گفتوگو با بازيگر مجموعههاي «ملكوت»، «شمسالعماره»، «موج» و «صخره» و... با دانيال «مرد نقرهاي» آغاز شد با تيرداد «ميلياردر» ادامه پيدا كرد تا در نهايت به وضعيت نامساعد پرداخت اقساط بازيگران در روزگار بيپولي تلويزيون برسد.
--فصل اول سريال ميلياردر كه تمام شد...
ـ بله ...
--قرارداد جديدي نبستي؟
ـ فيلم سينمايي «چهارباندي» را كه آقاي فرخينيا كارگرداني ميكند و آقاي جامعي تهيهكنندهاش است، قرارداد بستهام. براي يك سريال رسانهاي هم صحبتهايي داشتم كه اجازه بدهيد قطعي شود تا بيشتر راجع به آن صحبت كنم.
--مگر تو در فصل دوم سريال «ميلياردر» نيستي؟
ـ چرا، ولي خب انشاءا... بتوانيم با هماهنگي به هر دو كار برسيم.
--اين اواخر در تلويزيون بسيار پركار بودهاي. علت افت محسوس سينما به لحاظ كيفي و توليد آثار به لحاظ كمي است يا دليل ديگري ميتواند داشته باشد؟
ـ فاكتور اصلي من در انتخاب فيلمنامه خوب است. در سينماي مرده ما كه تا اين حد افت وجود دارد و تهيهكنندهها حاضر به ريسك نيستند، چه ميشود كرد؟ توليدات امسال نسبت به سال گذشته شايد نصف شده باشد و عملا در اين سينماي مرده بايد به دنبال فيلمنامه خوب بود و نبايد وسواس سينما و تلويزيون را داشت. اگرچه اولويت من هميشه سينماست اما در اين روزگار فيلمنامه خوب حرف اول را در انتخاب من ميزند. اينكه همزمان سه سريال با بازي من در حال پخش است، تقصير خودم نيست چون من هر كدام از آنها را در يك زمان كار كردم كه اين پخش همزمان يك اتفاق بوده است.
--اصولاً به عنوان بازيگري كه اولويت اولش سينماست، مراقبتي از حضور مستمر در تلويزيون نداري؟
ـ گاهي اوقات يك سينمايي خوب از يك سينمايي مزخرف براي من بازيگر تاثيرگذارتر است و حتي باعث ميشود با پيشنهادهاي بيشتري مواجه شوي. همين الان كه با شما صحبت ميكنم، به دليل پخش اين دو ـ سه سريال پيشنهادهاي سينماييام بيشتر شده است. اگرچه يك معادله اي هميشه وجود داشته و من بايد آن تعادل را در انتخابهاي سينمايي و تلويزيوني ام لحاظ كنم.
--از اين پخش همزمان هر سه سريال، پس هم راضي هستي و هم نگران؟
ـ بله، چون در اين باره دو روايت وجود دارد.يك عده ميگويند اين يك جهش است كه تو همه جا حضور داري، يك عده هم معتقدند اگر به تدريج در طول سال در تلويزيون حضور داشته باشي خيلي بهتر است از همزمان در سه شبكه با سه سريال مختلف بودن.
-- "دانيال" مرد نقرهاي نه تنها متفاوتترين تجربه تو در كارنامه بازيگري ات هست، بلكه از سوي نويسنده هم نگارش درست و پرداخت خوبي داشته است جزو شخصيتهايي است كه با جسارت در تلويزيون نوشته شده بود؟
ـ بله موافقم، دانيال را من هم خيلي دوست داشتم. شخصيتي كه اولين عشق زندگياش را تجربه ميكند و من هم مجبور بودم يك نوع متفاوت او را نشان بدهم. من بايد در صورت اين آدم اتفاقاتي كه براي اولين عشق هر جوان در آن سن و سال رخ ميدهد را به صورت منطقي نشان ميدادم. چشم پوشي روي بسياري از مسائل زندگي، نديدنها، گاه نفهميدنها و... . خدا را شكر ميكنم «كامران» دختران حوا و «تيرداد» سريال «ميلياردر» هيچ شباهتي به شخصيتي كه در اين سريال بازي كردم ندارد و اين مسئله را دوستان و همكارانم بارها گفته اند. من كار با آقاي كاظم معصومي را بسيار دوست داشتم. به نظرم ايشان بسيار كارگردان خوبي هستند و اميدوارم كارشان آن طوركه بايد از آب درآمده باشد.
--نمايش شخصيت «دانيال» با خصوصياتي كه گفتي، نيازمند يكسري فاكتور است تا تماشاگر به خصوص قشر نزديك به سن و سال او خيلي زود با كاراكتر ارتباط برقرار و او را باور كنند. ضمن اينكه دانيال يك زندگي حرفهاي را هم در كنار خواسته دلياش دارد كه قطعاً در شكلگيري نقش مؤثر است؟
ـ موافق هستم. ببين هر بازيگري پس از چند كار به
يكسري تجربيات دست پيدا ميكند. من هم پس از چند سريال روتين خوب ميدانم شخصيت را
با چه فاكتور و ويژگيهايي در طول يك سريال حفظ كنم و با چه حربههايي دست او را خيلي
زود رو نكنم و چه كنم تا ويژگيهاي شخصيت در طول قصه دستخوش اتفاقي نشود. در مورد دانيال
هم تمام تلاش خودم را كردم تا شخصيت در مسيري درست در قصه جاي بگيرد، عاشق شدن تدريجي
او در طول قصه و اينكه چه بلاهايي سر او مي آيد و اينكه سكانس به سكانس او چگونه پيش
برود تا دل مخاطب را نزند و البته قابل باور باشد. تمام حواسم به اين مسائل بود اميدوار
هستم تلاش من در اين باره به نتيجه رسيده باشد. صحبتهاي بسيار خوبي هم با آقاي معصومي
داشتيم كه كمك بسياري در اجراي اين نقش براي من بود.
--از پخش اوليه سريال در شبكه شما نگران نبودي؟
ـ چرا، به هر حال قرارداد اوليه ما با اين سريال براي پخش از يكي از شبكههاي سراسري بود، اما خدا را شكر طبق وعدههاي دوستان اين سريال در حال حاضر از شبكه سوم سيما نيز پخش ميشود، اگرچه سريال ساعت پخش مناسبي ندارد، اما خدا را شكر بازخورد مخاطب از مجموعه را خوب ميبينم!
--در صحبتهاي قبلي كه با هم داشتيم، مدام از علاقهات به ايفاي نقشهاي منفي به خاطر جاي كاري كه اين دست كارها دارد صحبت ميكردي…
ـ بله همين طور است.
--اما دانيال سريال «مرد نقرهاي» با توجه به وجوه مختلفش جاي كار خوبي داشت تا تو خودت را در يك نقش مثبت نيز محك بزني؟
ـ قبول دارم و فكر ميكنم دانيال داراي اين وجوه بود اگرچه كماكان معتقد هستم تخصص من نقش منفي است. نقش منفي را واقعاً دوست دارم. من درخودم اين توان را ميبينم كه نقش منفي را در 10 مدل اجرا كنم. جنس آدمهاي روانپريش و غيرعادي در تخصص من است و هم مخاطب و هم اهالي سينما مرا براي اين دست نقش انتخاب ميكنند، اما اگر مدعي هستم كه بازيگر هستم و در اين باره حرفي براي گفتن دارم، بايد بتوانم از يك قالب در بيايم و ژانرهاي مختلف را تجربه كنم. خودم را در شكل و شمايل مختلف محك بزنم و تواناييام را به اثبات برسانم. امروز سه سريال از من پخش ميشود و شما متوجه اين تفاوتها هستيد، اگرچه معتقد هستم بازيگر بايد بتواند از كليشه شدن فاصله بگيرد. امروز كه با شما صحبت ميكنم، بيش از پنجاه تجربه در كارنامه ام ديده ميشود، اما موافق هستم سريال «مرد نقرهاي» و شخصيت دانيال يكي از متفاوت ترين آنهاست، كه مردم مي توانستند مرا از غالبي كه در ذهنشان وجود دارد دورتر ببينند!
--تو با پوريا پورسرخ و بهاره افشاري سابقه چهار، پنج همكاري و بازي در مقابل يكديگر را داري…
-بله
--بديهي بود كه حضورتان در مقابل هم، باز هم ميتواند درست و قابل باور از آب درآيد…
- بله چون به جنس بازي يكديگر شناخت خوبي داريم.
--اما بازي مقابل سعيد نيكپور را براي اولين بار تجربه كردي و پاسكاريهاي حسي و عاطفي و حتي لحظات درگيريتان بسيار خوب درآمده است.
- خدا را شكر كه اينگونه ميگويي! واقعاً پارتنر مقابل در كار بازيگر بسيار مهم و حياتي است و گاهي حتي عامل موفقيت هر كسي است كه رو در روي تو بازي دارد. من آقاي نيك پور را كه به هر حال سابقه، كارنامه و تجربهشان بر كسي پوشيده نيست خيلي دوست دارم و ايشان هم به من بسيار لطف داشته و كمك زيادي براي من سر اين كار بودند. خارج از تهران بودن كار، فرصتي بود كه خيلي بيشتر بتوانيم به هم كمك كنيم، پاسكاريهايمان را پيش از ضبط تمرين كنيم و البته آقاي كاظم معصومي نيز در اين راستا بسيار كمك حال ما بودند. ايشان هم با وسواس بسياري مراقب كار ما بودند و از هيچ پلان و سكانسي به راحتي عبور نكردند تا آنچه ميخواستند را در بياورند. آقاي شريفي نيز در مقام تهيه كننده بهترين شرايط را براي ما سر اين كار ايجاد كردند تا به لحاظ روحي و جسمي با فراغبال به كارمان برسيم، اگر چه دور بودن از تهران هنگام كار بسيار سخت است، اما من با خيال راحت و بدون هيچ تعلق خاطري كار كردم و بايد بگويم همه اين اتفاقات در كنار هم است كه نتيجه اش ميشود يك كار موفق كه ميتواند بهترين سريال ماه مبارك رمضان لقب بگيرد. شك نداشته باشيد كه تنش موجود در هر كار نتيجهاش جلوي دوربين ديده ميشود.
--برويم سراغ سريال «ميلياردر» و دومين همكاري تو با عليرضا اميني در نقش «تيرداد»؛كاراكتري كه اصولاً جدا از تمام شخصيتهاي اين قصه است و كلاً مسير خودش را ميرود؟
- (ميخندد) خيلي خوشحال هستم كه سريالها را دقيق دنبال ميكني، ديدهاي برخيها بدون اينكه سريال را ببينند مصاحبه ميكنند! همانطور كه گفتي اين دومين تجربه همكاري من با عليرضا اميني است. پيش از اين هم قرار بود ما يكي - دو كار ديگر هم با هم داشته باشيم كه هر بار به دلايلي اين اتفاق رخ داد. عليرضا اميني بسيار كارگردان خوبي است و شناخت خيلي خوبي از او دارم. اصولاً بازيگر با كارگرداني كه كارش را بلد باشد، خيلي راحت ميتواند كار كند. به خصوص وقتي يك سريال روتين است و سختيهاي خاص خودش را دارد. عليرضا كارش را خيلي خوب بلد است و تو سركار او ميداني چه ميكني!
--تو با زامياد سعدونديان نيز سابقه چند پروژه همكاري داري. راجع به شخصيت «تيرداد» و خصوصيات شخصيت چقدر با هم تعامل داشتيد؟
- زامياد بسيار نويسنده خوبي است و من از چند تجربه همكاري با او بسيار از كارش راضي هستم و از قلمش لذت ميبرم. زامياد در مقام نويسنده در خصوص نقش كمك بسياري به من كرد كه خود عليرضا اميني هم فاكتورهاي جذابي را به نقش اضافه كرد، به نظرم مثلث بسيار خوبي تشكيل شد كه در رسيدن به نقش بسيار كمك حال من بود. نقش تيرداد در فيلمنامه اوليه پرداخت خيلي خوبي نداشت، اما در بازنويسيهاي متعدد كم كم درآمد و به آنچه شما ميبينيد رسيديم. ضمن اينكه بايد بگويم پس از شمسالعماره اين دومين تجربه همكاري من با آقاي عباسيزاده بود كه به اعتقاد من پشت صحنه بسيار خوبي را براي اين كار تدارك ديدند. تعامل و تركيب يكسري با تجربه و جوانترها در اين سريال بسيار جواب داده و به نظرم به كار كمك به سزايي كرده است. تيم متفاوت جلوي دوربين اين كار هم در فاصله گرفتن از كليشهها تأثير بسياري داشته، چرا كه ميبينيد در اكثر مجموعههاي تلويزيون ما يك سري بازيگر مشخص و ثابت حضور دارند كه براي مخاطب هم آن تيم تكراري پس از مدتي جذابيتشان را از دست ميدهند.
-- "تيرداد" در ابتداي سريال با چند پلان مختلف اينگونه معرفي شد كه اصولاً شخصيتي متفاوت با ديگر اعضاي خانوادهاش به لحاظ ذهني و حتي اخلاقي است. با گذشت زمان حتي او را كاراكتري متفاوت نسبت به اعضاي آن شركت ديديم و ديگر همين تكرار شد. آيا قرار نيست او خودش داراي قصهاي شود و حضوري مؤثرتر با توجه به استارتي كه داشت به خود بگيرد؟
- اين كاراكتر به همين خصوصيات تعريف شد و من هم از اين ويژگيها در برخورد با شخصيتهاي مختلف به خصوص «بهمن» راضي هستم. هر چه سعي كنم در طول كار اين شخصيت را بيخيالتر و خونسردتر نشان بدهم و به قول تو مسير خودش را با فاصله از افراد ديگر خانواده طي كند موفق بودهام و...
--و بالاخره از «تيرداد» چه خواهيم ديد؟
- شايد در فصل دوم سريال تيرداد هم با قصهاي تأثيرگذارتر بيايد. من اصولاً با نويسنده در اين باره صحبت نميكنم، چون معتقد هستم اين كار حرفهاي نيست. اما در كل فكر ميكنم داستان شاپور دوست خيالي «تيرداد» قابل كار باشد.
--با پايان اين سريال تا شروع فصل بعد ميروي سر فيلم سينمايي؟
- بله، بايد كار كرد اوضاع مالي خراب است.
--تو كه الان سه سريال در حال پخش داري. مگر ميشود اوضاع مالي خوب نباشد؟
- تو را به خدا اين حرف را نزن! اصلاً از زبان من بنويس از پارسال تا به حال چهار چك من از چهار سريال مختلف پاس نشده است.
--پس چرا اينقدر از تهيهكنندهها تعريف و تمجيد ميكني؟
- (ميخندد) چه بگويم! باور كن اين روزها با ترس و لرز بسيار قرارداد ميبندم. باور كن چك تهيهكنندههاي بسيار بزرگي الان دست من است. چه بگويم! معضل ما امروز گرفتن قسط آخر است.
--قسط آخر را كه ميگويند مثل مهريه است چه كسي گرفته و چه كسي داده...
- (ميخندد) راست گفتي همين طور است. اوضاع بسيار وخيم است. اوايل سال كه افتضاح بود خدا را شكر يك مقدار در نيمه دوم سال اوضاع بهتر شده است. اميدوار هستم وضعيت بهتر بشود تا اهالي سينما از اين بيكاري دربيايند يك عده زن و بچهدار هستن، گرفتار هستند اجاره خانه ميدهند، چگونه با اين وضعيت كاري ميتوانند از پس خرج و مخارج زندگيشان برآيند؟