سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

نگاه بهزاد صدیقی به نمایش"پچ پچه های پشت خط نبرد"؛

نمایش نامه ای که سرشار از لحظات تاثیر گذاراست

تردیدی ندارم که نمایش نامه ی"پچ پچه های پشت خط نبرد" در ادبیات نمایشی ایران جزو بهترین هاست و در ادبیات نمایشی جنگ به عنوان شاهکار محسوب می شود.

باشگاه خبرنگاران- تردیدی ندارم که نمایش نامه ی"پچ پچه های پشت خط نبرد" در ادبیات نمایشی ایران جزو بهترین هاست و در ادبیات نمایشی جنگ به عنوان شاهکار محسوب می شود.
نمایش نامه  هم به لحاظ مضمون و محتوا و هم به لحاظ تکنیک از اهمیت بسیاری برخوردار است. به لحاظ مضمونی نمایش نامه نویس، بخشی از واقعیت های جنگ را عریان، بی پرده و بدون جانب داری مطرح می کند و از سويي نیز از مسائلی از دوران جنگ ایران و عراق سخن می گوید که هرگز در هیچ کجای تاریخ جنگ یا ادبیات نمایشی جنگ سخنی از آن نرفته است.
به لحاظ تکنیکی هم از کمترین نقصانی عاری است. دیالوگ و زبان آدم ها، شخصیت ها و تیپ های گوناگون از جغرافیا و طبقه اجتماعی جامعه ی ایران، موضوع، ساختار و موقعیت دراماتیک همگی به عنوان عناصر مهم این نمایش نامه آنقدر از قدرت و قوت لازم برخوردارند که می توان درباره ی تک تک آن ها و آدم ها و موقعیتی که نویسنده انتخاب و خلق اش کرده، ساعت ها حرف زد و قلم فرسایی کرد.
به جرات می توان گفت در هیچ نمایش نامه جنگی و حتی غیر جنگی، آدم ها این چنین از طبقه، اعتقادات دینی، زبان و گویش های متعدد از جغرافیاهای مختلف ایرانی در کنار هم قرار نگرفته اند و در یک موقعیت حساس و تراژیک در کنار یک دیگر نبوده اند.
آدم هایی برآمده از دل اجتماع با دیدگاه خاص فکری و اندیشگی. نمایش نامه هم آنقدر از پویایی برخوردار است که امروزه پس از گذشت 17 سال از نگارش و اولین اجرای آن، هنوز زنده و روز آمد است و هنوز از لا به لای دیالوگ های آن می توان تاثیراتی را گرفت و پذیرفت و هنوز موقیعت ها روایت های و خرده داستان های آن تکان دهنده و مهم است و علی رضا نادری جدا از تجربه ی حضور در دوران جنگ و حضور در جبهه و نیز جدا ازدانش تئاتر شناسی، جامعه شناسی و روان شناسی، به طور هوشمندانه ای دست به خلق چنین نمایش نامه ای زده است؛ نمایش نامه ای که سرشار از لحظات تاثیر گذار، دیالوگ های واقع گرانه و آمیخته به طنز و آدم های جذاب و دوست داشتنی است.
اشکان خیل نژاد در سومین تجربه ی کارگردانی خود "پچ پچه های پشت خط نبرد"، تلاش می کند با همراهی گروه اجرایی اش اجرایی هم پای متن نویسنده را به روی صحنه بیاورد و روایتی دیگر از نمایش نامه ی هفده ساله، پیش رویمان قرار دهد. این تلاش البته با هم کوشی و چه بسا سخت کوشی بازیگرانش به خصوص نوید محمدزاده در نقش علی رضا ،محمد هادی عطایی در نقش پرویز دولابی و امیر احمد قزوینی در نقش شهریار شرقی و نیز با ایجاد هماهنگی عناصر صحنه اش به ثمر نشسته است.
نمایش" پچ پچه ها..." به کارگردانی اشکان خیل نژاد اما با همه ی محاسن و قوت هایش ،اندکی نیز دچار کاستی است مثل طراحی صحنه ی غیر یک دست و بهره نگرفتن از طراحی نوری که می توانست بعد زیبایی شناسی و نشانه شناسی اثر را تقویت کند و در ایجاد فضاسازی بهتر برخی از موقعیت های نمایشی اجرا موثر واقع شود.
 از سویی دیگر کارگردان در دو  صحنه از نمایش خود موقعیت و تصاویر جذابی را خلق کرده است. یکی صحنه ی یکی مانده به آخر که نور کم رنگی عمق صحنه را پوشانده، در زمانی که سرگروهبان فرخنده می خواهد بساطش را جمع کند و از جبهه برود که پیش از آن نیز ایوب نیز مشغول تغییر موج رادیو است و دارد موسیقی و آواز فرانسوی را گوش می کند.دیگری مربوط به صحنه ی گرفتن عکس یادگاری است که نمایش با تصویر و اجرای این عکس یادگاری پایان می یابد، عکس که به خاطره ها و تاریخ می پیوندد و عالم برزخ داستان نمایش نامه با این تصویر و شنیده شدن صدای دوباره ی گلوله   صحنه را پایان می بخشد؛ اما صدا و تصویر این صحنه آغاز نمایش دوباره ای می شود در ذهن تماشاگر و نمایش اصلی آغاز می شود./ي2
یادداشتی از بهزاد صدیقی.

 
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.