به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران اراک ،
، برخی دیگر مدرنیته را تاریخی می بینند، یعنی دیروز کهن و کهنه است و امروز، هر چه هست، مدرن. کهنگی و نو شدن ما وابسته به تاریخ است. پس ما، امروز، اکنون، اینجا مدرن ایم و قبل از ما همه در سایه سنت و قدمت است. بر این اساس مدرنیته یک اتفاق طبیعی است، فخری ندارد، مردمان عصر فئودالی نسبت به عصر کشاورزی مدرن تر بودند و ما نیز از آنها مدرن تر ایم و آیندگان نیز از ما به همین ترتیب، مدرن و مدرن تر!
دیگری مدرنیته را انحراف بزرگ تاریخی اندیشمندانی می داند که چون «باده گساری» کردند و در زمین تباهی، حق را نیافته اند و امروز در ورطه هلاکت در چیزی بنام «مدرنیته» دست و پا می زنند. مدرنیته جهانی است بدون خدا و اخلاق، و زاییده شکستن و بهتر بگویم: زاییده بشکن بشکنی مستانه از ارزش ها، که به هر روی در جوامع غربی و در پی آن در دیگر فرومایگان فرهنگی، روی داده است. مدرنیته اصالت لذت است. اصالت سود و سرمایه، زنانه نگری (فمینیسم)، همجنس گرایی، آزادی هوس، مدرنیته شکست همه داشته های اخلاقی و ایمانی بشر است. از این دید ما در جهان مدرن زندگی می کنیم که از قوم لوط هم مدرن تراست! از قوم لوط! و به سرنوشت همان قوم مبتلا خواهیم گشت.
این گزارش حاکی از آن است ، دیگری بر خلاف قبلی، مدرنیته را نجات بشریت از عرصه برساخته های افسانه ای اش می داند، نجات از همه آنچه ذهن کودک انسان سنتی در هزاران سال بافته و تافته و او را به خود مشغول ساخته است. مدرنیته عبور از جهانی راز آمیز به جهان مکانیکی، دقیق و استوار است، عبور از جهان اسطوره به عقلانیت موفق بشری است، عبور از دین آسمانی وصف ناپذیر به احساس تنهایی شوق انگیز، عبور از قدیسه ها و راهبان فتنه انگیز به فیلسوفان و متفکران آرام و منطقی است. مدرنیته طرحی است که از اندیشه های فیلسوفان بلند آوازه ای همچون دکارت اسکاتلندی و کانت آلمانی قدرت و صراحت یافته است./س