انجام میپذیرد و امکان نظری جنگهای هستهای که قدرتهای بزرگ در آن تنها تسلیحات اتمی تاکتیکی را علیه اهداف صرفا نظامی مورد استفاده قرار میدهند، از حالات دیگر جنگهای محدود هستند.
توسعه تسلیحات هستهای و دیگر سلاحهای کشتار جمعی توسط قدرتهای بزرگ، آنان را در مسیر تامین بقای خود به محدود نگهداشتن جنگ به لحاظ هدف و شدت و تلاش در جهت حل و فصل سیاسی اختلافات وادار نموده است.
مفهوم جنگ محدود در عصر هستهای در خلال جنگ کره در سالهای 1953-190 پدید آمد که طي آن نه نیروهای آمریکایی و نه چین کمونیست، پایگاههای عمده یکدیگر را به ترتیب در ژاپن و منچوری، مورد تهاجم قرار ندادند.
در جنگ ویتنام طی دهه 1960 ایالات متحده، اتحاد شوروی و چین کمونیست، در تلاش برای تاثیرگذاری بر نتیجه نبرد، دست به مداخله زدند اما در عین حال هر یک به درجات گوناگون کوشیدند تا از گسترش دامنه نبرد به سطح جنگ تمام عیار ممانعت کنند.
در یک جنگ محدود از آنجا که مساعی هر یک از طرفین در جهت بهکارگیری نیروی بیشتر با اقدامات متقابل طرف دیگر خنثی میشود، پیروزی به مفهوم سنتی آن برای هیچ یک از طرفین محتمل نیست.
اما در صورتیکه یکی از طرفین متمایل به قبول شکست نباشد، درگیری تا حدی گسترده خواهد شد که هر دو طرف درخواهند یافت که اعمال نیروی بیشتر، یحتمل به تبادل مرگآور آتش هستهای خواهد انجامید و باید گفت مطالعات نظری بسیاری در باب ماهیت و کارآمدی جنگ محدود انجام شده است و از نمونههای جنگهای محدود میتوان به تعرض شوروی به افغانستان و جنگ محدود آرژانتین با انگلستان که از آوریل تا ژوئن 1982 بر سر مسئله حاکمیت بر جزایر مالویناس که توسط انگليسيها فالكلندز ناميده ميشود، اشاره کرد.
انتهاي پيام/