«عبدالله اسکندر» تحلیلگر سیاسی این روزنامه معتقد است که فرانسه روز به
روز به دخالت نظامی وسیع در مالی کشیده میشود، درحالی که از زمانی که
اسلام گرایان توانستند کنترل این منطقه را به دست بگیرند این مسأله با
بحران سیاسی بزرگی در مالی همراه بوده است که منجر به شورش نظامی در این
کشور شده که با وجود میانجیگریهای بینالمللی راه به جایی نبرده است.
بعد
از شکست ارتش مالی در شمال کشور به نظر میرسد تمامیت ارضی مالی به خطر
افتاده که به شورشیان کمک میکند نفوذ خود را به مناطق جنوبی این کشور نیز
گسترش دهند.
فرانسه اولین کشوری بود که برای کم کردن نفوذ تندروها
از طریق کشورهای آفریقایی مخصوصا الجزائر و سازمان ملل اقدام کرد و تلاش
کرد که موافقت با حمله نظامی به مالی را دریافت کند.
اما پاریس پیش
از حضور نیروهای آفریقایی که قرار بود با نفوذ تندروها مقابله کنند
حملههای هوایی خود را آغاز کرده است و انتظار میرود با توجه به مقاومت
تندروها شمار نیروهای نظامی فرانسه در این منطقه بیشتر هم شود.
دخالت
نظامی فرانسه در مالی به بهانه درخواست حکومت مالی از فرانسه و جلوگیری از
ایجاد منطقه امن برای استقرار افراد مسلح و آزادی حرکت آنها به سوی
کشورهای همسایه و اروپاست.
در حالی که در واقع این حمله با منافع
فرانسه ارتباط مستقیم دارد و با نگاهی به نقشه آفریقا به حجم منافع پاریس
در کشورهای مجاور مالی پی خواهیم برد و شاید مهمترین آنها نیجریه باشد که
فرانسه از مهمترین معادن اورانیوم این منطقه بهره برداری میکند و در واقع
پایه و اساس صنعت مدرن فرانسه بر آن بنا نهاده شده است.
عملیات فرانسه در مالی برای پاریس حیاتی است
از
سوی دیگر کنترل اسلامگرایان بر منطقه شمالی مالی الجزائر و موریتانی را
تهدید میکند و روشن است که این دو کشور نقش مؤثری در جنگ علیه
تروریستهایی که به شمال مالی پناه بردهاند داشتهاند که این مسأله به این
معناست که عملیات فرانسه منافع این کشور در الجزائر و موریتانی را نیز
شامل میشود، افزون بر اینکه نفوذ پاریس در کشورهای سنگال و ساحل عاج بیشتر
از سایر کشورهای همسایه مالی است.
به این ترتیب این عملیات برای
فرانسه حیاتی است و کنترل اسلامگرایان بر شمال مالی در واقع منافع
استراتژیک فرانسه را در آفریقا به خطر میاندازد و کشورهای اروپایی از
تبدیل شدن هر منطقهای در نزدیکی مرز آنها به پناهگاهی برای تروریستها
واهمه دارند.
با این وجود کشورهای دیگر اروپایی مثل انگلیس، ایتالیا
و آلمان بخشی از این حمله نظامی نخواهند بود زیرا نگرانیهای فراوانی
درباره عواقب قانونی و کمبود امکانات نظامی فرانسه در کشورهای مجاور مالی
دارند.
به این ترتیب پاریس تشویق شده تا برای حفظ منافع ژئو
استراتژیک خود در نوک پیکان این جنگ قرار بگیرد ولی مانند همه جنگهای این
چنینی شاید عملیات نظامی که تنها برای اهداف خاصی صورت گرفته است به جنگ
تمام عیاری تبدیل شود و این مسأله این سوال را بر میانگیزد که آیا فرانسه
توان رویارویی با عواقب این جنگ را دارد؟