به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، وبلاگ
ولایت فقیه در جدیدترین نوشته خود آورده است:
« نحوه برخوردی که با ... می‌شود قابل قبول نیست. من با ایشان در زندان بوده‌ام و ... در زمان غربت اسلام در مسوولییت خود هیچ کوتاهی نکرده است. البته ایشان مجتهد سیاسی هستند و در موضوعات سیاسی نظرات خاص خود را دارد ».
این جملات، بخشی از گفته های یکی از بزرگواران اصولگراست که با توجه به جایگاه و پیشینه سیاسیش این روزها سر و صدایی به پا کرده.
این که این بزرگوار کیه و درباره کی این حرفا رو زده، موضوع نوشته من نیست. دستمایه این نوشته، خود این گفته و نگرشیه که شاید این گفته ها ازش براومده باشه.
1. بزرگوار داستان ما از نحوه برخورد با آقای ... دل خوشی ندارن. در این باره باید گفت که چون دقیقا نمیدونم منظور ایشون کدوم برخورده، نمیتونم دیدگاهم رو روشن بگم.
2. بزرگوار، به پیشینه خوب آقای ... اشاره کردن که باید گفت، ما و بیشتر منتقدان آن جناب هم پیشینه درخشان ایشون رو انکار نمیکنیم و این درسته که در واکنش هامون نباید اون پیشینه رو نادیده بگیریم و باز باید بگم که کسانی که به خاطر رفتار ناشایست کنونی کسی ، پیشینه شایسته اش رو ندیده میگیرن و از دید دیگران هم میپوشونن، دچار اشتباه بسیار بزرگی میشن؛ چرا که یکی از عوامل بی بصیرتی، توجه نکردن به این نکته است که همیشه بدنام ها و بد پیشینه ها نیستن که در صف دشمن می ایستن. مگر بعضی سرداران سپاه یزید نبودن که زمانی در رکاب امیر مومنان در جنگ صفین، جانفشانی ها میکردن؟
اما اگر منظور بزرگوار ما اینه که به احترام گذشته بعضی، باید از کژرویهای بزرگ امروزشون گذشت، پس بفرمان که ما با امثال «شریح» قاضی که با وجود پیشینه درخشان، با یک جمله اش سرنوشت قیام اباعبدالله رو دگرگون کرد چه باید بکنیم؟
3. نکته دیگری که بزرگوار ما گفتن و شاید جالب ترین بخش گفته هاشونه، نسبت دادن اجتهاد سیاسی به جناب ... است. البته که آقای ... مجتهد سیاسی هستن و شما هم هستید و من هم خودم رو مجتهد میدونم. آیا منظور از این حرف اینه که هرکسی درباره هر رخدادی تو این کشور هرچیزی که خواست بگه و هرجور خواست رفتار کنه و با این توجیه که دیدگاه من فلان بود، هیچ هزینه ای پرداخت نکنه؟ البته من و ما هم نمیگیم هرکسی که در رخدادهای گوناگون دیدگاه متفاوتی داشت، بهش برچسب فتنه گر و انحرافی و... زده بشه، ولی سکوت یا مواضع دوپهلو در برابر فتنه آمریکایی ـ اسراایلی داستان دیگه ایه.
«وقتى در داخل محیط فتنه، كسانى با زبانشان صریحاً اسلام و شعارهاى نظام جمهورى اسلامى را نفى میكنند، با عملشان هم جمهوریت و یك انتخابات را زیر سؤال میبرند، ...انتظار از خواص این است كه مرزشان را مشخص كنند. دوپهلو حرف زدن، كمك كردن به غبارآلودگى فضاست. شفاف‌سازى، دشمنِ دشمن است... غبارآلودگى، كمك دشمن است... این یك شاخص است: كى به شفاف‌سازى كمك میكند و كى به غبارآلودگى كمك میكند. همه این را در نظر بگیرند، این را معیار قرار بدهند1».
بزرگوار! ما و هزاران هزار بچه حزب اللهی که افتخار داریم که رهبرمون ما رو «فرزندان من» صدا میزنن، چه تند رو و چه کند رو، چه معتدل و آفتابی و چه برفی و بورانی، نه با مهندس... و دکتر... پدرکشتگی داریم و نه با آقای... . ما دردمون اینه که نمیخوایم شکنجه ها و کتک هایی که آقای ... هم ازش بی بهره نبوده و خون دلهایی که هرکدوممون به سهمی خوردیم، حیف بشه. چه کنیم که انقلاب برای ما عزیزتر از نام های انقلابیه!