سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

اراک/

نگاهی بر چگونگی شروع نقاشی قهوه خانه ای

نقاشی موسوم به قهوه خانه بر خلاف جریانهای آکادمیک و نگارگری جدید در خارج از حوزه هنر رسمی رشد کرد. این نوع نقاشی بر اساس سنتهای هنر مردمی و دینی و با اثر پذیری از طبیعت نگاری مرسوم آن زمان به دست هنرمندانی مکتب ندیده پدید می آید و بارزترین جلوه هایش را در عصر پهلوی مینمایاند.

به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران اراک ،علاقه به نشستن در قهوه خانه چیزی نیست که مربوط به امروز باشد. ممکن نیست پای صحبت قدیمی تر ها بنشینید و از تجربیات قهوه خانه ای آنها در سالهای کودکی و نوجوانی نشنوید. پرده خوانی ها و نقالیها و حتی گاهی شبیه خوانی ها در قهوه خانه جایگاه خاص داشته اند اما قهوه خانه محدود به جایی برای شنیدن نقل و نقالی نماند.

در کتاب (تاریخ اجتماعی تهران در قرن سیزدهم) اثر جعفر شهری به مکانی به نام سفره خانه اشاره ای نشده است.اما در تعریف قهوه خانه آمده است: قهوه خانه یکی از تفریگاههای مردم تهران بود، محلی که همه گروه افراد را به طرف خود کشیده و برای هر دسته تفریحات و سرگرمی‌های مخصوصشان را فراهم مینمودند. در قهوه خانه های قدیم نقاشی ها یک روایت را از آغاز تا پایان دنبال میکرد که عموما نقل افسانه های قومی و شرح پهلوانانی قهرمانی ملی بود.

شاهنامه خمصه و غزلهای حافظ مایه تصاویر بود.در خلال چند قرن گذشته انواع نقاشی ملهم از فرهنگ روستایی به موازات هنر رسمی و درباری رشد می کرده اند اما نقاشی موسوم به قهوه خانه جریانی متفاوت و متاخر است. اینگونه نقاشی که آمال و علایق ملی، اعتقادات مذهبی و روح فرهنگ خاص لایه ‌های میانی جامعه شهری را باز میتابد .

پدیده ای جدیدتر از سایر قالبهای نقاشی عامیانه چون پرده کشی ، دیوارنگاری بقاع متبرکه نقاشی پشت شیشه با مضمون مذهبی و جز اینها بود. رویین پاکباز. نقاش ایران از دیروز تا امروز، تهران انتشارات سیمین و زرین، ۱۳۸۳، ص ۲۰۱ نقاش مذهبی نگاری را باید شامل دوگونه دانست نخست مذهبی نگاری در حد کتابت که پیشینه آن به دوران گذشته بر میگردد .در سده پانزدهم / نهم کتاب معراج نامه معروف ایغوری تالیف شد که تصاویری از معراج حضرت پیامبر اکرم (ص) در آن کار شده بود و البته شاید پیش از آن هم کتابی بوده باشد.

در سده شانزدهم/ دهم کتاب قصص الانبیاء توسط اسحق بن ابراهیم بن منصور بن خلف نیشابوری تالیف شد که دارای تصاویری از پیامبران از حضرت آدم (ع) تا حضرت محمد (ص) و چند تن از خلفا است. نقاشیهای مذهبی قاسم علی نقاش معاصر بهزاد که هم اکنون در موزه نقاشی مذهبی بر پارچه و دیوار اطلاق میشود.

هر چند ممکن است امروز مدرکی از آثار دوره ی شاه اسماعیل بر جای نمانده باشد اما بی تردید باید آن آثار را سرآغاز مذهبی نگاری دانست که خود بخش مهمی از نقاشی قهوه خانه است. البته یک نکته فراموش نگردد که این مراسم با صفویه بنیان نگرفت بلکه در دوره صفویه احیا گردید و رونقی دوباره یافت.

زیرا ما خوب میدانیم که از زمان دیالمه تا دوران سلجوقی هم اینگونه مراسم به اشکال مختلف در دهه محرم انجام میشده است. مثلا به روایت کتاب قصص این مراسم در زمان عضدالدوله دیلمی نیمه دوم سده دهم / چهارم آغاز گردید. در دوره صفوی پرده نگاری مذهبی به سرعت جای خود را در مراسم عزاداری سیدالشهدا (ع) باز کرد.

اما زمانی چند نمی گذرد که رویای چنین تجربه پرباری را بر پیشانی و دیوار حسینه ها و تکایا میبینیم و بر تن کاشیهای رنگارنگ انگاری که از بیم نابودی و فراموشی است که نقاشان و کاشیکاران همت به برپایی چنین صحنه های مهیج و گویا میکنند. همچنین باید یادآور شویم که مذهبی نگاری چه بر پارچه و چه بر دیوار در زمان صفویه حتی در میان مسیحیان نیز به شدت رواج داشته است.

نقاشان این مکتب از میان اصناف برخاسته بودند (غالبا حرفه دیگری چون کاشی سازی، گچبری، نقاشی ساختمان و غیره داشت) و بنا به ایمان وعلاقه خود و از طریق تجربی فن پرده نگاری رنگ روغنی را آموخته بود. او اسلوبها و وسایل بیانی متداول را بر حسب سلیه و روش خاص خود به کار میگرفت .

هدفش صراحت و سادگی بیان، و اثر گذاری هر چه بیشتر بر مخاطب بود. از همین رو غالبا در پرده اش نام اشخاص را در کنار تصویرشان مینوشت، شخصیت اصلی را بزرگتر از اشخاص فرعی نشان میداد و یا از قراردادهای تصویری معینی برای تاکید بر جنبه های مثبت یا منفی شخصیتها استفاده میکرد ولی پایبندی به روایتگری هیچگاه او را خیالپردازی و تمثیل سازی باز نمیداشت اگر چه کمابیش شگردهای برجسته نمایی و ژرفنمایی را به کار میبرد صحنه‌ها را با شیوه و اسلوبی آزاد و بدون رجوع مستقیم به مدل به تصویر میکشید.

رویین پاکباز، نقاشی ایران از دیروز تا امروز، تهران، انتشارات سیمین وزرین، ۱۳۸۳، ص ۲۰۱ نقاشی قهوه خانه ای در دور اخیر توسط استادانی چون مدبر و قوللر آغاسی شکل گرفت. ایندو را می توان از جمله هنرمندان مدرنی دانست که در این حوزه بسیار موفق عمل کرده‌اند.اینان شاگردانی چون فتح الله قوللر حسین همدانی حسن اسماعیل زاده (چلیپا) و عباس بلوکی فر را پروراندند که راه آنها را ادامه دادند.

زنده یاد استاد حسین قوللر آغاسی (نقاش باشی) مرشد و پیشکوست همه نقاشان قهوه خانه ای و بدعت گذار مکتب این هنر سنتی و اصیل ایرانی نقاشی قهوه خانه ای بود.نقاشان قهوه خانه ای توانستند شگفتی های پهلوانان حماسه ملی را در نهاد طرح و رنگ جای دهند و به تصویر روح پهلوانی به شیوه وسلیقه فردوسی نزدیک شوند.

شاهنامه معجزه ای است که شگفتی‌های نیروی انسانهای برتر را به ساده ترین و رساترین بیانی توصیف میکند و غیر ممکنها را ممکن مینمایاند. مردم ایران در هر دوره قهرمانان ملی خود را آنطور که میخواستند میپذیرفتند و کارها و رسالتهای آنها را متناسب با وضع و حال زمانه خود وصف میکردند .

به همین خاطر نقاشان در هر دوره نقش اساطیر را بر اساس برداشت جامعه نقش میزدند. اگر چه هنرمند در هنگام کار روی یک نقاشی قهوه خانه ای از اصول و شیوه های هنر آکادمیک بهره نمیبرد اما از پیچیدگیها و تکنیکهای خاصی استفاده میکند که ارزش هنری خاصی دارد.

نقاشی قهوه خانه ای از دیدگاه های متفاوتی حایز اهمیت است این نقاشی مانند گنجیه کاملی از ویژگیهای مردم شناسی ، اسطوره شناسی، و… ایران شناسی در یک مقطع تاریخی است./س

برچسب ها: نقاشی ، قهوه خانه ، اراک
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.