به گزارش
حوزه پارلمان باشگاه خبرنگاران به نقل از روابط عمومی مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، دفتر مطالعات انرژی، صنعت و معدن این مرکز با ذکر دلائل عمده عدم توفیق در جلوگیری از رشد شتابان تهران به عنوان مرکز اداری و پایتخت کشور، آورده است:
به دنبال درخواست برخی از نمایندگان محترم عضو کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی در خصوص طرح انتقال دفاتر اداری و ستادی نفت، گاز و پتروشیمی به شهرهای مرکز استخراج و تولید، دفتر مطالعات انرژی، صنعت و معدن برای بررسی موضوع ابتدا با برخی از کارشناسان دفتر مطالعات برنامه و بودجه جلسهای برگزار کرد. به دنبال آن در تاریخ 21/9/1391 با دعوت از برخی دستگاههای اجرایی نیز جلسهای در مرکز پژوهشها برگزار شد.
در این جلسه مرکز پژوهشها این گونه بیان کرد که هدف نمایندگان محترم از طرح این درخواست و تهیه طرح برای ارائه به مجلس شورای اسلامی، افزایش راندمان، مدیریت زمان، کاهش خسارات و تلفات جانی و مالی کارکنان و کاهش هزینههاست. ضمن این که نمایندگان محترم به دنبال آنند این انتقال در سطح استان و شهرستانها هم انجام شود و تنها درصدد انتقال شرکتهای وابسته به صنایع نفت، گاز و پتروشیمی از تهران به مناطق عملیاتی نیستند. بنابراین جنس درخواست نمایندگان محترم با آن چه در سال های 1384 به بعد در مورد انتقال دستگاهها و کارکنان از تهران، توسط دولت مطرح شد، متفاوت است. در این جلسه مباحث بسیار مفیدی مطرح شدند که در ادامه اهم آنها ارائه میشوند:
1-طرح مسئله انتقال دستگاهها و کارکنان دولت که از سال 1384 در کشور مطرح شد، به استناد برخی از مصوبات دولت بود و نه قوانین تصویب شده در مجلس شورای اسلامی ، بنابراین مشخص است که تعیین محل استقرار دستگاههای اجرایی جزء امور اجرایی کشور به شمار میرود. لذا انتقال دفاتر اداری وستادی امور اجرایی کشور، به طور عام و نفت، گاز و پتروشیمی به شهرهای دارنده منابع انرژی و مراکز تولید و پالایش نفت و گاز به طور خاص (درخواست برخی از نمایندگان محترم)، نیازی به ارائه طرح یا لایحه به مجلس شورای اسلامی ندارد.
2-مقوله انتقال دفاتر اداری و ستادی نفت، گاز و پتروشیمی به مناطق شهرهای دارنده منابع انرژی و مراکز تولید و پالایش آن همانند هر تصمیم دیگری به ایجاد زیرساختها و امکانات رفاهی خاص خود نیاز دارد. این موضوع با هدفی که نمایندگان محترم در نامه خود ذکر کردهاند، از اهمیت بیشتری برخوردار است. بدین صورت که هریک از کارکنان مجموعههای مورد نظر، بخشی از ساعات شبانه روز را به انجام کار در محیط فعالیت خود و بخشی دیگر را به استراحت و انجام امور دیگر اختصاص میدهند. بنابراین برای استفاده مفیدتر از ساعات غیرکاری نیز برنامهریزیهایی انجام میدهند که استفاده بهینه از این زمانها با امکاناتی که در محیط زندگی و کار برایشان فراهم میشوند رابطهای مثبت دارد. البته چگونگی استفاده از زمانهای غیرکاری نیز بر بهرهوری و کارآیی زمان کار نیز آثار مستقیمی دارد. با این توضیح اگر محیط کار، کارگاه یا کارخانه یا شهری که محل فعالیت کارکنان است از امکانات مناسب برای استفاده بهینه کارکنان یا خانوادههای آنها برخوردار نباشد، بدون شک تولید و خدمت ارائه شده از سوی این دسته از کارکنان از کیفیت مناسب برخوردار نخواهد بود. بنابراین آن چه باید قبل از انتقال دفاتر اداری و ستادی نفت، گاز و پتروشیمی به شهرهای دارنده منابع انرژی یا مراکز تولید و پالایش نفت و گاز مورد توجه قرار گیرد، ایجاد جاذبههای مناسب برای کارکنان و خانوادههای ساکن آنها در این شهرهاست. اگر در مورد این موضوع به صورت دستوری برخورد شود، مطمئنا به سرانجام مفیدی منتهی نخواهد شد.
این گزارش میافزاید: بند «2» از آن جهت مهم است که اگر مقوله انتقال به صورت دستوری انجام شود، هر یک از افراد تحت تکفل این خانواده ممکن است کارمند، دانشآموز ، دانشجو یا به نوعی وابسته آنها بوده و به مراقبت دائم نیاز داشته باشند. بنابراین اگر شهر ، منطقه، روستا ، ناحیه یا بخشی که مراکز و دفاتر اداری و ستادی نفت، گاز و پتروشیمی قرار دارند، از امکاناتی به تناسب هر یک از افراد خانواده برخوردار نباشند بدون شک برای آنها مطلوبیت به دنبال ندارد و این میتواند پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خاص خود را در پی داشته باشد.
با توضیحاتی که در بند «1» ارائه شد انتقال دستگاههای اداری جزء وظایف و اختیارات دولت است. به هر حال اگر این موضوع از سوی دولت اجرا شود، ابتدا باید در قالب یک برنامه مشخص میان مدت و بلندمدت باشد. زیرا فراهم کردن امکانات زیربنایی ، بهداشت، درمان، آموزش ، ارتباطات مخابراتی ، شبکههای اینترنتی، رفاهی و... را نمیتوان در کوتاه مدت فراهم کرد.
انتهاي پيام/