سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

اذعان نماينده پارلمان رژيم اسرائيل

محبوبيت حماس سر به فلک کشيده/پيروزي فلسطين در سازمان ملل حاصل پيروزي حماس در جنگ 8 روزه بود

"يوري آونري"، از اعضاي پارلمان رژيم اسرائيل، کنست، اذعان کرد؛ پيروزي فلسطين در سازمان ملل متحد، حاصل پيروزي حماس در جنگ 8 روزه بود.

به گزارش سرويس بين‌الملل باشگاه خبرنگاران به نقل از "آنتي وار"؛ يوري آونري، که در سالهاي ابتدايي اشغال فلسطين و تشکيل رژيم جعلي اسرائيل عضو ارتش اين رژيم بود و اکنون عضو کنست است، طي يادداشتي در پايگاه اينترنتي آنتي وار، به تحليل پيروزي اخير فلسطين در سازمان ملل متحد پرداخت و اين پيروزي را حاصل مقاومت حماس و پيروزي اين گروه در جنگ 8 روزه با رژيم اسرائيل، دانست.  
آونري که از منتقدان بنيامين نتانياهو نخست وزير افراطي اسرائيل محسوب مي شود، همواره از حاميان راه حل تشکيل "دو دولت" براي حل مناقشه فلسطين_ اسرائيل بوده است. به همين جهت وي در يادداشت خود، عضويت فلسطين به عنوان کشور ناظر غير عضو در سازمان ملل را شادي براي مردم فلسطين، براي شخص خود و براي همه آرزومندان صلح ميان اسرائيل و دنياي عرب، دانسته است.  
آونري در مقاله خود، گفته است؛ مجمع عمومي سازمان ملل متحد به اتفاق آراء، فلسطين را به رسميت شناختند. اين قطعنامه توسط همان مجمعي که 65 سال قبل کشور فلسطين تاريخي را ميان دو گروه عرب و يهود تقسيم کرد، اتخاذ شد.  
در دوران جنگ سال 1948، که به دنبال صدور قطعنامه اول صورت گرفت، من به اين نتيجه رسيدم که فلسطينيان هم وجود دارند و تشکيل يک دولت فلسطيني، در کنار دولت جديد اسرائيل پيش نيازي براي صلح است.  
من به عنوان يک سرباز ساده در چندين جبهه با ساکنان عرب فلسطين جنگيدم. من شاهد بودم که چطور دهها شهر و روستاي عرب ويران و خالي از سکنه شدند. مدتها قبل از آنکه من اولين سرباز مصري را ببينم، فلسطينياني را مي ديدم که بخاطر سرزمينشان مي جنگيدند. در اوايل سال 1949، من تلاش کردم طرحي را که اکنون راه حل دو دولتي خوانده مي شود، ارائه کنم و جا بيندازم. در آن زمان، اين مانند ماموريتي غير ممکن بود. در واقع، با تشکيل اسرائيل وجود مردم فلسطين ناديده گرفته شد. ناديده گرفتن مردم فلسطين به جزئي از يک باور و عقيده تبديل شد. چندي بعد، گلدا مير نخست وزير اسبق اسرائيل به صراحت گفت؛ "چيزي به نام مردم فلسطين وجود ندارد".  
شارلاتان هاي محترم، کتابهايي نوشتند که نشان مي داد اعراب فلسطين "مدعياني" هستند که به تازگي وارد فلسطين شده اند. سران اسرائيل مطمئن بودند که "مسئله فلسطين" يک بار براي هميشه حل شده است.  
در سال 1949، افراد اندکي در کل دنيا وجود داشتند که به اين راه حل اعتقاد داشتند. هيچ کشوري از اين راه حل حمايت نکرد. کشورهاي عربي هنوز هم اعتقاد داشتند که اسرائيل محو خواهد شد. بريتانيا، از دولت دست نشانده خود "پادشاهي اردن" حمايت مي کرد. شوروي استالين از اسرائيل پشتيباني مي کرد.  
اين نماينده پارلمان رژيم اسرائيل، مي افزايد؛ من در 40 سال بعد، به عنوان سردبير مجله خبري، موضوع راه حل دو دولتي را که هر هفته مطرح مي کردم. وقتي به عنوان نماينده انتخاب شدم، همين کار را آنجا هم انجام دادم.  
در سال 1968، به منظور ارائه و طرح اين نظر به واشنگتن رفتم و از سوي مقامات کاخ سفيد، وزارت خارجه، نماينده آمريکا در سازمان ملل، سناتورهاي برجسته و نمايندگان کنگره، مورد استقبال قرار گرفتم.  
وقتي کتابي با اين موضوع (راه حل دو دولتي) منتشر کردم، جبهه آزادي بخش فلسطين در سال 1970 در کتابي تحت عنوان "يوري آونري و نئوصهيونيسم" به من حمله کرد.  
اکنون اجماع جهاني اين است که حل مناقشه مذکور بدون وجود کشور فلسطين، بيهوده و عبث است. اما چرا حالا؟ چرا پيشتر يا بعدتر اين اتفاق نيفتاد؟  
آونري پاسخ مي دهد؛ بخاطر عمليات "ستون ابرها" شاهکار بنيامين نتانياهو، ايهود باراک و آويگدور ليبرمن.  
قانوني وجود دارد که مي  گويد؛ وقتي جنگي يا انقلابي را شروع مي کنيد، هرگز نمي دانيد نتيجه آن چه خواهد بود.  
يکي از نتايج اين عمليات "ستون ابرها" اين بود که اعتبار و محبوبيت حماس سر به آسمان گذاشت، ما و تشکيلات خودگردان محمود عباس بيشتر فرورفتيم و غرب اين نتيجه را نمي توانست تحمل کند.  
آونري در ادامه گفت: پيروزي "اسلامگرايان" براي باراک اوباما و کل اردوگاه غرب، "فاجعه" بود و بايد فورا چيزي پيدا مي شد تا به عنوان موفقيت محمود عباس نشان داده شود. خوشبختانه، عباس از قبل در راه کسب تائيديه از سازمان ملل براي به رسميت شناخته شدن "کشور فلسطين" بود.  
براي عباس اين حرکت اقدامي ياس آور بود، اما ناگهان به يک پيروزي بزرگ تبديل شد. رقابت بين حماس و فتح براي فلسطين فاجعه تلقي مي شود، اما طوري ديگر نيز مي توان به اين مسئله نگاه کرد.  
سالهاي سال، اسرائيل محمود عباس را تهديد مي کرد که اگر مسئله (تشکيل کشور فلسطين) را به سازمان ملل بکشاند، با تبعات سنگيني مواجه خواهد بود. حداقل اين تبعات، زيرپا گذاشتن پيمان "اسلو" و نابودي تشکيلات خودگردان بود. ليبرمن اين اقدام را "تروريسم ديپلماتيک" توصيف کرد.  
اما حالا چه؟ هيچ، حتي نتانياهو هم مي داند که عمليات "ستون ابرها" وضعيتي را به وجود آورده که حمايت جهان از عباس، اجتناب ناپذير شده است.  
چه بايد کرد؟ هيچ! مي توان وانمود کرد همه چيز شوخي است، اما در کل ماجرا هيچ تفاوتي ايجاد نمي کند.  
از طرف ديگر، نتانياهو نگران مسئله ديگري است که اين هفته براي وي اتفاق افتاد. در انتخابات حزب ليکود، همه "ميانه روهاي" حزب او بيرون رانده شدند.  
فراکسيون ليکود_ بيتنون در پارلمان بعد، تماما از افراطيون دست راستي تشکيل خواهد شد که در ميان‌ آنها چندين فاشيست هم وجود خواهد داشت، يعني افرادي که خواستار از بين رفتن استقلال دادگاه عالي، پوشاندن کرانه باختري با شهرک هاي يهودي نشين هستند و از برقراري صلح و تشکيل کشور فلسطين، با تمام ابزارهاي ممکن ممانعت به عمل مي آورند.  
آونري در پايان مي گويد؛ در نگاه اول به نظر مي آيد چيز زيادي تغيير نکرده است، اما اين فقط در نگاه اول است. آنچه که اتفاق افتاده، اين است که تشکيل دولت فلسطين اکنون به عنوان هدف جامعه جهاني به رسميت شناخته شده است.  اکنون راه حل "دو دولتي" تنها راه حل روي ميز است. "راه حل يک دولتي" اگر هم زماني وجود داشت، اکنون مرده است. تقريبا هر روز اخبار جديدي از سنگربندي هاي بيشتر به گوش مي رسد. (شرکت اتوبوسراني اخيرا اعلام کرده، از حالا به بعد اتوبوس هاي جداگانه اي براي فلسطينيان ساکن کرانه باختري وجود خواهد داشت)  
اما صلح مبتني بر وجود همزمان فلسطين_ اسرائيل، گام رو به جلوي بزرگي برداشته است. اتحاد بين فلسطينيان بايد گام بعدي باشد. پس از آن حمايت آمريکا از تشکيل دولت فلسطين، بايد خيلي زود مطرح شود.
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.