سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

هر شب با قرآن/حقیقت انسان

بر آنیم تا در این مجال، قطعاتی کوتاه و بلند از کتاب وحی را با نگاهی به انعکاس آن در ادب پارسی، پیشکش طالبان حق و جوینگان حقیقت کنیم تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.

مجله شبانه باشگاه خبرنگاران،
آیه ۸۵ سوره إسراء

وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَمَا أُوتِيتُم مِّن الْعِلْمِ إِلاَّ قَلِيلًا
و در باره روح از تو مى‏پرسند بگو روح از [سنخ] فرمان پروردگار من است و به شما از دانش جز اندكى داده نشده است

*در ادب پارسی هر کجا سخن از حقیقت انسان باشد او را به اوصاف روح منسوب می کنند. البته در بسیاری موارد روح را دل نامیده اند و اوصافی که برای دل بیان می شود همان اوصاف روح است: به این شعر از مثنوی بنگرید:
هر کبوتر می پرد در مذهبی      این کبوتر جانب بی جانبی
   اوست بی تغییر،لا شرقیةً       بی ز تبدیلی ،که لا غربیةً 
تو نه آن باشی نه این در ذات خویش      ای برون از وهم ها وز فهم بیش     
        قابل تغییراوصاف تن است       روح باقی ، آفتاب روشن است
روح با علم است و با عقل است یار      روح را با ترکی و تازی چه کار      

*داشمندان در پی کشف اسرار خود آگاهی به روح نزدیک می شوند و امروز دانشمندان علوم طبیعی مهم ترین و غامض ترین مساله علم را شناخت ماهیت خودآگاهی می دانند.

*پرسش این است که این کیست که بر جسم ما حاکم است و بر این مرکب تن سوار است و خود را و عالم را درک می کند و قضاوت می کند؟ به تعبیر مولانا:
کیست در دیده که از دیده برون می نگرد      یا چه جان است نگویی که منش پیرهنم
دیوان شمس



 یا به تعبیر خانم کتلین رین، شاعر معاصر اسکاتلندی:
این من کیست که سر از خاک برآورده ، سخن می گوید
 و از پشت غبار تن ، جهان را می نگرد؟
این کیست که به جای سنگ خاموش می شنود و به جای آب روان با گوشت و پوست و استخوان  
جهان را احساس می کند ؟
این کیست که به جای جنگل شب را تنفس می کند؟
و به جای گل سرخ می بیند و می داند که پرنده در پرده آواز چه می گوید؟
این من کیست که به جای خورشید از دیو سیاه شب می ترسد؟
و این کیست که هیولای پریشان عالم را نظام می بخشد؟
این من کیست که از عدم سر برآورده و چهره معشوق را نظاره می کند؟

*دانش امروز جهان حیران این من و این روح است و هنوز برای شناخت ماهیت و جنس او راه به جایی نبرده است زیرا روح امری الوجود را از تحقیقات و تجربیات عالم خلق نمی توان شناخت .
برای مشاهده مجله شبانه اینجا کلیک کنید
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.