به گزارش خبرنگار
ویژهنامه محّرم باشگاه خبرنگاران، سیدمهدی شجاعی نویسنده نام آشنای کشورمان کتابی را با عنوان
"سقای آب و ادب" در رثای حضرت عباس(ع) تالیف کرده است.
فرا رسیدن تاسوعای حسینی فرصتی دیگر بود تا باز هم در رثای حضرت ابوالفضل العباس(ع) ساقی دشت کربلا چند خطی بنویسد.
عباس ادب و ایثار
از قبل از آفرینش بشر که خداوند حضرت امام حسین(ع) را خون خود قرار داد تا کشتی نجات بشریت باشد و حضرت عباس(ع) را دستگیر گمگشتگان و درماندگان و نجاتجویان تا دستهای استمداد و التجا را بگیرد و صاحبانشان را در کشتی رستگاری بنشاند، ...
از تولد حضرت عباس(ع) و دلاوریهای نوجوانیاش تا کربلا و شهادتش همه نشان از این دارد که چرا این بزرگمرد هستی این همه در بهشت مقام و مرتبه دارد که همه شهدا به آن غبطه میخورند.
عباسِ علی، همان عباسی است که امیرالمومنین(ع) بر دستها و بازوانش بوسه میزد و برای یاری حسینش با زنی با شهامت و شجاعت ازدواج کرد تا یلی دلاور و سلحشور به دنیا بیاورد. یلی که از همان نوجوانی حتی تحسین دشمن را در کارزار صفین برانگیخت.
عباس امالبنین عباسی است که ادب را از مادرش آموخت، مادر ادبآفرین حضرت امالبنین که لایق ازدواج با بزرگترین مرد آسمانیِ بعد از رسول(ص) شد.
عباس، عباسی است که از خود تهی شد و سرشار از حسین(ع) شد و در نجوایی این طور در مورد خودش میگوید: «آنها که مرا به لقب قمر مفتخر ساختهاند نسبت میان ماه و خورشید را چه خوب میفهمیدهاند! من به طفیلی حسین آمدهام و به عشق حسین زیستهام.
... حسین(ع) آینه تمام نمای خداوند است و من همه عمر تاکنون کوشیدهام که آینه حسین شوم. از خودم هیچ نداشته باشم، هیچ نباشم. از خودم خالی شوم و لبریز از حسین. فدایی حسین شوم. فنا در حسین شوم و آنچنان شوم که در آینه نیز جز تصویر حسین نبینم.
و عباس مشک را بر دوش میاندازد، دو دست به زیر آب میبرد و فرا میآورد تا پیش روی چشم.
عجبا این تصویر اوست در آب یا حسین؟!
این درست همان لحظهای است که عباس یک عمر برای رسیدن به آن تلاش کرده است این که در آینه نیز جز تصویر حسین نبیند، اکنون دیگر چه نیازی به آب؟! اکنون او تشنه آب نیست، تشنه دیدار کسی است که تصویرش را در آب دیده است....
راستی چه زیباست در وصف این مصداق عینی ایثار، جانبازی و حماسه آفرینی؛
عباس...
اباالفضل....
سقا....
انتهای پیام/پ3