سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

هر شب با قرآن/بارداری و روزه سکوت مریم(س)

بر آنیم تا در این مجال، قطعاتی کوتاه و بلند از کتاب وحی را با نگاهی به انعکاس آن در ادب پارسی، پیشکش طالبان حق و جوینگان حقیقت کنیم تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.

مجله شبانه باشگاه خبرنگاران،
آیه 21- 26 سوره مریم

قَالَ كَذَلِكِ قَالَ رَبُّكِ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ وَلِنَجْعَلَهُ آيَةً لِلنَّاسِ وَرَحْمَةً مِّنَّا وَكَانَ أَمْرًا مَّقْضِيًّا ﴿۲۱﴾ فَحَمَلَتْهُ فَانتَبَذَتْ بِهِ مَكَانًا قَصِيًّا ﴿۲۲﴾ فَأَجَاءهَا الْمَخَاضُ إِلَى جِذْعِ النَّخْلَةِ قَالَتْ يَا لَيْتَنِي مِتُّ قَبْلَ هَذَا وَكُنتُ نَسْيًا مَّنسِيًّا ﴿۲۳﴾ فَنَادَاهَا مِن تَحْتِهَا أَلَّا تَحْزَنِي قَدْ جَعَلَ رَبُّكِ تَحْتَكِ سَرِيًّا ﴿۲۴﴾ وَ هُزِّي إِلَيْكِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُسَاقِطْ عَلَيْكِ رُطَبًا جَنِيًّا ﴿۲۵﴾ فَكُلِي وَ اشْرَبِي وَ قَرِّي عَيْنًا فَإِمَّا تَرَيِنَّ مِنَ الْبَشَرِ أَحَدًا فَقُولِي إِنِّي نَذَرْتُ لِلرَّحْمَنِ صَوْمًا فَلَنْ أُكَلِّمَ الْيَوْمَ إِنسِيًّا ﴿۲۶﴾

گفت [فرمان] چنين است پروردگار تو گفته كه آن بر من آسان است و تا او را نشانه‏اى براى مردم و رحمتى از جانب خويش قرار دهيم و [اين] دستورى قطعى بود (۲۱) پس [مريم] به او [=عيسى] آبستن شد و با او به مكان دورافتاده ‏اى پناه جست (۲۲) تا درد زايمان او را به سوى تنه درخت‏ خرمايى كشانيد گفت اى كاش پيش از اين مرده بودم و يكسر فراموش‏ شده بودم (۲۳) پس از زير [پاى] او [فرشته] وى را ندا داد كه غم مدار پروردگارت زير [پاى] تو چشمه آبى پديد آورده است (۲۴) و تنه درخت‏ خرما را به طرف خود [بگير و] بتكان بر تو خرماى تازه می ‏ريزد (۲۵) و بخور و بنوش و ديده روشن دار پس اگر كسى از آدميان را ديدى بگوى من براى [خداى] رحمان روزه نذر كرده ‏ام و امروز مطلقا با انسانى سخن نخواهم گفت (۲۶)

*روح گفت: پروردگارت می فرماید که این کار برای خداوند بسیار سهل است که تو را بدونِ آن مقدمات معمول پسری عطا کند و خداوند خواهد که این فرزندِ تو را آیات و معجزات الهی قرار دهد تا رحمتی باشد بر همۀ مردمان از جانب تو و این کار امری است که در قضای الهی گذشته است و بی گمان رخ نخواهد داد.

*بدین سان مریم از آن روح باردار می شود و به جایی دوردست از مردم کرانه می کند تا آثار حاملگی او از ایشان پنهان باشد اما وقتی هنگام زایش فرا می رسد مریم از شدت درد به تنۀ درخت خرمایی پناه می برد و می گوید: ای کاش پیش از این مرده بودم و چنین روز سختی را نمی دیدم.

*ای کاش نام و نشانی و یاد و خاطره ای از من در عالم نبود، اما در این حال نومیدی ندایی می شنود از فرودست که با وی می گوید: ای مریم، حزن واندوه به خود راه نده که خداوند در زیر پای تو نهر آبی جاری کرده است و اگر همان تنۀ خرما را به جانب خود تکان دهی بر تو خرمای تازه فرو خواهد ریخت.

*بنابر این از آن خرما تناول کن و از آن آب بنوش و چشم خود را بدان جویبار خنک گردان و اگر کسی از آدمیان نزد تو آمد برای آنکه از گفتگو و پرس و جو برهی با اشارت بگو: من امروز نذر روزۀ زبان کرده ام و با هیچ کس از آدمیان مرا سخنی نیست.

برای مشاهده مجله شبانه اینجا کلیک کنید
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.