سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

داستانک/ماجرای قلادۀ گرانِ شتر!

شب که می‌شود حوصله‌ها مانند سایه ماه کوتاه است و کمرنگ. داستانک، قلقلکی کوتاه برای فکر و روحمان است تا در ساعات پایانی شب، لحظات کوتاه امروز را با خواندن جملاتی کوتاه بهتر و بیشتر قدر بدانیم.

مجله شبانه باشگاه خبرنگاران،
مردي شترش را گم کرده بود. سوگند خورد که اگر شترش را پيدا کند آن را به يک درهم بفروشد. پس از مدتي شتر پيدا شد. صاحب شتر براي اين که به سوگندش عمل کرده باشد، گربه اي را به گردن شتر بست و آن را به بازار برد و براي فروش عرضه کرد. شخصي براي خريد پيش آمد و گفت: شتر را به چه قيمتي مي فروشي؟ گفت: يک درهم، مشتري که ديد قيمت ارزان است، فوري يک درهم به مرد داد که شتر را بخرد، اما صاحب شتر گفت: شتر را با گربه اي که در گردنش آويزان است مي فروشم و قيمت گربه چهار صد درهم است. مشتري گفت: اين شتر چه ارزان است اگر چنين قلاده اي در گردن نداشت.
برای مشاهده مجله شبانه اینجا کلیک کنید
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.