به گزارش
گروه وبگردي باشگاه خبرنگاران ؛ هویت بت‌منی كه این اواخر توجه عموم را به خود معطوف نموده بود آشكار شد.
پس از این كه مردی با لباس مبدل بت‌من سارقی را به اداره پلیس ترافالگار شهر بردفورد انگلستان تحویل داد، شایعات زیادی را بر سر زبان‌ها انداخت.
تصاویر دوربین مداربسته به منظور ردیابی این ابرقهرمان مخفی توسط پلیس به انظار عمومی در آمدند.
تصاویر نشان دهنده مردی است شنل‌پوش با یك دست كامل لباس ابرقهرمان خفاشی، از كمربند گرفته تا دست‌كش و آرم روی سینه‌اش كه در كنار مردی با یك سوییشرت كلاه‌هود دار قرمز رنگ ایستاده است.
حال پلیس یورك‌شایر غربی فاش كرده است كه مرد دستگیر شده به دست بت‌من ما، یكی از دوستان این مجرم بوده است كه متهم به سرقت و كلاهبرداری است.
این مظنون قرار است در ۸ مارس به اتهام حمل اموال مسروقه و جرائم مرتبط با كلاهبرداری در دادگاه حاضر شود.
یك مغازه‌دار نیز شهادت داده بود كه احتمالا چند روز قبل از وقوع این ماجرا كه در ساعات اولیه ۲۵ فوریه اتفاق افتاد، او لباس بت‌من را به این شخص فروخته باشد.
كاترین ساتكلیف كه در فروشگاه كیرك‌گیت یك مغازه شوخی دارد به رادیو بی‌بی‌سی گفت یكی از مشتریانش را به خاطر می‌آورد كه به جای لباس‌های بت‌من نسل جدید كه در شوالیه تاریك نشان داده شد، لباس دهه ۶۰ را سفارش داده بوده است.
او گفت كه شاید سالی بتواند یك عدد از این لباس‌های قدیمی بفروشد.
خانم ساتكلیف گفت: «خریدار من آدم قوی جثه‌ای بود و وقتی تصاویر دوربین مداربسته را دیدم فكر كردم كه هم جثه همان مشتری من باشد.»
«آن موقع حسابی سرم شلوغ بود. لباس را از قفسه در آوردم و جلویش گرفتم. بلافاصله گفت: «اوه، آره. خوب چیزیه.» و بعد به سرعت برق و باد غیبش زد.»
«بیست و چند ساله بود، موهای قهوه‌ای تیره داشت با كمی ته‌ریش و پسر خوش‌قیافه‌ای هم بود.»
او گفت كه پسرك با كارت اعتباری پرداخت كرده است پس این خانم نام این شخص را می‌داند اما از گفتن آن امتناع می‌نماید.
اما ساعاتی پیش بت‌من پرده از حقیقت برداشت. استن ووربی ۳۹ ساله، به دیلی‌تلگراف گفت كه او شوالیه تاریكی بوده است. ووربی یك پیك فست‌فود چینی است و گفت كه او دوست قدیمیش دنی فرین ۲۷ ساله را پس از بازگشت از یك مسابقه در استادیوم ویمبلی كه در آن لباس مبدل پوشیده بوده است به مقامات تحویل داده است.
در استادیو بودم كه دوستم تلفنی از من خواست او را به بازداشتگاه پلیس بندازم. اما من در لندن بودم.
گفتم به محض اینكه برگردم این كار را خواهم كرد. ساعت ۱:۳۰ بود كه دنی را با مینی‌بوس به آنجا رساندم.
وقتی به ایستگاه پلیس رسیدم نگاه های عجیبی به من می‌كردند. یكی از پلیس‌ها به منائم بپردازم. جر نگاه كرد و زد زیر خنده.
من به او گفتم كه شایسته یك مدال هستم نه خنده.
او افزود: «این كار یك شوخی بود. طی هفته با دنی صحبت كردم بلكه سر عقلش بیاورم. دیگر تحمل این كه همیشه پلیس‌ها برای پرسیدن محل اختفای او آرامشم را به هم بزنند سخت شده بود.»
دنی دوست خوب من است و او را ۱۵ سال است كه می‌شناسم. كه می‌داند؟ شاید بعدها هم به مبارزه با جرایم بپردازم.
بت‌من شخصیتی داستانی است كه از سال ۱۹۳۹ تا كنون به مبارزه با جرائم در شهر گاتهام می‌پردازد.
در داستان واقعی، شخصیت دوم او میلیاردری بشردوست است كه تصمیم گرفته است پس از به قتل رسیدن پدر و مادرش، زندگیش را وقف مبارزه با جرم و جنایت نماید.