سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

یک گوشی موبایل؛ حاصل قتل مرد تنها توسط جوان شیشه‌ای

اين جوان ۲۵ساله پس از معرفي خود گفت: از حدود يک ماه قبل پدرم به خاطر اين که فکر مي کرد من معتاد هستم مرا از خانه طرد کرد و گفت: ديگر حق نداري به خانه بيايي!

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، آذرماه گذشته مأموران پليس راه به سطل زباله بزرگي که در قسمت بار يک دستگاه وانت قرار داشت مشکوک شدند و بدين ترتيب با گشوده شدن در سطل زباله راز يک جنايت افشا شد. جوان ۲۵ ساله اي که سرنشين وانت بود اعتراف کرد يک بار به اتهام سرقت دستگير شدم ۳ روز در زندان بودم که بعد از آن تبرئه و آزاد شدم. پس از آن با مقتول آشنا شدم و او مرا به خانه اش برد.

بعد از اين ماجرا، تصميم به قتل آن مرد گرفتم چرا که او تنها زندگي مي کرد و کسي به منزلش رفت و آمد نداشت. وي در تحقيقات مقدماتي انگيزه ارتکاب جنايت را نگاه هاي هوس آلود مقتول عنوان کرد و مدعي شد: به خاطر اين که نمي توانستم نگاه هاي او را تحمل کنم تصميم به قتل گرفتم. اما اين متهم در بازسازي صحنه جنايت اعترافات خود را پس گرفت و انگيزه جنايت را سرقت عنوان کرد و گفت: فقط توانستم يک گوشي تلفن همراه سرقت کنم.

متهم پرونده در بازجويي هاي مقدماتي درباره انگيزه جنايت خود ادعا کرده بود: با مقتول رفت و آمد داشتم و يک شب که در منزل او خوابيده بودم احساس کردم نگاه هاي او هوس آلود است به همين دليل تا صبح تحمل کردم اما روز بعد با خوراندن تعدادي قرص خواب آور او را با ضربات چاقو به قتل رساندم. گزارش خراسان حاکي است: پس از انجام تحقيقات ابتدايي پرونده، متهم به قتل صبح روز پنج شنبه گذشته درحالي که توسط کارآگاهان پليس آگاهي خراسان رضوي حفاظت مي شد به محل ارتکاب جنايت واقع در بولوار هفت تير مشهد منتقل شد و در حضور قاضي ويژه قتل عمد به بازسازي صحنه جنايت پرداخت.

در آغاز بازسازي صحنه قتل سروان حميدي فر (افسر پرونده) توضيحاتي را درباره اعترافات متهم و سرقت يک دستگاه گوشي تلفن همراه توسط وي ارائه کرد. پس از آن مقام قضايي با تفهيم موادقانوني به متهم که بايد مواظب اظهارات خود باشد و حقيقت ماجرا را بيان کند از وي خواست جزئيات اين حادثه را در مقابل دوربين قوه قضاييه تشريح کند.

اين جوان ۲۵ساله پس از معرفي خود گفت: از حدود يک ماه قبل پدرم به خاطر اين که فکر مي کرد من معتاد هستم مرا از خانه طرد کرد و گفت: ديگر حق نداري به خانه بيايي! من هم که جا و مکاني نداشتم با کارگران ساختماني که در اتاقک نگهباني يک پروژه ساختماني در نزديکي محل سکونت مقتول زندگي مي کردند آشنا شدم و چند شب را نزد آن ها سپري کردم تا اين که بيمار شدم و تب و لرز شديدي مرا فرا گرفت. آن روز جوان ۳۵ ساله (مقتول) نزد من آمد و مرا به منزل خودش برد. او مي گفت: با همسرش اختلاف دارد و خانواده اش از مدتي قبل او را ترک کرده اند.

وقتي متوجه شدم کسي به منزل اين جوان ۳۵ ساله رفت و آمد ندارد تصميم به سرقت از منزل وي گرفتم به همين دليل هم روز بعد تعدادي قرص خواب آور را که از داروخانه تهيه کرده بودم به وسيله آبميوه به او خوراندم وقتي او به خواب عميق فرو رفت و از اين موضوع مطمئن شدم با ضربات چاقو او را به قتل رساندم و جسد را داخل اتاق کشيدم و همه خون ها را پاک کردم. پس از آن هم يک گوشي تلفن همراه از منزل او سرقت کردم و دوباره شبي را کنار کارگران اتاقک نگهباني سپري کردم.

پس از آن تصميم گرفتم جسد را مثله کنم تا براي حمل راحت تر باشد اما با ابزاري که داشتم نتوانستم اين کار را انجام بدهم به همين دليل هم با فروختن گوشي تلفن همراه يک سطل زباله چرخ دار خريدم و با اجير کردن چند کارگر يک وانت کرايه کردم تا جسد را در جايي پنهان کنم که در پليس راه دستگير شدم.

وي در ادامه اعترافاتش مدعي شد: شب وقوع قتل، مقتول شيشه مصرف کرد و من هم همراه او شيشه کشيدم ولي نقشه قتل را از قبل طرح کرده بودم. وي در پاسخ به سوال مقام قضايي که پرسيد اما شما در اعترافات اوليه خود مسائل ديگري را عنوان کرديد، اکنون چه مي گوييد؟ گفت: آن زمان دروغ گفتم! در واقع انگيزه اصلي من سرقت بود چون نه جا و مکاني داشتم نه پولي که خرج کنم.
بنابراين گزارش، پس از اعترافات متهم در محل وقوع قتل، قاضي ويژه قتل عمد، دستور پايان بازسازي صحنه جنايت را صادر کرد و بدين ترتيب متهم اين پرونده جنايي براي سير مراحل قانوني روانه زندان شد.
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.