امشب در خلوت چادر يا بهتر بگويم در خلوت سنگر در كنار بهترين عزيزانم نشسته ام و با معشوق خودم كه خدا باشد، خلوت كرده ام. همين را بگويم كه خيلی دلم گرفته، دلم می خواهد گريه كنم.دلم می خواهد داد بزنم...
اشاره: از سالنامه ای كه از شهيد جعفر خنكدار فرمانده دسته 2 از گروهان شهيد بهداشت جمعی گردان حمزه سيدالشهداء(لشکر ویژه ۲۵ کربلا) به جا مانده، يادداشت های زیبایی را برای مخاطبین محترم انتخاب كرده ايم. اين شهيد والا مقام در تک عراق ــ جزيره مجنون در چهارم تیر ماه 1367 به درجه رفيع شهادت نائل آمد و پيكر مطهرش بعد از هفت سال توسط گروه تفحص شناسايی شد و به وطن بازگشت. ضمناً شهید جعفر خنکدار برادر کوچکتر سردار نامی لشکر 25 کربلا شهید علی اصغر خنکدار می باشد.
*****
29/ تير/66
در ساعت 7:50 دقيقه ی شب برای بچه های دسته جلسه گذاشتيم و در مورد اخلاق اسلامی در چادر، بين بچه ها، و برخورد نيروها با هم، احترام به هم ديگر گذاشتن، صحبت كرديم.
ــ در مورد معنويات، در مورد نماز جماعت كه بايد در چادر نماز برقرار باشد.
ــ ناهار و شام حتما بعد از نماز باشد.
ــ در مورد حاضر شدن در صبحگاه راس ساعت 5:20 دقيقه، حتما بايد در جلوی چادر هايشان به خط شوند.
ــ تعيين آرپی جی زن و تير بارچی ـ برادران ادهمی ، خوشه و ساداتيان آرپی جی زن و برادران يزدانی و غريبی تير بارچی معرفی شدند.
جهت همكاری با مسوول دسته صحبت شده و در مورد جلسه قرآن اين كه بايد هر روز صبح بعد از صبحگاه و صبحانه كلاس قرآن برگزار شود.
1/مرداد/66
ــ در مورد دعا و معنويات در دسته و يا در سطح گروهان و گردان.
ــ در مورد پذيرش و به عضويت در آمدن سپاه.
ــ در مورد نوشتن نامه و تشويق نيروهای پشت جبهه و توضيح ندادن اسرار نظامی و در مورد رزم شبانه و پوشيدن لباس در شب. نيرو نبايد درشب با زيرشلواری و لباس شخصی بخوابد. در روز نيرو نبايد در محوطه گردان با لباس شخصی، شلوار كُردی و پيراهن و زير پوش دور بزند.
ــ برخورد درست با نيرو و روشن كردن وضعيت نيرو و جذب نيرو.
ــ مقام دادن به نيرو، احترام به نيرو و احترام متقابل نيرو به مسوول دسته.
ــ مسئله پياده روی در روز و شب و گفتن مسايل نظامی.
ــ به گفته شهيد ی دسته مثل خانواده است؛ ولی خانواده مسوول دسته و ديگران فرمانبر اويند.
ــ در مورد بمباران هوايی دشمن و سريع پناه گرفتن.
ــ در مورد مرخصی و اجازه گرفتن و ديگر مسايل مربوط به مرخصی.
ــ معنويات در چادر، انضباط در كلاس و چادر، احترام كردن به فرمانده و گوش دادن به انتقاد يا پيشنهاد در هر رابطه كه می باشد.
ــ اجازه گرفتن از مسوول دسته يا جانشين يا معاون دسته به هركجا كه می روند، حتی به گروهان يا گردان های ديگر، در رابطه با به خط شدن برای كلاس.
6/ مرداد/66
بسم الله الرحمن الرحيم
جلسه ای در چادر گروهان با آياتی چند از كلام الله مجيد كه توسط يكی از برادران خوانده شد، آغاز و بعد مسوول گروهان ــ برادر هدايتی ــ مطالبی را بيان كردند.
ــ هر روز بعد از نماز صبح زيارت عاشورا.
ــ در عبادت ها دقت بشود تا معنويات بالا برود.
ــ در رابطه با پوشيدن لباس نظامی و فرستادن دو نفر نيرو برای آموزش دوشكا و خمپاره.
ــ در رابطه با نگهبانی چادرهای گروهان و اهميت دادن به شركت در آموزش.
بعد برادر منصوری مسوول دسته يک در رابطه با نيروهای دسته اش چند تذكر دادند وگزارشی نيز از كار نيروهايش به اطلاع مسئول گروهان ارائه دادند.
15/مرداد/66
ــ در مورد معنويات و عبادات در داخل چادر و جاهای ديگر.
ــ در مورد خليج فارس و سخنان آقای رفسنجانی در خطبه های نماز جمعه تهران در اعلام آمادگی نيروها و سازماندهی جهت عمليات.
ــ در مورد احترام به يكديگر و حفظ حرمت ديگران.
ــ در مورد سيگار كشيدن و غيره.
ــ در مورد شوخی زياد در چادر به خصوص در وقت غذا، برادرها از صحبت و شوخی كردن در وقت خوردن غذا جداً خودداری كنند.
ــ در مورد پوشيدن لباس در صبحگاه و در محوطه گروهان و گردان.
ــ در مورد 300 صلوات در هفته، برای هر نيرو.
ــ در آخر تأكيد به خواندن دعا و خواندن نوحه و سينه زنی.
29/ مرداد/66
ــ در رابطه با جنگ و مسايل حاشيه آن.
ــ در رابطه با اسلحه و شوخی يا بازی نكردن با آن.
ــ در مورد مانور امشب، در مورد مريضی و يا احياناً چيزهای ديگر.
ــ در مورد صلوات، در مورد بی سيم چی، در مورد اطاعت پذيری.
7/ شهريور/66
تذكرات فرمانده گروهان:
ــ ابتدا موشكافی مسئله جنگ و موقعيت فعلی.
ــ برخورد صحيح با نيروها.
ــ درمورد دريافت وسايل تداركاتی اول جانشين و مسئول دسته را در جريان بگذارند.
ــ در مورد مرخصی رفتن، نيروها حق رفتن به چادر فرماندهی گروهان را ندارد.
ــ شوخی نكردن در بين نيروها و نيرو هم در داخل چادر حق شوخی، كشتی گرفتن و يا خدای نكرده حرف های زشت را ندارد.
ــ مسئله معنويات و عبادات و ذكر خدا و صلوات، در هفته.
ــ در مورد پوشيدن لباس و در مورد سيگاری ها نبايد فعل گناهی را انجام دهند.
ــ در مورد ورزش و فوتبال.
ــ مسئله صبحگاهی و به خط شدن نيرو در سر وقت.
ــ مسئله بمباران هوايی و ساختن جان پناه.
ــ خواهش در مورد نظافت دستشويی.
14/ شهريور/66
ــ درمورد اعلام آمادگی به فرماندهی گردان و لشكر جهت شركت در عمليات.
ــ آماده بودن نيروها از لحاظ سلاح و تجهيزات انفرادی.
ــ آمادگی جهت يک راه پيمايی سخت و دشوار و بزرگ.
ــ مأموريت امشب و جلودار بودن دسته ی ما، مواظب بودن خودشان در مانور. خفه كردن آتش دوشكا و تير بار، برخورد صحيح با اسرا و افرادی كه احياناً اسير می شوند.
ــ در حين مانور، گفتن ذكر خدا و صلوات بر پيامبر.
ــ به صورت گروه بندی و تيم بندی بايستی حركت نمايند و همه بايد مسوول دسته، جانشين و معاون و حتی مسوول گروه و تيم خود را بشناسند.
ــ پيام را درست فرستادن و گوش دادن به حرف مسوولين و رعايت فاصله و درست انجام دادن حركت در شب، مانند نشستن و خوابيدن.
19/ شهريور/66
1ــ در مورد معنويات و مسايل اخلاقی. درست برخورد كردن با همديگر (مسوولين) و برخورد صحيح با نيروها.
2ــ كنترل كردن نيروها و جذب نيرو برای جبهه ها.
3ــ حفظ شخصيت خود و ديگران. با نيرو بايستی خوب برخورد كرد.
4ــ هدف از آمدن به جبهه، اول اين كه خودمان را بسازيم.
23/ شهريور/66
1ــ معرفی نيروها
2ــ صحبت در مورد مسايل نظامی و رسيدگی به كارهای شخصی و جمعی
3ــ بالابردن معنويات در عرض چند روز مانده به عمليات. برخورد صحيح و درست داشتن قبل از حركت
4ــ بالابردن معنويات و خواندن قرآن و زيارت عاشورا و دعاهای ديگر
5ــ گرفتن تجهيزات و ديگر وسايل انفرادی لااقل تا ظهر امروز
6ــ تراشيدن موی سر و صورت جهت شركت در عمليات
7ــ چک كردن وسايل شخصی و نظامی
29/ شهريور/66
توجيه كردن نيرو در رابطه با مسائلی كه گفته می شود.
1- مسئله حفاظت و رعايت اصل «نمی دانم».
2- از نظر حفاظتی شلوار را توی جوراب نگذارند و زانوبندها را نبايد روی شلوار بگذارند چون اين موضوع در لشكر مُد شده و دشمن می فهمد لشكر 25 كجاست.
3- منطقه ای كه ما می خواهيم برويم به دشمن خيلی نزديک است، احتمال آمدن خمپاره است و برای هر مسئله ای جمع نشوند.
4- ماسک و فيلتر ــ احتياط كردن در مورد بمباران شيميايی
5- كليه وسايل تداركاتی، قاشق، ليوان، كاسه، كتری، چراغ، فانوس، چهار عدد پتو برای هر نفر ــ آمار دقيق نيروها
6- لباس های زير و گرمكن و لباس كار برای خودشان به محور جديد ببرند. بادگير استفاده نكنند تا موقعی كه به محور جديد برويم و كليه وسايل تداركاتی را به تداركات تحويل دهيم. زمان حركت فردا صبح بعد از نماز . تمام وسايل بايد قبل از حركت آماده باشد.
بچه هايی كه پلاک ندارند بايد خيلی سريع به تعاون بروند. بعد از گروهان شهيد مكتبی نوبت به تحويل وسايل گروهان ماست.
30/ شهريور/ 66
امشب در خلوت چادر يا بهتر بگويم در خلوت سنگر در كنار بهترين عزيزانم نشسته ام و با معشوق خودم كه خدا باشد، خلوت كرده ام.
همين را بگويم كه خيلی دلم گرفته،
نمی دانم چه بنويسم، خدا می داند كه اين قلم خودش حركت می كند و بر دفتر می نويسد.
نمی دانم چه بنويسم همين قدر بگويم كه دلم می خواهد گريه كنم.
دلم می خواهد داد بزنم.
دلم مي خواهد به دور از عزيزانم، دوستانم و همسنگرانم گريه كنم.
دلم می خواهد برای بهترين يارم غلام فلاح نژاد گريه كنم.
خدايا ! عقده ها در دلم سنگينی می كند،
نمی دانم چرا وقتی به چهره های نورانی و معنوی برادرانی كه در كنارم نشسته اند نگاه می كنم، حال ديگری به من دست می دهد.
نمي دانم چرا وقتی به خلوت گردان، به خلوت چادر نگاه می كنم، وقتی جای غلام ها و حسين ها را خالی می بينم و می بينم كه عده قليلی فقط در داخل سنگرها هستند، دلم می خواهد بگويم: غلام جان كجايی؟ حسينی كجايی؟ بلباسی كجايی؟ شير سوار كجايی؟ محمد رضا مسرور كجايی؟ اصغر تركمان كجايی؟ ای يار صديق امام حسين( ع)، حسين عزيزی كجايی؟ بياييد ما را با خود ببريد و ما را تنها نگذاريد.
بياييد و بنگريد كه چگونه دوستان، ما را در اين خلوت سنگرها تنها گذاشته اند.
بياييد و غريبی ما را ببينيد.
بياييد و بی وفايی ياران مان را ببينيد.
شما را جان زهرا ما را از اين دنيا به نزد خود بخوانيد.
ديگر بس است. دوری ديگر بس است . فراق ديگر بس است . شما را به خدا، ما را تنها نگذاريد.
خدايا ! مرگ ما را شهادت در راه خود قرار ده و ما را با دوستان مان و برادران مان محشور بگردان.