سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

من يك پيامبرم!!

باور دارم كه ما مادران چونان پيامبراني هستيم كه رسالتش بازي و آموزش است به امتي بازيگوش و شيطان و كنجكاو. دنيا را مادرانه و پيامبرانه بايد به اين امت بشناسانيم.

به گزارش  گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران،به نقل از وبلاگ قاصدک بارون؛
مي شد بهش بگويم با پشتي بازي نكن.

مي شد بهش بگويم وقتي نماز مي خوانم هي با چادرم بازي نكن.

مي شد بهش بگويم فنر تخت خواب خراب مي شود. روي آن نپر.

مي شد بهش بگويم هي چراغ آباژور را روشن و خاموش نكن. مي سوزد.

مي شد بهش بگويم دستمال كاغذي ها را پاره پاره نكن. لي لي لي لي نكن. آن را مثل نقلي كه سر عروس مي پاشند، روي سرت نريز.

مي شد بهش بگويم شمشيرت را اين ور و آن ور نزن. ديوار خراب مي شود. شمشيرت مي شكند.

مي شد بهش بگويم لباسهايت را هي از توي كمد درنياور و بيرون نريز.
مي شد اما نگفتم. گفتم ها. اما ديدم كيفي هست توي اين كار كه نمي شود ازش گذشت. براي همين هم ديگر نگفتم. گذاشتم لاي لباسهاي ريخته شده كف زمين بغلتد و بخندد. گذاشتم قدرت بازويش را از روي ميزان گچي كه وقتِ شمشير بازي از ديوار مي ريزد بسنجد. گذاشتم حس دامادي بكند زير آن خرده دستمال كاغذي ها. گذاشتم رابطه ي علت و معلولي روشن شدن آباژور بعد از پيچاندن دكمه را خودش بفهمد. گذاشتم وقتي دستمال كاغدي هاي رول تمام مي شود، مغز مقوايي لوله اي اش را بردارد و باهاش شيپور و دوربين و خرطوم و ... درست كند. گذاشتم روسري هاي من بشود دم گربه اي اش، يا شنل زوروييي اش. گذاشتم كتابهاي كتابخانه را بردارد و به جاي مهره هاي دومينو از آن استفاده كند. گذاشتم وقتي روي تخت خواب مي پرد حس كند قدّش بلندتر شده.

من گذاشتم او توي اين خانه بخندد.

به كسي نگو ولي يكي از دعاهاي من سر سجاده همين است كه از خدا بخواهم صبوري ام را براي بازي كردن با بچه زياد كند. كه يكوقت نكن نكن راه نيندازم. يكوقت خسته نشوم از اينهمه به هم ريختگي. دعا كرده ام كه از بازي بچه ها شاد شوم نه ناراحت. و حوصله ام براي بازي با بچه ها تمام نشود.

اين دعا براي مادران كم صبر و حوصله اي چون من سخت برآورده مي شود اما آن لحظات نادري هم كه برآورده مي شود، براي ما يك دنياست.

بچه ها در قحطي بازي هاي خانگي گير افتاده اند. اسباب بازي ها هيچ هيجاني را در كودك نمي آفرينند. و اسباب خانه براي بچه ها جالب ترند. خلاقيت آفرين ترند. اين را بايد كرد جزو باور مادران. باور دارم-درست يا غلط- كه آن دنيا از مادراني كه براي بچه هايشان وقت نگذاشته اند مي پرسند پس چه كرديد؟ مي پرسند چرا؟

باور دارم كه ما مادران چونان پيامبراني هستيم كه رسالتش بازي و آموزش است به امتي بازيگوش و شيطان و كنجكاو. دنيا را مادرانه و پيامبرانه بايد به اين امت بشناسانيم.

برچسب ها: پیامبر ، مادر ، نماز
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۱
يك مادر
۱۴:۳۹ ۱۳ اسفند ۱۳۹۱
خيلي خوب بود باعث شد يادم بيفته كه دخترم فقط 1 سالشه و كمتر خسته بشم