به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگاران به نقل از شبکه راي نيوز ؛ همه آمارهاي اقتصادي منتشر شده در ماه دسامبر امسال هشدار دهنده هستند. در همين زمينه موسسه ملي آمار ايتاليا در تازه ترين گزارش خود اعلام کرده است از هر ده ايتاليايي حدود سه نفر در معرض خطر فقر قرار دارند. موضوعي که بطور واقعي بايد به آن توجه شود.
در همين زمينه گزارشگر شبکه گزارش داد، بيست و هشت مميز چهار دهم درصد مردم ايتاليا در معرض خطر فقر يا محروميت هاي اجتماعي قرار دارند و وضع مردم در مقايسه با سال 2010 ميلادي بطور يقين بدتر شده است.
ميزان افراد فقير ايتاليا از هجده مميز دو دهم درصد در سال 2010 به نوزده مميز شش دهم درصد در سال 2011 ميلادي افزايش يافته است.شايد غيرقابل باور باشد اما سوء تغذيه نيز در ايتاليا در حال رشد است. بر همين اساس ميزان افرادي که حتي هر دو روز يکبار نيز قادر به تهيه يک وعده غذاي مناسب براي خود نيستند، از شش مميز هفت دهم درصد در سال 2010 به دوازده مميز سه دهم درصد در سال 2011 ميلادي افزايش يافته است.
امسال ميزان مصرف خانوارهاي ايتاليايي نيز سه مميز دو دهم درصد کاهش يافته است. اين بدترين نتيجه پس از جنگ جهاني دوم تا به امروز است. آمار هاي منتشر شده موسسه ملي آمار و همچنين کنفدراسيون صنعت ايتاليا درباره فقر، بطور واقعي به ويژه براي سال 2013 ميلادي، موجب نگراني هستند. اما همه کشورهاري غربي با مشکل فقر مواجه هستند. اين عنوان روزنامه فرانسوي ليبراسيون است: «اس او اس فقر».
همين وضع در انگليس، در گلزگو در يکي از شهرهاي مهم اسکاتلند نيز وجود دارد.
در همين زمينه گزارشگر شبکه گزارش داد، از هر پنج جوان اسکاتلندي، يک جوان فقير است.
ما در گلزگو هستيم. يکي از شهرهاي بزرگ اسکاتلند جائيکه فقر در آنجا پديده اي رواج يافته و موجب رشد جرائم کوچک شده است.
در اين شهر تعداد زيادي از مادران براي اينکه بتوانند شکم فرزندانشان را سير کنند، مجبور هستند وسايل گرمايشي خانه هايشان را خاموش کنند. تعدادي از مادران نيز با پيگيري پيش بيني آب و هوا و با توجه به سرد شدن هوا، براي گرم شدن، همه فرزندان خود را داخل يک اتاق جمع مي کنند تا پول کمتري براي سيستم گرمايشي منزل مسکوني شان هزينه کنند.
مشکل اينجاست که ميزان بيکاري بسيار بالاست و شهروندان پول کافي ندارند. قيمت مواد غذايي افزايش يافته و دولت هزينه هاي رفاهي و حمايتي را نيز قطع کرده است.آنچه که در شهر گلزگو در حال روي دادن است، شرم آور است. زيرا افراد سياست مدار اين شهر از جاي ديگري هزينه هايشان را تامين مي کنند. آنها مشغول کارهاي ديگري هستند و هيچ کاري براي شهروندان انجام نمي دهند. ما در غرب در انگليس هستيم. اما درباره روند عادي زندگي، بطور واقعي به بيست سال پيش برگشته ايم. تضادهاي اجتماعي بطور کامل مشهود هستند. روابط اجتماعي و مردمي از بين رفته است.