به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگاران به نقل از کرسنت آنلاین، در مقابل آنچه رژیم های غربی به دروغ پیشرفت و خوشبختی اقتصادی می خوانند، جنبش های ضد استکباری جهانی می بایستی اصول و قواعد اقتصادی خاص خود را تنظیم و عرضه نمایند.
امروز، جنگ رسانه ای آشکاری در این زمینه آغاز شده است و رسانه های غربی مدل اقتصادی بدیل را هدف حمله خود قرار داده اند. امروز با وجود ناکامی های اقتصادهای غربی، دولتهای حاکم بر آن کشورها درصددند تا به جهانیان این مسئله را القا نمایند که الگوهای اقتصادی غربی ضامن نیک بختی هستند در حالیکه واقعیت غیر از این است. دولتهای غربی با استفاده از نهادهای مالی بین المللی بعنوان ابزار اصلی خود بر سایر کشورها فشار می آورند که الگوی اقتصادی آنان را دنبال نمایند تا به ادعای آنان پیشرفت نمایند.
در گزارشی که "اریک دریتزر" در یکم فوریه در پایگاه تحلیلی "کانترپانچ" منتشر نمود، بررسی تطبیقی را میان اقتصاد کشور ونزوئلا و آمریکا انجام داد که خود بخوبی مفهوم توسعه اقتصادی را توصیف می کند.
در این ارزيابی نویسنده اشاره می کند که در "کشور آمریکا، فقر در خانواده های آمریکایی بطور محسوسی دیده می شود و معیار آن نیز با مفهومی تحت عنوان "خط فقر" مشخص می شود که از سوی مرکز آمار تعیین شده است. معیاری ترسیم شده بصورت دلبخواهی از سوی دولت که فاصله میان فقر و عدم فقر را مشخص کرده است. معیار مذکور این نکته را در نظر نمی گیرد که میان فقر و زیر خط فقر تفاوت چندانی وجود ندارد و در هر دو حالت شهروندان آمریکائی در فقدان به سر می برند.
در این ارزیابی همچنین اشاره شده بود که افزایش تورم، کاهش دستمزدها و سایر عوامل همچنان بر کاهش قدرت خرید شهروندان آمریکائی و فقر آنان تاثیر می گذارد.
در مقابل اما در کشور ونزوئلا، از معیار "کاملا متفاوتی برای تعیین فقر واقعی استفاده می شود که در آن شاخص هایی چون: کیفیت محل سکونت، دسترسی به آموزش، دسترسی به آب آشامیدنی تصفیه شده و سالم و سایر عوامل در نظر گرفته می شوند. بنابراین در ونزوئلا فقر با معیار درآمد سنجیده نمی شود بلکه کیفیت زندگی مدنظر قرار می گیرد. با چنین شرایطی، دولت ونزوئلا تصویری شفاف و جامع تر از دولت آمریکا از شرایط اقتصادی – اجتماعی کشورش را به نمایش گذاشته است. نکته شایان ذکر آنست که در کشور ونزوئلا به عکس آمریکا، داده های آماری در مورد فقر برای سیاستگذاری های حکومتی مورد استفاده قرار می گیرند در حالیکه در آمریکا واژه "فقر" بعنوان واژه ای مذموم تلقی می شود شاید از همین رو بوده باشد که در انتخابات ریاست جمهوری اخیر نامزدهای انتخاباتی حتی یک بار نیز در مورد فقر صحبت نکردند.
با این وضعیت بایستی اشاره کرد که تفکر اقتصاد اسلامی متاسفانه هنوز در مرکز اصول اقتصاد جهانی قرار نگرفته است و در این زمینه لازم است تا اقتصاددانان اسلامی در همکاری با سایرین نهادی بین المللی را ایجاد نمایند تا مدل اقتصادی بدیلی را ارائه دهند. همکاری کشورهای عضو جنبش عدم تعهد در این زمینه می تواند آغاز فصل نوینی به منظور ارائه الگوی اقتصادی بدیلی در مقابل الگوهای غربی باشد.