به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگاران به نقل از "پرس تي وي"؛ دکتر "کوين برت"، کارشناس برجسته مسائل اسلام و عرب و استاد دانشگاه طي مقاله اي تحت عنوان "سپر بلا کردن ايران کمکي به شما نمي کند" به سران رژيم اسرائيل و حکام عرب، گفت: به جاي آنکه ايران را عامل اصلي مشکلات خود معرفي کنيد، واقع گرايانه با مسائل برخورد کنيد، زيرا مقصر جلوه دادن ايران و سپر بلا کردن جمهوري اسلامي، نه تنها مشکلي از مشکلات شما را حل نمي کند؛ بلکه بيش از پيش در چاله اي که کنده ايد فرو مي رويد.
دکتر برت مي نويسد؛ همه ساله در "روز کفاره" عبري هاي باستان بزي را به عنوان عامل تمام مشکلات خود در نظر مي گرفتند و سپس آن بز را به صحرا مي فرستادند و به اين وسيله با مشکلات خداحافظي مي کردند.
يونانيان باستان هم دقيقا چنين کاري مي کردند.
اما انداختن تمام مشکلات به دوش يک "سپر بلا" همه مشکلات را حل نمي کند، بلکه اين کار فقط "فراري موقت" است. درست به همان ترتيب که موادمخدر فرد را به طور موقت از مشکلات زندگي رها مي کند.
امروزه بعضي از نوادگان عبري هاي باستان يعني يهوديان و پسرعموهاي سامي آنها يعني اعراب ايران را مقصر مشکلات خود مي دانند. برخي تصور مي کنند رفتن به جنگ با ايران به نوعي مشکلات را حل مي کند.
در واقعيت اين کار مشکلات را بدتر مي کند، اما ساز و کار "سپر بلاسازي" غير منطقي است. مردم به دلايل احساسي به مقوله سپر بلاسازي و قرباني کردن ديگران روي مي آورند، نه بخاطر دلايل عملي.
کساني که به اشتباه مشکلات خود را به گردن يک "سپر بلا" مي اندازند، معمولا در پايان با مشکلات بيشتري نسبت به قبل مواجه مي شوند.
بگذاريد به اين مسئله بپردازيم که چطور اسرائيل و برخي اعراب ايران را عامل مشکلات جامعه خود مي دانند.
اسرائيل با چندين بحران هويتي شديد مواجه است. اقتصاد اسرائيل به گفته کريستين ساينس مانيتور به کمک هاي آمريکا که بيش از يک تريليون دلار است، متکي است و نابرابري اقتصادي در اسرائيل جرقه اعتراضات گسترده اي را زده است.
گروه هاي مختلف يهوديان اسرائيل _ارتودوکس، سکولار، اشکنازي، شهرک نشينان، سفيدها، سياهان_ بي وقفه با يکديگر و با اعراب فلسطيني و اسرائيلي در درگيري و نزاع هستند.
همسايگان اسرائيل، مردم خاورميانه، اسرائيل را به عنوان کشوري مشروع قبول ندارند. پاکسازي قومي فلسطينيان به پايان نرسيده و آنها در رقابت جمعيتي در حال پيروزي بر يهوديان اسرائيل هستند. اسرائيل همه جا به شدت منفور شده است. از جمله در آمريکا.
در نظرسنجي اروپائي ها از اسرائيل به عنوان تهديد اصلي صلح جهاني نام برده شده است. فلسطين، اکنون به عنوان يک کشور در سازمان ملل پذيرفته شده است و اسرائيل سه جنگ را طي 6 سال گذشته به حزب الله و حماس واگذار کرده است.
بسياري از تحليلگران از جمله هنري کيسينجر گفته اند؛ اسرائيل ده سال ديگر از بين خواهد رفت. براي اسرائيل نشان دادن ايران به عنوان منشاء تمام مشکلاتش آسانتر از پذيرش اين نکته است که اسرائيلي ها بيش از پيش در چاله اي که خود کنده اند فرو مي روند، زيرا ايران از حزب الله و حماس حمايت نمي کند.
آيا رهبر ايران خواستار پايان يافتن آپارتايد اسرائيل نيست و از راه حل تک دولتي که به موجوديت اسرائيل به عنوان يک "دولت يهود" پايان دهد، حمايت نمي کند؟ آيا سران ايران با صداي بلند آنچه را که همه در خاورميانه به آن اعتقاد دارند نمي گويند؟ داستان هولوکاست غلو و افسانه سازي شده تا در خدمت صهيونيسم باشد؟
ليکودها فکر مي کنند اگر ايران را بمباران کنيم، همه مشکلاتمان مرتفع مي شود.
در حقيقت، هر جنگ بالقوه با ايران، باعث رنج بسياري خواهد شد و به اقتصاد جهان به شدت لطمه مي زند.
اگر اسرائيل چنين جنگي را شروع مي کرد، ايران قطعا ضربات سهمگيني به اسرائيل وارد مي کرد. علاوه بر اين، کل به مخالفت با اسرائيل به پا مي خاست و "دولت يهود" خيلي زود به پايان مي رسيد.
استراتژيست هاي حساس اسرائيلي اين موضوع را مي دانند، اما توسل احساسي به سپر بلاکردن ايران، مانع از تفکر منطقي مي شود.
متاسفانه، اين فقط اسرائيلي ها نيستند که ايران را مقصر مشکلات خود مي دانند. سعودي ها ميلياردها دلار هزينه مي کنند تا اعراب سني را متقاعد کنند. در کل شيعه و به طور خاص ايران را بايد عامل مشکلات جهان عرب دانست.
چرا اعراب سني اجازه مي دهند که شستشوي مغزي داده شوند تا از ايرانيان و شيعه متنفر شوند؟
در يک کلمه: حسادت. ايران برخلاف کشورهاي عربي موفق شد با انقلاب اسلامي سال 1979 (1357) از امپرياليسم غرب استقلال خود را بگيرد. فرعون ايران يعني شاه سرنگون شد و آمريکائيان و اسرائيلي ها طرد شدند. اکنون ايران منابع خود را خود اداره مي کند. جنبش جهاني غير متعهدها را رهبري مي کند و در استقرار يک دمکراسي اسلامي موفق عمل کرده است.
برخلاف روساي دولت هاي عربي، رهبر معظم ايران از آمريکائيان يا صندوق بين المللي پول دستور نمي گيرد.
البته ايرانيان بهاي استقلال خود را نيز پرداخته اند. بيش از نيم ميليون ايراني که از کشورشان در برابر تجاوز صدام که براي از بين بردن انقلاب اسلامي از سوي غرب تحريک شده بود دفاع مي کردند، کشته شدند.
امروز جنگ اقتصادي تمام عيار غرب عليه ايران مشقت هايي را براي مردم عادي ايران ايجاد کرده است، اما همه اين درد و رنج ها مانع پافشاري ايران بر استقلال خود نشده است.
برعکس، کشورهاي عربي بيشتر کشورهاي بنده و غلام هستند. وقتي آمريکا به پادشاه سعودي دستور مي دهد "بپر"، پادشاه مي گويد؛ "چقدر"؟ و وقتي کارتل بانکي/ نفتي غرب به پادشاه دستور مي دهد قيمت نفت را بالا ببرد، پاسخ همان است؛ "چقدر"؟
اعراب هم مي توانستند انقلاب اسلامي به پا کنند، همانطور که ايران کرد (در حقيقت انقلاب مصر در حال تبديل شدن به "جرقه انقلاب اسلامي" است، اما اينکه مصر موفق خواهد شد کاملا از غرب استقلال پيدا کند، سوالي است که هنوز هم مطرح است)
شيوخ منطقه خليج فارس که به لطف امپراطوري دلارهاي نفتي زندگي هاي مجللي دارند، تاکنون موفق شده اند از انقلاب اسلامي فرار کنند.
آنها بسياري از مردم خود را متقاعد کرده اند که انقلاب اسلامي ايران "چيزي شيعي" است که نمي تواند در يک کشور سني تکرار شود، چه مزخرف!
ناکامي اعراب در کسب استقلال واقعي بيشتر به دليل خطاي خودشان است. اگر آنها احساس مي کنند که بايد کسي را مقصر بدانند، بايد دشمنان واقعي استقلال اعراب يعني غرب به رهبري آمريکا و اسرائيل را مقصر بدانند.
ايران براي ممانعت از استقلال اعراب چکار کرده است؟ ايران از سال 1357 از جهان عرب دعوت کرده است از ايران پيروي کرده و به وسيله انقلاب اسلامي استقلال واقعي خود را کسب کنند.
ايران از ديکتاتورهاي خليج فارس حمايت نمي کند. ايران از مبارک حمايت نکرد. ايران از رژيم هاي فاسد دست نشانده الجزاير، مراکش و اردن حمايت نمي کند.
عربستان سعودي با لفاظي هاي ضد شيعي براي ناآرام کردن سوريه، آخرين کشور مستقل عربي به آمريکا و اسرائيل ملحق شده است. آنها مزدوران شستشو مغزي داده شده را براي ترور مردم سوريه به اين کشور فرستاده اند.
فرعون هاي منطقه خليج فارس همچنين ايران را مقصر تجاوز آمريکا به عراق و افغانستان معرفي مي کنند، اما در واقعيت ايران مخالف اين حملات بود. هدف از اين تجاوزات محاصره کردن ايران با پايگاه هاي نظامي آمريکا و به راه انداختن جنگ الهام شده از سوي صهيونيست ها با هدف از بين بردن انقلاب اسلامي بود.
اعراب سني بايد از "سپر بلا سازي" شيعه و مقصر معرفي کردن آن دست بردارند و مسئوليت ناکامي خود در سرنگون کردن فرعون هاي منطقه خليج فارس، استقرار دمکراسي اسلامي، طرد ارتش آمريکا، وابستگي به صندوق بين المللي پول، پيوستن به جنبش عدم تعهد، پيشرفت در علوم و فناوري و پيروزي در اداره منابع و در اختيار گرفتن سرنوشت خود را بپذيرند.
مادامي که دشمنان اسلام بتوانند مسلمانان را در برابر مسلمانان بگذارند، يک گروه از مسلمانان را تشويق کنند گروه ديگر را مقصر بداند، آنها قادر خواهند بود همچنان جايگاه خود را در خاورميانه و سلطه خود بر منابع انرژي آن حفظ کنند.
مسلمانان بايد بياموزند که براي کسب استقلال مشترک خود با هم همکاري کنند و براي استقرار عدالت روي کره زمين با هم متحد شوند.