سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

داستانک/ شدت علاقه راننده تاکسی به چرچیل!

شب که می‌شود حوصله‌ها مانند سایه ماه کوتاه است و کمرنگ. داستانک، قلقلکی کوتاه برای فکر و روحمان است تا در ساعات پایانی شب، لحظات کوتاه امروز را با خواندن جملاتی کوتاه بهتر و بیشتر قدر بدانیم.

مجله شبانه باشگاه خبرنگاران،
چرچيل روزي سوار تاکسي شد تا براي سخنراني به راديو برود. هنگامي که به آن جا رسيد به راننده گفت: «لطفا نيم ساعت صبر کنيد تا من برگردم.» راننده گفت: «نه آقا! من مي خواهم سريعا به خانه بروم تا سخنراني چرچيل را از راديو گوش دهم.» چرچيل از علاقه اين فرد به خودش خوشحال و ذوق  زده شد و يک اسکناس ده پوندي به او داد. راننده با ديدن اسکناس گفت: «بي خيال چرچيل! اگر بخواهيد، تا فردا هم اين جا منتظر مي مانم.»
برای مشاهده مجله شبانه اینجا کلیک کنید
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.