سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان‌ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

هر شب با قرآن/درآمدی بر داستان اصحاب کهف

بر آنیم تا در این مجال، قطعاتی کوتاه و بلند از کتاب وحی را با نگاهی به انعکاس آن در ادب پارسی، پیشکش طالبان حق و جوینگان حقیقت کنیم تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.

مجله شبانه باشگاه خبرنگاران،
آیه ۱۸ سوره کهف
وَتَحْسَبُهُمْ أَيْقَاظًا وَهُمْ رُقُودٌ وَنُقَلِّبُهُمْ ذَاتَ الْيَمِينِ وَذَاتَ الشِّمَالِ وَكَلْبُهُم بَاسِطٌ ذِرَاعَيْهِ بِالْوَصِيدِ لَوِ اطَّلَعْتَ عَلَيْهِمْ لَوَلَّيْتَ مِنْهُمْ فِرَارًا وَلَمُلِئْتَ مِنْهُمْ رُعْبًا

تو گمان کنی که ایشان بیدارند در حالی که سخت در خوابند و ما ایشان را به چپ و راست حرکت می دهیم و پهلو به پهلو می گردانیم (تا ایشان را رنجی نرسد) و سگ ایشان دو دست بر در آن غار گسترده است و اگر تو بر حال ایشان اطلاع می یافتی (و در ایشان نظر می کردی) از آنها سخت می گریختی و دلت از رعب و ترس آکنده می شد.

*سوره کهف ضمن بیان مطالب گوناگون داستان اصحاب کهف را به اختصار حکایت کرده است و آن داستان به زبانی که از خود قرآن و روایات گرفته شده چنین است که در روزگارقدیم پادشاهی بوده است ستمکار و کافردل به نام دقیانوس که در روزگار او، مانند روزگار ضحاک ماردوش، خوبان چون پری پنهان بودند و دیوان و ددان و بدان آزاد و بر سر قدرت و در آن ولایت هفت تن بودند از مردانی با ایمان و نیکوکردار که به سبب فشارهای اجتماعی تصمیم گرفتند چندگاهی خارج از شهر در غاری پنهان شوند و آنجا اقامت کنند تا روزگار ظلم به سرآید زیرا هیچ مبارزه ای نیز جز گریز از بدی نمی توانستند با آن جماعت داشته باشند. آنها در آن غار استراحت می کنند و به خواب می روند و خداوند خواب را چنان بر ایشان مسلط می کند که حدود سیصد سال ایشان در خواب می مانند اما وقتی بیدار می شوند احساس آن دارند که چند ساعتی بیش نخفته اند.

*پس یکی از ایشان، با سکه های رایج زمان پیش از خواب، به شهر می رود تا قوت و غذایی تهیه کند. مردم او را به سخره می گیرند که عجب غافلی است! سکه های عهد دقیانوس را برای خرید آورده است و آنها متوجه می شوند که چند قرن در خواب بوده اند و حکومتها آمده اند و رفته اند و دقیانوس و سلسله اش به کلی منقرض شده اند. آنگاه یاران کهف همه به شهر می روند و در محیط تازه ای که از عدالت و انصاف دور نیست به حیات خود ادامه می دهند.

*آیه فوق گوشه ای از داستان را بیان می کند که رمز و رازهای زیادی در آن نهفته است. می فرماید این اصحاب کهف چنان بوده اند که اگر کسی آنها را می دید گمان می داشت که بیدارند زیرا چشمهایشان باز بود اما ایشان در عالم خود خفته بودند و خداوند می فرماید که ما برای آسایش آنها ایشان را به چپ و راست حرکت می دادیم.

*آفتاب نیز چنان بود که هم در هنگام طلوع و هم در هنگام غروب آسیبی به ایشان نمی رسانید و آن گروه سگی داشتند که بر درگاه در دوزانو نشسته بود و اگر کسی بر احوال ایشان مطلع می شد از وحشت فرار می کرد و از ترس و هراس آکنده می شد.
برای مشاهده مجله شبانه اینجا کلیک کنید

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.