سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

روند نابودی صنایع کوچک در آمریکا

از گذشته و به طور تاریخی، صنایع کوچک موتور محرک ایجاد اشتغال در ایالات متحده آمریکا بوده اند. وقتی اقتصادی سالم باشد و سالم کار کند ما شاهد خلق مشاغل جدیدتر در فضایی برابر خواهیم بود اما هم اکنون ما در آمریکا عکس این موضوع را شاهد هستیم.

به گزارش سرويس بين‌ الملل باشگاه خبرنگاران، پدران آمریکايي میخواستند آمریکائی بسازند که در دستان چند نفر معدود نباشد. به همین خاطر آنها در قانون اساسی قدرت دولت فدرال را کاهش داده اند و باز به همین خاطر قدرت واندازه شرکت ها را نیز محدود کرده اند . پدران ما می خواستند قدرت مردم و البته صنایع کوچک را که نهایتاً وابسته به توده مردم هستند افزایش دهند . آنها نمی خواستند مثل الان دولت فربه و شرکت های بزرگ ، مردم را بیچاره کنند .
 
به ما گفته می شود که اوضاع اقتصادی درحل بهبودی است ، اما چگونه این حرف را باور کنیم درحالیکه برای پنجمین سال پیاپی ایجاد شغل جدید کاهش داشته است . بر طبق آمار خود وزارت کار آمریکا، درسال 2006 به ازای هر 1000 آمریکائی ، 12 شغل ایجاد شده است . این رقم در سال 2011 به عدد 8 رسیده است . این آمار را تیم کین که یک اقتصاددان است ، برای وزارت کار تهیه کرده است. 

کین می گوید بر طبق یک تحقیق جدید ، تعداد صنایعی که حداقل یک سال از عمرشان می گذرد درسال 1994 ، 1/4 میلیون بود که در سال 2011 این رقم به 5/2 میلیون رسیده است .  
درمقایسه با جهت نیز ، تعداد افرادی که کارآفرین محسوب می شوند نیز از سال 1997 ، 50 درصد کاهش نشان می دهد .
ایالات متحده که زمانی سرزمین فرصت ها نامیده می شد که اکنون به کلی تغییر کرده است.  
ما هم اکنون شاهد نابودی ومرگ آرام آرام صنایع کوچک در آمریکا هستیم ، مرگی که ضربه ای برای مردم آمریکا است .
متاسفانه مشکلی که صناع کوچک با آن دست درگریبان هستند به دهه ها پیش برمی گردد . فضای کار برای صنایع کوچک به شدت مسموم است . این را آمار به ما نشان می دهد . کین می گوید با رفتن هر رئیس جمهور در آمریکا تعداد مشاغل نیز دائماً کمتر شده است تعداد مشاغل تازه در دولت جرج بوش پدر : 3/11 ، بیل کلینتون  2/11، جرج بوش پسر : 8/10  و باراک اوباما : 8/7 بوده است .
چیزی که کاملاً مشخص است این است که مسیر ما مسیری اشتباه است . کین در این رابطه می گوید : "سیاست رسمی ایالات متحده آمریکا در چند دهه گذشته نشان دهنده دشمنی آن با کارآفرینی و ایجاد اشتغال است . در سطح فدرال ، میزان بالای مالیات و همچنین تصمیم های ناپایدار و سطحی در حوزه مالیات ، بدون شک سنگی به پای لنگ کارآفرینی بوده است . مشکل اصلی دیگر ، قوانین جدید در مورد کارآفرینی است . قانون جدید تامین اجتماعی و ابهاماتی که در تعامل نیروی کار و کارفرمایان ایجاد کرده است نیز ضربه دیگری به صنایع کوچک بوده است . سپردن نیروی کارگری آمریکا از سال 2001 به پیمانکاران نیز یکی دیگر از علت های موج بیکاری از آن سال بوده است . علاقه پیمانکاران برای استخدام نیروی پاره وقت به جای تمام وقت باعث ایجاد مشکلاتی برای نیروی کار شده است. "
کین در این گزارش به نکات خوبی اشاره کرده است . بدون شک صنایع کوچک در آمریکا به ورطه فراموشی سپرده شده است .  
تصویب قوانین جدید و دست و پاگیر برای کارآفرینان و صنایع کوچک نیز دیگر علت نابودی این صنایع بوده است .  
برای بار اولی که باراک اوباما وارد کاخ سفید شد ، کوهی از قوانین جدید وضع کرد ، الان هم که برای بار دوم به کاخ سفید رسیده است موج دوم این قوانین مسخره در راه است .  
مشکل کارآفرینان این است که سیاستمداران درسطح ایالتی و محلی ، از بدترین ها انتخاب شده اند .
 برخی جاهای این کشور مثل کالیفرنیا برای کارآفرینی و صنایع کوچک کابوس    هستند . درسال 2010 بیشترین نرخ شکست صنایع کوچک را در کل آمریکا ، ایالت کالیفرنیا به خود اختصاص داد. این میزان شکست ، 69 درصد بالاتر از میانگین ملی است . یک سال بعد یعنی در سال 2011 ، کالیفرنیا در ایجاد صنایع کوچک نیز از 50 ایالت در رده پنجاهم قرار گرفت . اما هنوز هم مقامات این ایالت در پی تصویب قوانین جدید و دست و پاگیر هستند .  
متاسفانه این اتفاقات مختص ایالت کالیفرنیا نیست و شهر به شهر و ایالت به ایالت در آمریکا درحال وقوع است .

کافی است به این آمار توجه کنید :  
-    برطبق گزارش موسسه سنسوس ، در بحران اقتصادی اخیر آمریکا 220 هزار صنعت کوچک از دست رفته است .
-    به نسبت جمعیت میزان مشاغل خانگی از سال 1991 تا 2011 ، 20 درصد کاهش نشان می دهد .
-    از سال 1997 تا سال 2010  ، کارآفرینی 53 درصد کاهش داشته است .
-    از سال 2006 تا 2011 میزان حق الزحمه مشاغل خانگی 721/3 هزار دلار کمتر شده است .
حالا چکار باید کرد ؟ ابتدا باید قوانین مسخره و دست و پاگیر و همچنین مالیات بر صنایع کوچک را برداشت . درمرحله بعد باید یک تغییر اساسی در نگرش سیاسی شکل گیرد . محافظه کاران خواهان کاهش قدرت شرکت ها و لیبرال ها خواهان افزایش قدرت آنان هستند. باید تعادل به نفع صنایع کوچک باشد نه شرکت ها و صنایع درنده بزرگ .
پدران آمریکا میخواستند آمریکائی بسازند که در دستان چندنفر معدود نباشد. به همین خاطر آنها در قانون اساسی قدرت دولت فدرال را کاهش داده اند و باز به همین خاطر قدرت و اندازه شرکت ها را نیز محدود کرده اند .  
پدران ما می خواستند قدرت مردم و البته صنایع کوچک را که نهایتاً وابسته به توده مردم هستند افزایش دهند . آنها نمی خواستند مثل الان دولت فربه و شرکت های بزرگ ، مردم را بیچاره کنند .
مادر حالیکه شاهد از بین رفتن صنایع کوچک هستیم ، شاهد بزرگ و قدرتمندتر شدن شرکت های بزرگیم .
این به نفع کارگران نیست ، این به نفع حقوق کارگران نیز نیست . اکنون حقوق کارگران در پائین ترین سطح در تاریخ آمریکا قرار دارد .
بدین ترتیب شرکت های درنده خو ، هرروز بزرگتر و بزرگتر شده و و خون مردم را می‌مکند.
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.