سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

اذعان اندیشکده "مطالعات امنیت ملی رژیم صهیونیستی":

اسرائیل بازنده اصلی موج "بیداری اسلامی"/هراس نتانیاهو از افزایش قدرت ایران در منطقه

"بندتا برتی" در مقاله‌ای تحت عنوان "بیداری عربی (اسلامی) و رشد اسلامگرایی سیاسی" که در اندیشکده "مطالعات امنیت ملی رژیم صهیونیستی" منتشر شده است به افزایش قدرت اسلام در منطقه و هراس رژیم صهیونیستی از نفوذ و اقتدار جمهوری اسلامی ایران اذعان می‌کند.

به گزارش سرويس بين‌ الملل باشگاه خبرنگاران به نقل از اندیشکده مطالعات امنیت ملی رژیم صهیونیستی، نویسنده در ابتدای مقاله خود اشاره می کرد که "دموکراسی غربی" آن چیزی است که رژیم صهیونیستی از حکومت های منطقه انتظار دارد و می نویسد: "پس از وقوع انقلابهای عربی (اسلامی) اولین پرسشی که برای ما مطرح شد آن بود که امنیت و قبات منطقه از این پس چگونه خواهد بود. اسرائیل امید داشت که با تقویت "دموکراسی"(غربی) در خاورمیانه امنیت منطقه افزایش یابد." 


وی در ادامه به پیروزی اسلام در منطقه اذعان می کند و می افزاید "پس از وقوع انقلابها در منطقه، این اسلامگرایان بودند که دست بالا را یافتند و اسرائیل دریافت که در اسلامگرایی در منطقه در حال رشد است و احساسات ضد صهیونیستی در میان ملل منطقه روز به روز افزایش می یابد."

نویسنده در ادامه به پیروزی اسلامگرایان در کشور مصر می پردازد و می گوید "سازماندهی گروهها و احزاب اسلامی در مصر بسیار قوی تر از احزاب و جریانات سکولار بود. صداقت و خلوص نیت اسلامگرایان سبب شد تا مردم مصر برای جدایی از اقتدارگرایی رژیم پیشین به آنان اعتماد کنند. در مصر جنبش اسلامی اخوان المسلمین در انتخابات پارلمانی سال 2012 آن کشور با کسب 47 درصد آراء برنده آن انتخابات شد. در فوریه همان سال نیز "محمد مرسی" نامزد جمعیت اخوان المسلمین به عنوان رئیس جمهور جدید مصر برگزیده شد. اخوان المسلمین پس از به دست گرفتن قدرت به تغییرات گسترده در ارتش دست زدند که از جمله آنها می توان به برکناری "حسین طنطاوی" فرمانده سابق نیروهای مسلح در دوره رژیم مبارک اشاره کرد." 

نویسنده در ادامه به هراس زمامداران رژیم صهیونیستی از پیروزی اسلامگرایان در تونس نیز اشاره می کند و می افزاید "در اکتبر سال 2011 میلادی نیز این حزب اسلامگرای "النهضه" بود که در تونس برنده شد. اسرائیل پس از این رویداد متوجه شد که با پیروزی قیام های مردمی در مصر و تونس "توازن قوا" در منطقه تغییر یافته و از این پس با چالش های جدیدی مواجه خواهد بود. در ابتدا بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل در این مورد سکوت نمود و سپس صرفا اظهار داشت که امیدوار است ثبات منطقه حفظ شود. این موضع گیری شاید بدان خاطر بود که تاثیر رویدادهای تونس بر اسرائیل کم بوده است و برای تل آویو تونس دولتی حاشیه ای محسوب می شده است. در حالیکه روابط مصر با اسرائیل برای امنیت آن کشور(رژیم) بسیار حائز اهمیت است." 

وی در ادامه می افزاید که پیروزی اسلامگرایان در مصر هراس نتانیاهو را افزایش داد و در این باره می گوید "از آغاز بیداری عربی (اسلامی) هراس اسرائیل از رشد گروههای اسلامگرا در منطقه افزایش یافت. نتانیاهو نگران افزایش قدرت ایران در منطقه و اقبال انقلابیون منطقه نسبت به ایران است." 

همچنین در لابلای سخنان این تحلیلگر بخوبی می توان فهمید که طرح مسائلی چون "حقوق اقلیت های مذهبی"، "حقوق زنان" و "دموکراسی"(از نوع غربی) کلید واژه های اصلی صهیونیست ها هستند چنانچه وی می افزاید "بنیامین نتانیاهو در فوریه سال 2011 میلادی اظهار داشت که تحولات جاری نشان می دهند که عناصر اسلامگرا در حال قدرت گیری هستند. آنان به قواعد "دموکراتیک"(غربی) اعتقادی ندارند و خواهان تحمیل نظام های "غیر دموکراتیک" هستند. آنان خواهان دیدن نظام هایی نیستند که در آن "حقوق اقلیت ها" و "زنان" رعایت می شوند." 

نتانیاهو همچنین در ادامه ابراز نگرانی های خود و اینکه خود و رژیمش را منادی "پیشرفت" نشان داده گفته است "آنان خواهان دیدن مصری "قرن بیست و یکمی" نیستند، موج اخیر موجی ضد غربی، ضد لیبرالی و نهایتا ضد دموکراتیک است و این عمیقا مایه نگرانی ماست." 

در ادامه نویسنده اذعان می کند که تحولات ناشی از "بیداری اسلامی" در منطقه به ضرر رژیم صهیونیستی بوده اند و می افزاید "بدبینی حاکم بر افکار صهیونیست ها بازتاب دهنده نگرانی آنان از تحولات منطقه و تاثیر آن بر امنیت شان است. 51 درصد از صهیونیست ها اظهار داشته اند که تحولات منطقه به ضرر آنان خواهد بود." 

وی در ادامه به رشد اسلامگرایی در تونس اشاره می کند و با نگرانی می افزاید "از زمان روی کار آمدن حزب اسلامی "النهضه" در تونس بحث های بیشتری در آن کشور در مورد فلسطین درگرفته است و کنفرانسی نیز در مورد زندانیان عرب و فلسطینی در تونس برگزار شده است." 

این تحلیلگر صهیونیست در ادامه به هراس رژیم صهیونیستی از کاهش و یا قطع روابط مصر با آن رژیم می پردازد و می گوید "کاهش روابط میان مصر و اسرائیل از زمان پس از پیروزی انقلاب در آن مصر نشان می دهد که مصریان دیدگاهی منفی نسبت به اسرائیل دارند. پیشینه ایدئولوژیک جمعیت اخوان المسلمین نشان می دهد که آن جریان ماهیتی عمیقا "ضد اسرائیلی" دارد و نشان از آن دارد که افکار عمومی مصر شدیدا ضد اسرائیلیها هستند و از اسرائیل نفرت دارند. در ماههای اخیر شواهدی نشان داده اند که محمد مرسی از استفاده از عنوان "اسرائیل"(رژیم صهیونیستی) اکراه دارد و از برقراری تماس مستقیم با اسرائیل طفره رفته است. برای مثال، اخوان المسلمین به احساسات ضد اسرائیلی خود ادامه می دهد که می توان آن را در سرزنش موساد در آگوست سال 2012 میلادی از سوی مصر مشاهده کرد. دولت مصر در آن زمان موساد را متهم اصلی حمله به صحرای سینا معرفی نمود." 

نویسنده در ادامه به نگرانی گسترش روابط میان تهران و قاهره می پردازد و اذعان می کند که این مسئله از دغدغه های اصلی رژیم صهیونیستی است و می افزاید "افزایش تنش میان اسرائیل و مصر و کاهش روابط سیاسی، اقتصادی و نظامی احتمالا با رشد جنبش اسلامی در مصر و گسترش روابط حسنه تهران – قاهره و تقویت جنبش حماس در نوار غزه از جمله دغدغه های اصلی اسرائیل در سطح منطقه ای هستند." 

وی در ادامه به جنبه هایی از نگرانی رژیم صهیونیستی از بهبود و گسترش روابط ایران و مصر می پردازد و می گوید "روابط تهران و قاهره از چند جنبه مایه نگرانی اسرائیل است. برای مثال، در فوریه سال 2011 میلادی خبری منتشر شد مبنی بر آن که دو کشتی ایرانی از کانال سوئز برای نخستین از زمان پیروزی انقلاب اسلامی در ایران عبور کرده اند. انتشار این خبر اسرائیل را نگران کرد چنانچه نتانیاهو در واکنش به آن اذعان کرد که می توانیم با ادامه تلاش ایران برای افزایش نفوذ خود در منطقه و افزایش حضورش در کانال سوئز بیش از پیش نگران امنیت خود در منطقه باشیم."
 
نویسنده به تاثیر منفی تعمیق روابط دولت جدید مصر با جنبش حماس بر رژیم صهیونیستی می پردازد و می افزاید "روابط اخوان المسلمین با جنبش حماس در حال تقویت است و همین امر باعث گسترش نگرانی اسرائیل شده است این در حالیست که در گذشته در دوره زمامداری حسنی مبارک دولت مصر با جنبش فتح روابط حسنه ای داشت و این به نفع اسرائیل بود." 

نویسنده اذعان می کند که افکار عمومی مسلمانان منطقه و جهان نسبت به رژیم صهیونیستی منفی است و به این مسئله این گونه اشاره می کند "در واقع، افکار عمومی در کشورهای اسلامی بطور کلی علیه اسرائیل است. می توان گفت که در طول دهه های گذشته در کشور مصر رابطه حسنه میان مصر و اسرائیل از سوی نخبگان بالایی جامعه و طبقه حاکمه تعیین شده بود در حالی که امروز توده های مصری که در خیابان ها هستند مخالف برقراری روابط حسنه میان مصر و اسرائیل می باشند. محمد مرسی نیز نشان داده که خواهان سردتر شدن روابط میان دو کشور در سطوح سیاسی و نظامی است. نامحتمل نیست که با افزایش موج مخالفت با اسرائیل در آینده ای نزدیک یک تهدید استراتژیک جدی و واقعی برای اسرائیل در منطقه ایجاد شود." 

نویسنده در نتیجه گیری مقاله تحلیلی خود اذعان می کند که چشم انداز روشنی در پیش روی رژیم صهیونیستی وجود ندارد و می گوید "تحولات منطقه ای و تغییرات سیاسی بطور خاص به نفع رژیم صهیونیستی نیست. نخستین تهدید برای رژیم صهیونیستی گسترش احساسات ضد صهیونیستی است. اکثر کشورهای اسلامی علاقه ای به برقراری روابط با رژیم صهیونیستی ندارند. در این میان بایستی توجه داشت که منازعه میان فلسطینیان و رژیم صهیونیستی نیز عامل اصلی افزایش نفرت مسلمانان از آن رژیم بوده است.

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.