به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، یکی از مشخصه های اصلی افراد معتاد به خرید
, داشتن کمد ها و قفسه های مملو از لباس و وسایل غیر ضروری است که اکثر آنهابیش از یک بار هم مورد استفاده قرار نگرفته اند.اماشخص بیمار به محض آنکه به میهمانی دعوت می شود بلافاصله به فکر خرید می افتد. متاسفانه اکثر این افراد هم نميدانند مبتلا به یک اختلال روانی هستند و
اغلب با بیان
اصطلاحاتی مثل این که من تنوع طلب هستم,بیش از نیازم خرید نمی کنم و یا اینکه به همه این کالاها نیاز دارم خودشان را گول می زنند.
در همین ابتدا باید گفت با
وجود تصور عامه که این بیماری مختص خانم هاست اما تحقیقات نشان داده که میزان آقایانی هم که به این بیماری دچارند قابل ذکر
است.
معنی اعتیاد به خرید
بسیاری
از ما ممکن است چشممان لباس یا وسیلهای را بگیرد و حتی اگر به آن نیازی
نداشته باشیم بابت خریدن آن پول خرج کنیم. خرید در ایام خاص، ابتدای فصول،
خرید برای خوش لباس بودن و خریدن لوازم مورد نیاز حتی اگر گاهی بیشتر از
معمول باشد کاملا نرمال است اما معمولا کسانی که اعتیاد به خرید دارند
سراغ خریدن کفش، لوازم لوکس، لوازم الکترونیکی و مهمتر از همه لباس
ميروند. کمدهای این افراد پر شده از لوازم مشابه که حتی از آنها استفاده
هم نشده است.
معتادین به خرید تا آنجا که پول همراه داشته باشند
خرید ميکنند بدون آنکه به استفاده از لوازمي که ميخرند فکر کنند. آنها
حتی ممکن است از بسیاری از لوازمي که دارند خبر نداشته باشند. یکی از
خصوصیات بارز این افراد این است که هیچ تمایلی به چانه زدن ندارند و حتی
گاهی به قیمت اجناسی که انتخاب ميکنند توجهی ندارند.
دسته دیگر افراد که
تعدادشان نسبت به گروه اول بسیار کمتر است، کسانی هستند که لوازم مورد
نیازشان را خریداری ميکنند اما میزان خریدشان چند برابر نیاز و استفاده
آنها است. معتادان به خرید بعد از هر بار خرید کردن دچار احساس گناه و
استرس ميشوند و برای پایین آوردن این استرس دوباره سراغ خرید ميروند.
اعتیاد به خرید از نظر روانشناسان
در
اصطلاحات روانپزشکی اختلالی با عنوان اعتیاد به خرید وجود ندارد اما از
آنجا که این اختلال منجر به خریدهای افراطی ميشود ميتوان آن را در دسته
اختلالهای اضطرابی و کنترل تکانه قرار داد.
بسیاری از روانشناسان
معتقدند اعتیاد به خرید مانند اعتیاد به مواد مخدر است و هیجان و شعف قبل
از خرید و نشاط هنگام خرید درست مانند مصرف مواد مخدر است. تعداد دفعات و
مبالغ هزینه شده در هر خرید باید بیشتر شود تا احساس نشاط در فرد پایدار
بماند.
یک
روانشناس اعتیاد به خرید را این طور توصیف ميکند: زمانی که
معتادان به خرید به فروشگاهی ميرسند، افکار به زور و بر خلاف میل وارد ذهن
آنها ميشوند. با اینکه این افراد بر پوچ بودن این افکار واقف هستند اما
هیچ کنترلی بر آنها ندارند و در نتیجه نميتوانند در مقابل ورود به فروشگاه
و بدتر از در مقابل خریدن لوازم بیمصرف مقاومت کنند.
دکتر سيدمحمود ميرزماني روانشناس و استاد دانشگاه در این باره می گوید: اعتياد
به خريد برخلاف اعتياد به مواد مخدر خيلي شناخته شده نيست و در سطح جامعه
کمتر به آن پرداخته ميشود. در اين تيپ شخصيتي اصلا بحث نياز و ضرورتهاي
زندگي مطرح نيست بلکه بحث نياز دروني است؛ نيازي که به صورت غيرمنطقي و
نامعقولي فرد را وادار به خريد ميکند.
البته اين اختلال رواني در
تمام طول سال با فرد است به گونهاي که اگر خريد نکند، فکر ميکند چيزي را
فراموش يا گم کرده است، اما روزهايي از سال که تب خريد در جامعه به راه
مي?افتد مثل روزهاي پاياني سال، قبل از آغاز مدارس و روزهاي مادر و پدر
و... با توجه به جو حاکم بر جامعه و تشويقهايي روحي ايجاد شده، اين عادت
شدت گرفته و بيشتر خود را نشان ميدهد.
در اختلال «اعتياد به خريد»،
حالتهاي وسواسگونهاي فرد را به سمت پاساژگردي و خريدهاي غيرضروري
ميکشاند که بيشتر نيز همراه با پشيماني است. از همينرو شايد بتوان احساس
پشيماني پس از خريد و مقاومت نكردن در برابر گرايش به خريد را دو علامت مهم
اين بيماري برشمرد.
اعتياد به خريد ميتواند حاصل تشويقها و
فرصتهاي کاذبي باشد که براي برخي افراد وجود دارد يا در نتيجه نشست و
برخاست با مبتلايان به اين نوع از اعتياد باشد. اين اختلال معمولا بين زنان
به دليل داشتن وقت آزاد بيشتر نسبت به مردان شايعتر است.
اگر در
اين ايام که تب خريد هديه داغ است، بحث اعتياد به خريد و مبتلايان به اين
عارضه را کنار بگذاريم، تهيه وسايلي که در طول سال امکان خريد آنها براي
مادر و پدرمان فراهم نشده است، ميتواند علاوه بر تغيير و تحول فضاي زندگي،
باعث نشاط و تغيير روحيه آنها شود و از سنتهاي حسنهاي است که هر سال با
روز مادر اتفاق مي افتد. البته خوب است که افراد نسبت به ديگران نيز اين
احساس را داشته باشند و نيازمندان را نيز در اين راستا فراموش نکنند زيرا
پرداختن به اين موضوع نيز در کنار خريدهاي شخصي و خانوادگي ميتواند
شاديبخش و روحيهآفرين باشد.
دکتر ميرزماني در مورد راهکار این اعتیاد می گوید: اما براي آنکه بتوانيم از خريدهاي
غيرضروري تحتتاثير جو رواني حاکم بر جامعه جلوگيري کنيم، بهتر است اعضاي
خانواده پيش از رفتن به بازار ليست خريدشان براساس نيازسنجي و توان
ماليشان تهيه كنند تا در دام تصميمهاي آني که معمولا در تب داغ خريدها
ممکن است براي هر کسي پيش آيد، نيفتند.
خریدهای نمایشی و افراطی
بعضی
از افراد برای بالا بردن اعتماد به نفسشان خرید میکنند. اکثر کسانی که
به خرید کردن افراطی گرایش دارند اعتماد به نفس پایینی دارند. اکثر این
افراد سراغ نمایندگیهای رسمی و اجناس گرانقیمت میروند و مبالغ بالایی را
بابت خریدن این اجناس مخصوصا لباسهای گرانقیمت و حتی نامتناسب با
اندامشان میکنند. بخش دیگری از افراد برای کاهش اضطراب سراغ خرید
میروند.
این افراد برایشان فرقی نمیکند با چه موقعیت یا بحرانی
روبهرو شدهاند. آنها یاد گرفتهاند به جای پیدا کردن راه حل منطقی، خرید
کنند. اضطراب این افراد کاملا بعد از خرید برطرف میشود اما سرخوردگی و
اضطراب با فاصله زمانی بسیار کوتاهی دوباره سراغشان میآید. کسانی که
همیشه کیسههای پرخریدی به همراه دارند نشانه دقیقی برای تشخیص اعتیاد به
خرید به شما میدهند. حتی بعضی افراد برای جلب توجه دیگران خرید میکنند و
کم کم این نیاز آنها را به خریدهای افراطی و بدون کنترل میکشاند.
تاثیرات خرید افراطی
اولین
و مهمترین مسئلهای که برای این افراد ممکن است پیش بیاید صدمه مالی است.
از آنجا که این افراد هیچ کنترلی روی خریدشان ندارند بخش عمدهای از
درآمدشان را خرج میکنند و ممکن است حتی برای نیازهای ضروریشان هم پول
برایشان باقی نماند. هرچند در اکثر موارد این افراد به صورت نا خودآگاه
از خریدهای دیگر چشمپوشی میکنند. دومین لطمه خریدهای افراطی صدمههای
روحی و روانی شدیدی است که وارد میکند و در درازمدت خلق و رفتار این
افراد را تغییر میدهد.
وجود هیجان قبل از خرید، لذت زمان خرید و
سرخوردگی و دلزدگی بعد از خرید در هر بار خرید کردن بیشتر و بیشتر میشود.
تا آنجا که لذت طبیعی خرید از این افراد دور میشود و تقریبا بدون وجود لذت
سراغ خرید میروند.
سومین اتفاقی که برای این افراد میافتد این است که
فضای بسیار زیادی از خانه و اتاقشان با لوازم غیرضروری اشغال شده است که
حتی سالی یک بار هم از آنها استفاده نمیکنند.
علائم بیماری اعتیاد به خرید
اگر می خواهید بفهمید آیا شما هم به این بیماری مبتلا هستید موارد زیر را با دقت بخوانید و ببیند آیا در مورد شما صدق می کند یا خیر؟
وابستگی شدید به پول:
معمولاً
کسی که به خرید اعتیاد دارد، هنگامی که به پول نقد یا کارت بانکی دسترسی
ندارد، حس میکند چیزی را گم کرده است. معمولاً نداشتن پول کافی برای خرید و
یا به دست نیاوردن پول لازم ، این افراد را دچار تنش و استرس میکند.
خرید وسائل غیر ضروری:
معمولاً
افرادی که معتاد خرید هستند، لباس و اجناسی را میخرند که احتمال استفاده
از آنها بسیار کم است. کمد لباس این افراد پر از لباس و محصولات آرایشی است
که هنوز برچسب قیمت آنها هم کنده نشده است. با این حال، این افراد هنوز هم
دوست دارند خرید کنند و این کار تبدیل به مشکل بزرگی برای آنها میشود.
خرید های چند گانه:
شاید
خرید های چند گانه نشانه ای از معتاد بودن به خرید برای آنها نباشد چرا که
معمولاً افراد دارای چندین پیراهن و یا کفش هستند اما داشتن چندین
جاروبرقی، تستر و یا لوازم منزل و آشپزخانه و یا ابزاری که تنها یکی از
آنها برای خانه لازم است، میتواند نشانه ای نگران کننده باشد.
مخفی کردن صورتحساب و خریدها:
معمولاً
حقه این افراد این است که آنچه از خرید و صورتحساب ها باقی میماند را
پنهان میکنند. معمولاً افرادی که به خرید علاقه زیادی دارد، اشیائی مانند
رسید خرید، صورتحساب ها و رسید کارت بانک ها را پنهان میکنند. با پنهان
کردن صورت حساب ها، افراد نمیتوانند اعتیاد خود به خرید را انکار کنند و با
این کار تنها خرید خود را از اعضای خانواده پنهان میکند.
مکانیسم کپی:
خرید
هنگام عصبانیت، ناراحتی و نا امیدی ، یکی از نشانه های فرد معتاد به خرید
است چرا که این افراد دارای کمبودهای بسیار زیادی برای ابراز احساسات منفی
هستند. آنها خودشان را با خرید اشیاء جدید سرگرم میکنند و با این کار سعی
در فراموش کردن عیب های خود دارند.
رضایت موقت:
افرادی که
به خرید معتاد هستند، هنگام خرید اشیاء و لباس، رضایت مندی و خوشحالی
موقتی دارند. هنگامی که این افراد به خانه بازمیگردند، حس رضایت مندی آنها
به عذاب وجدان و احساس گناه تغییر پیدا می کند.
خرید زیاد موجب استرس روانی می شود
روانشناسان در جديدترین مطالعات خود تاكيد كردند خريد زياد و حمل كردن ساكهاي زياد و سنگين خريد، موجب افزايش استرس رواني ميشود.
به
گفته آنان، مشترياني كه زياد خريد ميكنند از نظر جسمي، وزن زيادي را به
بدن خود تحميل ميكنند و همين امر موجب ميشود به طور ناخودآگاه استرس آنها
افزايش پيدا كند.
كارشناسان بهداشت رواني در دانشگاه چيني هنگكنگ و
دانشگاه ملي سنگاپور كه اين مطالعه را انجام دادهاند، ميگويند: حمل
كيسههاي زياد و سنگينتر خريد موجب ميشود افكار استرسزاي بيشتري به ذهن
انسان خطور كند.
در اين مطالعه چنين
نتيجهگيري شد كه مغز ارتباطات عصبي خاصي دارد كه باعث ميشود تحمل وزن
زياد توسط جسم، روي ذهن فرد نيز بار اضافي وارد كند 10روش موثر برای رهایی از اعتیاد به خرید
اما سوال اساسی این است که آیا این بیماری قابل درمان است؟ پاسخ مثبت است برای حل چنین مشکلی باید:
1. اين پديده را بشناسيد:
اکثر
افرادي که دچار خريد بيمارگونه حاد هستند، کالاهايي که خريده اند را پنهان
کرده يا درباره آنها دروغ ميگويند، اگر از کارت اعتباري استفاده کنند،
حتما بيش از يک کارت دارند و به شکلي وسواس گونه نگران پول هستند. انبار
کردن کالاهايي که هرگز مورد استفاده قرار نگرفته يا پوشيده نميشوند، در
ميان اين افراد رايج است و آنها مدام در شرايط بحران مالي به سر ميبرند.
2. خود را بشناسيد:
اگر
واقعا عاشق خريد کردن هستيد، از خود بپرسيد: چرا؟ آيا به خاطر هيجان جستجو
و يافتن کالاست؟ آيا از اينکه حراجهاي عالي پيدا کرده و اجناسي را با قيمت
عالي بخريد لذت ميبريد؟ ميل شديد به تملک مواردي خاص مانند کفش، البسه يا
لوازم الکترونيکي است؟ دادن پاسخ مثبت به هريک از پرسشهاي فوق لزوما به اين
معنا نيست که شما مشکلي داريد-اما اگر شک داريد که احتمالا خرج کردن شما
از کنترل ارج شده است، بسيار مهم است که وقايع را مورد بررسي قرار دهيد.
3. احساس خود در زمان خريد کردن را با دقت بررسي کنيد:
آيا
بارها در اثر محرکهاي احساسي خاصی به خرید کردن پرداخته اید؟ برای مثال،
آیا هنگامی که افسرده، خشمگین، نگران یا تنها هستید، به امید خوشحال کردن
خود، چیزهایی میخرید؟ با درک احساساتی که در این امر دخیل هستند میتوانید
روشهای دیگری-غیر از خرید کردن- را برای مقابله با آنها بیابید.
4. به زمانی که از دست میدهید بیاندیشید:
احتمالا
با اندیشیدن به کل زمانی که برای گشتن در مغازه های خاص، یافتن اجناس
ارزان قیمت در حراجها و ورق زدن کاتالوگها صرف میکنید، وحشت زده خواهید شد و
این هشدار بسیار مهمی است. آیا واقعا ترجیح نمیدهید این عمر گرانمایه را
برای انجام دادن کارهایی مهمتر و ارزشمندتر صرف کنید؟
5. کنترل موقعیت را در دست بگیرید:
برای
اینکه بدانید واقعا چقدر خرج میکنید، از خرید قسطی اجناس غیر ضروری و
استفاده از کارت اعتباری خودداری کنید. بهای همه چیز را نقد و کامل پرداخت
کنید. فقط هنگامی زیر بار وام بروید که این وام برای خرید کالایی غیرمنقول،
مانند زمین یا خانه به مصرف برسد.
6. همه چیز را یادداشت کنید:
یک
روش دیگر برای آگاه شدن از ماجرا، نگهداشتن یادداشت روزانه از تمام اقلام
خریداری شده و ذکر احساس شما در زمان خرید کردن است. یادداشت کردن اهداف
اقتصادی خودتان نیز میتواند بسیار مفید باشد. به این ترتیب بر آنچه واقعا
اهمیت دارد متمرکز خواهید شد.
7. مراقب باشید که از هر وسوسه ای دوری کنید:
اگر
مطمئن هستید که مشکل دارید، سعی کنید که از حراجیها، فروشگاههای بزرگ و
مراکز خرید دوری کنید. اگر نمیتوانید به کلی آنها را نادیده بگیرید، فهرستی
تهیه کرده و از آن پیروی کنید و تنها زمانی به گشت زدن و تماشای مغازه ها
بروید که همه آنها تعطیل باشند. تمام کاتالوگها و کتابچه های راهنمای مغازه
ها را دور بریزید و به صوص هنگام سفر و سیاحت بسیار مراقب ولخرجیهای خود
باشید.
اگر رفتن شما به مرکز خریدی که برایتان بسیار وسوسه انگیز است،
ضرورت دارد، حتما یک دوست قابل اعتماد را با خود همراه کنید و از او بواهید
که در پیروی از فهرست خرید به شما کمک کند.
8. جایگزینی سالم برای عادت خرید کردن بیابید:
هنگامی
که با تمایل مقاومت ناپذیر خرید کردن مواجه شدید، خود را با فعالیتی نظیر
قدم زدن (بدون همراه بردن کیف پول) یا یک فعالیت دیگر مشغول کنید تا این
تمایل شدید بگذرد.
9. امکانات خود را گسترش دهید:
به جای
اینکه تمام وقت خود را به خرید کردن اختصاص دهید، میتوانید به کارهای خیریه
داوطلبانه، گذراندن وقت بیشتر با خانواده، تحصیل و مطالعه کتابهایی عالی
بپردازید. ورزش کرده و اهداف دیگری که در زندگی داشته اید را به سرانجام
برسانید. به خصوص یافتن روشهایی برای یاری رساندن به دیگران میتواند بسیار
رضایت بخش باشد.
10. اگر نیازمند کمکی خارجی هستید، بلافاصله دست بکار شوید:
اگر
احساس میکنید که عادت خرج کردنتان از کنترل خارج شده است و شما نمیتوانید
به تنهایی با آن مبارزه کنید، بدون اتلاف وقت به دنبال کمکهای حرفه ای
روانشناسان و مشاوران باشید. در گروههای درمانی شرکت کنید و اجازه دهید
متخصصان به یاری شما بیایند.
اگه بخواهم زنداداشم را راهنمایی و کمک کنم که اعتیاد به خریدش رو ترک کنه ،چکار کنم؟یعنی چطور بهش بگم که این یک جور بیماریه و درمان داره ؟ اگه این مشکلش حل بشه 90 درصددعواهاشون تموم میشه.
با تشکر
اگه امکان داره حتما جواب بدید