به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگاران به نقل از گلوبال ريسرچ، در سراسر دنيا شايعه خطرناکي منتشر شده است که مي تواند معاني ضمني فاجعه آميزي در بر داشته باشد. رئيس جمهور ايران با بيان اين مطلب که " اسرائيل بايد از روي نقشه حذف شود"، رژيم اسرائيل را تهديد به نابودي کرده است.
از سوي ديگر امريکا از ماه اوت سال 1945 ميلادي تاکنون، به طور مستقيم يا غيرمستقيم به حدود 44 کشور در سراسر جهان حمله کرده است که حمله به برخي از آنها چند بار صورت گرفته است.
هدف اصلي از اين مداخله هاي نظامي " تغيير نظام" در اين کشورها بوده اما موضوعاتي نظير " حقوق بشر " و " دموکراسي " براي توجيه اين اقدامات غيرقانوني و يکجانبه مطرح شده است.
اما چه کسي واقعا به دنبال حذف ديگران از روي نقشه جغرافياست ؟ ايران يا امريکا ؟
طي دوراني که " دوره پس از جنگ " ناميده مي شود - از سال 1945 ميلادي تاکنون- امريکا به طور مستقيم يا غيرمستقيم به بيش از 40 کشور جهان حمله کرده است.
مداخله امريکا - از راههاي نظامي و عمليات پنهاني- منجر به بي ثباتي آشکار و تجزيه کشورها در سراسر جهان شده است.
نابودي کشورها در واقع بخشي از طرح امريکا براي سلطه جهاني است. به گفته منابع رسمي ، امريکا مجموعا 737 پايگاه نظامي در کشورهاي خارجي دارد.
شوراي اطلاعات ملي امريکا (NIC) دسامبر 2012 ميلادي در گزارشي اعلام کرد پانزده کشور در آفريقا، آسيا و خاور ميانه تا سال 2030 ميلادي به دليل مشکلات زيست محيطي و ناآرامي دچار فروپاشي خواهند شد.
اسامي اين کشورها در گزارش شوراي اطلاعات ملي امريکا به اين شرح اعلام شده است افغانستان، پاکستان، بنگلادش، چاد، نيجر، نيجريه، مالي، کنيا، بروندي، اتيوپي، رواندا، سومالي، جمهوري دموکراتيک کنگو، هائيتي و يمن.
اين شورا در گزارش سال 2005 خود که در دومين دوره رياست جمهوري جرج دبليو بوش رئيس جمهور سابق امريکا منتشر شد ، نيز پيش بيني کرد پاکستان تا سال 2015 ميلادي در پي بروز جنگ داخلي و درگيري براي کنترل تسليحات هسته اي ، دچار فروپاشي خواهد شد.
در اين گزارش پاکستان با يوگسلاوي که پس از يک دهه جنگ هاي داخلي با حمايت امريکا- ناتو به هفت کشور تجزيه شد، مقايسه شده است. اين شورا براي پاکستان سرنوشتي همانند يوگسلاوي ، توام با جنگ داخلي ، نبرد و خونريزي پيش بيني کرده است.
در اين گزارش آمده اين کشورها مکان امني براي فعاليت افراط گرايان است اما در آن اشاره اي به اين حقيقت نشده است که امريکا و متحدان آن از دهه 1970 ميلادي تاکنون، حمايت هاي پنهاني را براي نهادهاي افراط گراي مذهبي ارائه کرده اند.
وضعيت فروپاشي يک کشور به سبک يوگسلاوي يا سومالي در نتيجه اختلافات اجتماعي داخلي نيست بلکه در نتيجه هدف راهبردي است که از طريق اقدام نظامي يا عمليات پنهاني صورت گرفته است.
فعاليت اعضاي القاعده در بيشتر اين کشورها در واقع بخشي از اين دستور کار اطلاعاتي پنهاني است و در اين ميان اشاره به القاعده به عنوان سرمايه اطلاعاتي امريکا و نقش آن در ايجاد اختلافات فرقه اي و بي ثباتي در منطقه غرب آسيا و شمال آفريقا ، آسياي ميانه و بخش جنوبي صحراي افريقا نياز به يادآوري ندارد.
اما آنچه که در اين گزارش ذکر نشده اين است که چنين مکان هاي مناسبي براي ارتکاب جرايم سازمان يافته، در نتيجه عمليات اطلاعاتي پنهاني امريکا ايجاد شده است. مدارک مستند زيادي وجود دارد که نشان مي دهد فعاليت ها در زمينه مواد مخدر افغانستان که بيش از 90 درصد هروئين جهان را توليد مي کند ، به نوعي با پولشويي هاي چند تريليون دلاريِ نهادهاي مالي بزرگ مرتبط است. در واقع تجارت مواد مخدر افغانستان در خارج اين کشور با حمايت سيا و نيروهاي اشغالگر امريکا و ناتو صورت مي گيرد.
و اما درباره سوريه، کشور ديگر اين منطقه بايد گفت اقدامات بي رحمانه اي عليه مردم اين کشور از سوي اعضاي ارتش آزاد سوريه (FSA) با حمايت امريکا و ناتو صورت مي گيرد که شرايط مناسبي را براي جنگ افروزي هاي فرقه اي ايجاد کرده است.
هدف سياست خارجي واشنگتن در سوريه ، تبديل آن به کشوري است که شوراي اطلاعات ملي امريکا (NIC) آن را " کشوري فروپاشيده " مي نامد.
همزمان با ادامه بحران سوريه ، موضوع تغيير رژيم در اين کشور ديگر هدف نهايي درباره سوريه نيست بلکه هدف اصلي و نهايي تجزيه و نابودي اين کشور است.
راهکار امريکا - ناتو - اسرائيل در قبال اين کشور ، تقسيم آن به سه کشور ضعيف است. برخي گزارش هاي خبري اخير نيز حاکي از آن است که اگر بشار اسد رئيس جمهور سوريه از کناره گيري سر باز زند، راه چاره ايجاد کشوري فروپاشيده نظير سومالي است.
يکي از سناريوهاي احتمالي در اين خصوص که از سوي رسانه هاي اسرائيلي گزارش شده است تشکيل کشورهاي مستقل و جداگانه سني ها ، علويان، کردها و دروزيها است.
خبرگزاري رويترز بيست و دوم نوامبر 2012 گزارش داد اخضر ابراهيمي نماينده سازمان ملل متحد و اتحاديه عرب در امور سوريه اعلام کرد سوريه مي تواند به سومالي جديدي تبديل شود.
وي گفت: آنچه که من درباره آن بيمناک هستم فروپاشي سوريه و تبديل شدن اين کشور به سومالي جديدي است.
اما اين مقام بلند پايه در اظهارات خود به اين موضوع اشاره نکرد که فروپاشي سومالي اقدامي تعمدي بود. اين اقدام در واقع بخشي از دستور کار اطلاعاتي و نظامي پنهاني امريکا بود که اکنون در برخي ديگر از کشورهاي مورد هدف در آسيا و آفريقا در حال اجرا است.
تجزيه برنامه ريزي شده سوريه در واقع بخشي از دستور کار اطلاعاتي و نظاميِ منطقه اي است که کشورهاي لبنان، ايران و پاکستان را شامل مي شود. بر اساس پيش بيني هاي شوراي اطلاعات ملي امريکا ، تجزيه پاکستان براي سه سال آينده برنامه ريزي شده است.
به نظر مي رسد امريکا ماجراجويي هايِ نظامي را شروع کرده است که آينده بشريت را تهديد مي کند. وضعيتي که در آن ، تسليحات کشتار جمعي امريکا- ناتو به عنوان ابزارهاي برقراري صلح و جنگ هسته اي پيشگيرانه به منزله " تعهدات در قبال بشريت" در نظر گرفته مي شود.
اگرچه تصور شمار تلفات و خرابي هاي ناشي از جنگ هاي کنوني همچون جنگ در افغانستان و عراق چندان دور از ذهن نيست اما تصور نتايج احتمالي وقوع جنگ سوم جهاني با استفاده از فن آوري هاي نوين و تسليحات پيشرفته در صورت وقوع و تبديل شدن آن به واقعيت ، واقعا غيرممکن است.
به نظر مي رسد جامعه بين الملل ، جنگ هسته اي را تحت عنوان صلح جهاني پذيرفته است و " ايجاد جهاني امن تر" ، توجيهي براي اجراي عمليات نظامي است که مي تواند احتمالا منجر به کشتار و قتل عام هسته اي شود.
جنگ هسته اي به قراردادي چند تريليون دلاري تبديل شده است که جيب هاي طرفين قراردادها را پر مي کند. طرح نظامي جهاني پنتاگون ، استيلاي جهاني و استقرار نيروهاي نظامي ناتو و امريکا در چندين منطقه جهان به طور همزمان است.
نقض اين " دروغ بزرگ " که چنين جنگ هايي به دليل " تعهد در قبال بشريت" صورت مي گيرد در واقع به معناي شکست طرح جنايتکارانهِ نابودي جهاني است که در آن تلاش براي منفعت طلبي ، عامل مهم و اصلي است. در واقع مي توان گفت اين دستور کارِ نظامي سودآور ، ارزش هاي انساني را نابود و مردم را به مردگان متحرک تبديل خواهد کرد.