چهره زنان مسلمان در رسانه های جهان

رسانه‌ها نیز به ترسیم بازنمایی‌هایی از مسلمانان، به عنوان افرادی کاملاً محدود از سوی زنجیره ناگسستنی مذهب و تعدی‌های مرد سالاری، ادامه می‌دهند.
پافشاری در استفاده از زبان منفی برای توصیف زنان مسلمان و یکدست کردن همه زنان مسلمان و افزایش توجه و تمرکز بر مقنعه،همه و همه، مثال‌هایی است که نشان می‌دهد چگونه از زنان مسلمانان به عنوان ابزارهای گفتمانی استفاده می‌کنند تا افرادی را که از ارزش‌های غربی دور هستند را،تسلیم خود کنند.

علاوه بر این، بازنمایی‌های این گونه رسانه باعث ترویج و گسترش این مسئله شده است که زنان مسلمان ،شهروندانی فعال در جوامع خود نیستند و آنان را به عنوان افرادی قربانی و زنانی منفعل یا فقط زنانی محجبه ارائه می‌دهند. زنان نیمی از جمعیت جهان هستند که نقش بسیار مهمی در جنبش‌ها و نهضت‌ها و انقلاب‌ها داشته‌اند. حساسیت نقش زنان برخاسته از عمق تأثیرگذاری زنان در تمامی عرصه های زندگی است.
حضور زنان مسلمان،دوشا دوش همسرانشان در تمامی جوامع به عنوان الگوی کاملی از مادر،با وجود حجاب کاملاً مشهود است.زنان مسلمان امروز علاوه بر مسئولیت‌های سنگین زندگی در عرصه های مختلف ورزشی، سیاسی، فرهنگی، علمی، هنری و..حضوری موثر و تأثیر گذار دارند.

چنین بازنمایی‌هایی دیدگاه محدودی از زنان مسلمان را منعکس می‌کند که در آن، مشکلات واقعی یا چالش‌های پیش روی زنان مسلمان را نادیده گرفته شده است.به این ترتیب، به اشتباه این طور درک می‌شود: مسائل انتقادی که زنان مسلمان را تحت تأثیر قرار می‌دهد، دین ایجاد کرده است، نه فشارهای خاص اجتماعی اقتصادی یا ملی‌گرایانه یا سیاسی.
در جوامع دیگر،رسانه‌ها غالباً به گونه‌هایی از کلیشه های مشابه متوسل می‌شوند.به این صورت که عموماً فقط گزارش‌هایی خبری اعلام می‌کنند.این گزارش‌ها زنان را به عنوان قربان منفعل یا زنانی ترسیم می‌کند که از ارتقای حقوق اجتماعی یا شهروندی خود بازمانده‌اند یا سعی در احقاق آن دارند.

به عنوان مثال انعکاس اخبار افراطی با هدف اسلام ستیزی منتشر می‌شود،سنگسار زنان مسلمان،بد نام سازی، تجاوز و...اولویت این رسانه‌هاست.تاکید بیش از حد و ساده سازی درباره مقنعه یا همان حجاب،به وسیله بسیاری از نویسندگان،رسانه جهانی نمادی مداوم از تسلیم زنان را ترسیم می‌کند.