سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

نگاهي به تبعات انتصاب هيگل

يک نويسنده و نماينده سابق پارلمان رژيم اسرائيل، کنست با اشاره به تغيير رفتار دولت دوم باراک اوباما در برابر اسرائيل پيش بيني کرد دوستان اسرائيل در کنگره با انتصاب هيگل به عنوان وزير دفاع جديد آمريکا مخالفت کنند.

به گزارش سرويس بين‌ الملل باشگاه خبرنگاران به نقل از اوراسيا ريويو، "يوري آونري" نويسنده اسرائيلي و نماينده سابق پارلمان رژيم صهيونيستي در اين مقاله به انتخاب چاک هاگل به عنوان وزير دفاع دولت دوم باراک اوباما پرداخته و گفته است من چاک هيگل را فردي دوست داشتني مي دانم، شايد دليل آن سوابق جنگي او باشد، او به خاطر شرکت در جنگ ويتنام نشان شجاعت گرفت در حالي که فقط يک گروهبان بود. مانند بسياري از کهنه سربازاني که جنگ را از نزديک ديده اند او هم به دشمن جنگ تبديل شده است.

اکنون تمام نو محافظه کاران جنگ طلب که تقريبا هيچ يک از آنها صداي شليک گلوله اي را در جنگ هايي که خود ديگران را به آنها اعزام مي کنند نشنيده اند و گروه هاي سياسي تشکيلات يهوديان آمريکا به دشت به هيگل حمله مي کنند.

به نظر مي رسد گناه اصلي هيگل اين باشد که مخالف جنگ با ايران است.

مخالفت با جنگ عليه ايران به معني ضد اسرائيل و ضد يهود بودن و در واقع خواستار نابودي اسرائيل بودن است و مهم نيست که تقريبا تمام روساي فعلي و سابق ارتش و جامعه اطلاعاتي اسرائيل هم با حمله به ايران مخالفند.

آونري مدعي شده است، من فکر مي کنم انتصاب هيگل ممکن است خيال نتانياهو را راحت کند، پس از آنکه سال ها نتانياهو بمب هسته اي ايران را به عنوان پايان جهان و يا حداقل پايان اسرائيل، ترسيم کرده بود، اکنون بمب هسته اي ايران به شکل مرموزي از مبارزات انتخاباتي نتانياهو حذف شده است، انتصاب هيگل ممکن است به نتانياهو امکان دهد به طور کل اين مسئله را کنار بگذارد اما پرونده جرايم هيگل بسيار گسترده است.

خيلي سال ها قبل او لابي طرفدار اسرائيل در واشنگتن را لابي يهودي ناميد تا آن زمان تصور مي شد که آيپک بيشتر ترکيبي از بودائيان است و بودجه آن توسط ميلياردهاي عرب مانند ابوشلدون و الاولسون تامين مي شود.

اما به فجيع ترين گناه هاگل اغلب اشاره نمي شود، او زماني که سناتور نبرسکا، کلماتي غيرقابل بيان را به زبان آورد، او گفت: من سناتور آمريکا هستم، نه سناتور اسرائيل.

سناتورهاي آريکا، تقريبا همگي سناتورهاي اسرائيل هستند، هيچ يک از آنها جرأت نمي کند در مسئله اي از دولت اسرائيل انتقاد کنند، انتقاد از اسرائيل خودکشي سياسي است.

لابي يهود نه تنها از منابع عظيم خود براي پيروزي طرفداران اسرائيل در انتخابات بهره مي گيرند بلکه از اين منابع براي برکناري معدود مقامات سياسي که جرأت مي کنند از اسرائيل انتقاد کنند نيز استفاده مي کند و تقريبا هميشه هم موفق مي شوند.

در مبارزه انتخاباتي نتانياهو، حزب ليکود بارها و بارها صحنه سخنراني نتانياهو در کنگره را نشان مي دهد که در آن سناتورها و اعضاي کنگره پس از هر جمله نتانتياهو به شدت او را تشويق مي کنند، متن اين کليپ مي گويد: وقتي نتانياهو صحبت مي کند دنيا گوش مي دهد.

درست پس از اين صحنه شرم آور کليپ سخنراني نتانياهو در مجمع عمومي سازمان ملل را نشان مي دهد با توجه به اينکه آنجا فقط ليبرمن و ديگر اعضاي هيئت اعزامي اسرائيل نتانياهو را تشويق کردند، آنها صحنه تشويق نتانياهو توسط اعضاي کنگره را به صحنه مجمع عمومي سازمان ملل پيوست کرده اند.

گفته مي شود اگر سناي آمريکا با انتصاب هيگل مخالفت نکند اسرائيل مجبور خواهد شد از قدرت وتوي خود براي مخالفت از انتصاب هيگل استفاده کند، اگر هيگل تائيد نشود اوباما مجبور خواهد شد از بين سه گزينه اي که نتانياهو معرفي مي کند وزير دفاع خود را انتخاب کند اما اين گفته ها در حد طنز است.

چرا باراک اوباما اين شخصيت جنجالي را معرفي کرده است؟ يک پاسخ روشن به انتقام گيري است، اوباما استاد کنترل احساسات خود است، در طول تمام ماه هايي که نتانياهو از رامني حمايت مي کرد اوباما هيچ واکنشي نشان داد، اما حتما اين عصبانيت در دورن او شکل گرفته بود.

اکنون زمان نشان دادن عصبانيت فرا رسيده است، انتصاب هيگل و تحقير لابي طرفدار اسرائيل يک راه آن است، مي توان انتظار داشت که موارد بيشتري نيز در راه باشد، هر حرکت جزئي از سوي آمريکا ضربه سنگيني براي اسرائيلي ها تلقي خواهد شد.

ضمن آنکه احزاب مخالف مي توانند از اين ضربه به عنوان ناکارآمدي خوب نتانياهو استفاده کنند، حمايت از رامني حماقت محض بود، بدتر از همه اينکه نتانياهو که در آمريکا بزرگ شده خود را کارشناس امور آمريکا نشان مي دهد.

اما هيچ يک از احزاب جرأت نمي کند اين مسئله را در مبارزات انتخاباتي فعلي مطرح کند زيرا از آن بيم دارند که ميهن پرست تلقي نشوند.
من انتظار ندارم اوباما در آينده نزديک نوع رفتار خود با اسرائيل را تغيير دهد اما وقتي به افق نگاه مي کنم تصوير متفاوتي به چشم مي خورد.
در حال حاضر تفاوتي برجسته ميان اوباماي اول و اوباماي دوم وجود دارد، وقتي او براي بار اول انتخاب شد "چاس فريمن" را به عنوان رئيس شوراي امنيت ملي انتخاب کرد.

لابي طرفدار اسرائيل طوفان به پا کرد و انتصاب او کنار گذاشته شد، اوباما ترجيح داد به جاي اينکه با لابي طرفدار اسرائيل مقابله کند تحقير شود، اين بار وضع فرق مي کند.

اين تغيير در دوره دوم رياست جمهوري اوباما چشمگير است، جايگاه لابي صهيونيست ها در واشنگتن به تدريج کم کم اما به طور چشمگيري در حال افول است. چرا؟

من معتقدم يک دليل آن اين است که درک جامعه يهوديان آمريکا در حال تغيير است، سياستمداران آمريکايي به اين نتيجه رسيده اند که رأي دهندگان يهود به اتفاق حامي اين لابي نيستند، سران يهوديان آمريکا که تقريبا همگي خود انتصابي هستند و فقط نمايندگي گروهي کوچک از نمايندگان حرفه اي را برعهده دارند و نيز سفارت اسرائيل و ميلياردرهاي راستگرا، آراي يهوديان را کنترل نمي کنند.

اين مسئله وقتي که نتانياهو از رامني حمايت کرد مشخص شد اکثر يهوديان همچنان به حمايت خود از اوباما و حزب دموکرات ادامه دادند.

اين تحولي ناگهاني نيست اکون سالهاست که يهوديان آمريکا به خصوص يهوديان جوان خود را از تشکيلات صهيونيست جدا کنند.

آنها با رها شدن از چنگ سياست رسمي اسرائيل، دشمني ، اشغالگري، تنفر از تصاويري که سربازان اسرائيلي را در حال کتک زدن فلسطينيان بي پناه نشان مي دهد، خود را از لابي صهيونيست کنار مي کشند زيرا از واکنش هاي ضد يهودي هم بيم دارند.

فقط تعداد اندکي از يهوديان شجاع آمريکا حاضرند آشکارا از اسرائيل انتقاد کنند، سياست هاي آمريکا نيز به اين حقيقت در حال تطبيق است که قدرت لابي اسرائيل بيشتر بلوف است و بيشتر يهوديان آمريکا اجازه نمي دهند اسرائيل الگوي رأي دهي آنها را تعيين کند.
آمريکائيان از اين مسئله در رنج هستند که سياست هاي کشورشان توسط يک دولت خارجي ديکته مي شود.

حداقل به مدت 5 دهه سياست خاورميانه آمريکا در تل آويو تعيين مي شده است، تقريبا تمام مقامات آمريکايي که با اين منطقه طرف بودند يهودي بوده اند، سفير آمريکايي عبري زبان در تل آويو به آساني مي تواند سفير اسرائيل در واشنگتن بشود.

من هشدار داده بودم که اين وضع براي هميشه ادامه پيدا نخواهد کرد، با توجه به اينکه اسرائيل تقريبا در همه چيز به حمايت آمريکا متکي است، اين خطري واقعي براي اسرائيل است.

شايد لابي اسرائيل از اين خطر مطلع شد، در امور فعلي صداي آنها به شدت فروکش کرده است، آنها نمي خواهند مخالفت کنند.

نکته اينجا است که اين دوستان دروغين اسرائيل در کنگره و رسانه هاي آمريکا واقعا طرفدار اسرائيل نيستند، بلکه آنها حامي اسرائيل دست راستي، از جمله افراطيون و راستگرايان فاشيست هستند.

بنابراين دولت اسرائيل و دوستان اسرائيل تمام تلاش خود را به کار خواهند بست تا انتصاب هيگل را منتفي کنند.
برچسب ها: اسرائیل ، کنگره ، انتصاب ، هیگل
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.