سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

ارزیابی راهبردی موسسه تحقیقاتی لوی:

گزينه اسراییل، دست‌یابی ایران به سلاح هسته‌ای خواهد بود

یک مؤسسه تحقیقاتی نزدیک به لابی بین‌المللی یهود، در گزارشی تاکید کرد: رژیم صهیونیستی در واقع ترجیح می‌دهد ایران نيز سلاح هسته‌اي داشته باشد تا اینکه خود، سلاح‌های هسته‌ای‌اش را از دست بدهد.

به گزارش حوزه سياست خارجي باشگاه خبرنگاران به نقل از ايران هسته‌اي؛ مؤسسه تحقیقاتی لوی در گزارشی که روز 20 آذر 1391 (10 دسامبر 2012) روی پایگاه اینترنتی خود منتشر کرده نوشت: «برخي از تحليلگران طرح عاري‌سازي منطقه خاورميانه از تسليحات هسته‌اي را مطرح مي‌کنند. اين افراد استدلال مي‌کنند عاري‌سازي منطقه خاورميانه از سلاح‌هاي کشتار جمعي به نفع اسرائيل است. اما اين استدلال، خطاهايي بزرگي دارد و براساس واقعيات منطقه خاورميانه شکل نگرفته است؛ اما در اوضاع کنوني خاورميانه نه قابليت اجرايي دارند نه تاثيرگذار هستند. بنا به 3 علت مي‌توان گفت که در صورت خلع سلاح کامل خاورميانه، اسرائيل در وضع بهتري قرار نخواهد گرفت. لااقل زماني که درباره خاورميانه به شکل کنوني آن سخن مي‌گوييم.
شايد مهم‌ترين علت اين باشد که توانايي هسته‌اي اسرائيل، عامل اصلي بازدارندگي در برابر تسليحات غيرهسته‌اي و تسليحات کشتار جمعي و سلاح‌هاي شيمايي است. منطقه خاورميانه مملو از اين تسليحات است. در روزهاي اخير بيش از پيش مسئله تسليحات شيميايي سوريه مطرح شده است و اين نگراني وجود دارد که از اين سلاح‌ها در جنگ داخلي سوريه استفاده شود. براي کسب جزئيات بيشتر درباره اين فعاليت‌هاي کشورهاي مختلف خاورميانه در بخش توليد سلاح‌هاي شيميايي که شامل مقدار زيادي از مواد پيچيده و ماده مرگبار "وي ايکس" و تعداد زيادي موشک‌هاي قابل حمل کلاهک هاي شيميايي است مي‌توان به گزارش ابتکار تهديد هسته‌اي مراجعه کرد. سوريه تنها کشوري نيست که عامل ايجاد نگراني است. گفته مي‌شود ايران هم برنامه تسليحات شيميايي گسترده‌اي دارد و ابزارهاي شليک اين تسليحات را هم در اختيار دارد».

مؤسسه لوی ادامه می‌دهد: «اقدام حماس يا حزب‌الله مبني بر استفاده از تسليحات شيميايي در مقياس گسترده به شدت تهديدات راهبردي عليه اسرائيل را افزايش خواهد داد. بنابراين تا زماني که منطقه بطور قابل اثباتي از سلاح‌هاي شيميايي عاري نشود، دست کشيدن اسرائيل از بازدارندگي هسته‌اي خود بي‌معنا خواهد بود».

این ارزیابی در ادامه با اشاره به دیدگاه‌های دانشمند برجسته آمريکا "آميتاي اتيزيوني"، می‌نویسد: «در کل «هدفِ صفرِ هسته‌اي» يا نابودي کاملا تسليحات هسته‌اي غير واقع‌گرايانه است که علت آن هم تقلب دارندگان سلاح‌هاي هسته اي در روند خلع سلاح است. در صورتي که سلاح‌هاي هسته‌اي در سطح جهان ممنوع شود، اگر کشوري تعداد اندکي از سلاح‌هاي هسته‌اي را مخفي کند اين کشور در برابر کشورهاي ديگر که به تعهدات خود در بخش خلع سلاح عمل کرده‌اند از موقعيت برتري برخوردار خواهد بود».

این تحلیل ادامه می‌دهد: «در نهايت اين که ادعا مي‌شود اسرائيل به علت برتري نيروهاي متعارف خود به کلاهک‌هاي هسته‌اي نياز ندارد. اما مي‌توان به راحتي اين ادعا را به چالش کشيد. برخي از کارشناسان استدلال مي‌کنند که اسرائيل در بخش تسليحات متعارف، پيشرفت‌هاي بسيار قابل توجهي در برابر دشمنان و مخالفان منطقه‌اي خود دارد؛ بنابراين نابودي تسليحات هسته‌اي در کل منطقه خاورميانه در عمل، برتري نظامي اسرائيل را تقويت خواهد کرد. اين ديدگاهي است که احتمال وقوع تغييرات را در آينده ناديده مي‌گيرد. علاوه بر اين همسايگان اسرائيل جمعيت و مقدار زمين بيشتري از اسرائيل دارند. اگر هر کدام از آنها به برتري اقتصادي دست بيابد مي‌تواند توان نظامي متعارف خود را همسان اسرائيل کند يا حتي از آن فراتر رود. يکي از اين همسايگان که احتمالا در يک الي دو دهه ديگر به چنين موقعيتي دست خواهد يافت ترکيه است».

این گزارش سپس با اشاره به اینکه «توانايي هسته‌اي اسرائيل عامل برتري نيروهاي متعارف آن است»، ادامه می‌دهد: «در طول پنجاه سال گذشته اسرائيل مي‌دانست که هيچ حمله‌اي از سوي کشورها عليه هيچ‌کدام از مرزهاي آن اجرا نخواهد شد. مهم‌ترين تهديد محلي آن از سوي سازمان‌هاي چريکي حزب‌الله، مخالفان داخلي و تروريسم و طغيان فلسطيني‌ها موسوم به انتفاضه اول و دوم بوده است. چرا بعد از 1973 اين تغييرات راهبردي در فضاي تهديدات عليه اسرائيل ايجاد شده است؟ يکي از علل اين تغيير آن است که دولت‌هاي عرب به اين نتيجه رسيدند که جنگ متعارف عليه اسرائيل دستاوردي ندارد و امکان ندارد که با اين نوع جنگ دستاوردي در برابر اسرائيل بدست بياورند. چرا؟ بخشي از پاسخ اين سئوال آن است که دولت‌هاي عرب به دفعات در برابر اسرائيل شکست خوردند. علت ديگر اين بود که اسرائيل ارتش متعارف قدرتمندتري داشت. اما به شکل مستدلي مي‌توان گفت يکي از ملاحظات اين بود که حتي اگر دولت‌هاي عرب بتوانند در جنگ متعارف در برابر اسرائيل موفق شوند اسرائيل همچنان سلاح‌هاي هسته‌اي خود را دارد که مي‌تواند با بکارگيري آنها به پاخيزد. در عين حال برخي از رهبران منطقه‌اي به سادگي به اين نتيجه رسيدند که بايد به تلاش‌هاي جمعي خود براي افزايش توانايي هاي‌شان جهت مقابله با اسرائيل ادامه دهند. يکي از نتايج تصميمي که بعد از 1973 اتخاذ شد اين بود که حکومت‌هاي عرب تلاش‌هاي خود را براي همسان‌سازي توانايي‌هاي متعارف خود با توانايي‌هاي متعارف نظامي اسرائيل متوقف کردند. بنابراين اسرائيل در طول چهار دهه اخير هرگز مشکلي براي حفظ موقعيت خود بعنوان نيروي برتر در منطقه نداشته است. اگر اسرائيل تسليحات هسته‌اي خود را به عنوان آخرين امکان کنار بگذارد همه اين محاسبات تغيير خواهد کرد و زمينه براي تلاش‌هايي فراهم خواهد شد که در آن برخي کشورهاي منطقه به راحتي مي‌توانند از لحاظ برتري نيروي متعارف از اسرائيل پيشي بگيرند».

این تحقیق در پایان به مسئله ایران می‌پردازد و می‌گوید: «در نهايت ايران مسلح به تسليحات هسته‌اي، نتيجه‌اي وحشتناک براي اسرائيل خواهد بود. برخي کارشناسان معتقدند توانايي بازدارندگي هسته‌اي اسرائيل در برابر رژيم ايران چندان کارآيي نخواهد داشت. آنها معتقدند حتي اگر توانايي بازدارندگي هسته‌اي اسرائيل در برابر ايران تاثيرگذار باشد عواقب راهبردي دستيابي ايران به سلاح هسته‌اي بسيار ترسناک خواهد بود. در صورتي که رژيم ايران تشجيع شده و آسيب‌ناپذير شود در حالي که اکنون قدرتي محلي است در شرايط دستيابي به سلاح هسته‌اي نفوذ منطقه‌اي گسترده‌اي به دست خواهد آورد و به عنوان موج جديد در منطقه مطرح خواهد شد و ممکن است توانايي‌هاي هسته‌اي را در اختيار کشورهاي ديگر هم قرار دهد. با اين حال اگر تنها گزينه‌هاي موجود موافقت با دستيابي ايران به سلاح‌هاي هسته‌اي و يا خلع سلاح کامل منطقه خاورميانه از تسليحات هسته‌اي باشد هر رهبر عاقلي از روي بي‌ميلي و ناچاري گزينه اول را خواهد پذيرفت».

انتهاي پيام/ش
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.